در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
کودک پر از انرژی است و اگر نتواند از راه مناسب آن را تخلیه کند، بیقرار شده و دچار ناهنجاریهای رفتاری میشود. بازی مناسب به رشد خلاقیت و پرورش عواطف کودک کمک میکند. بازی بهگونهای باور نکردنی، میتواند رشد جسمی و ذهنی کودک را تحت تاثیر قرار داده و شخصیت وی را شکل دهد.
یکی از مهمترین مسوولیتهای پدر و مادر در کنار تامین نیازهای جسمی کودک، پاسخدهی به نیازهای عاطفی و روانی وی است. والدین میتوانند با بهکارگیری شیوه صحیح به نیازهای روحی کودک و شکوفاسازی استعدادهای وی کمک بسیار کنند.
ضرورت بازی برای کودکان
روانشناسان تاکید میکنند یکی از مهمترین ابزارهای شناختی کودک، بازی کردن است. در واقع وقتی کودک شروع به بازی میکند، ذهن خود را تمرین میدهد تا مثلا با چیدن یکسری قطعات یا مکعب به هدف خود برسد.
با بازی کردن کودک یاد میگیرد با سختیها دست و پنجهنرم کند، شکست را بیاموزد، در کنار دیگر کودکان بازی کند و با همکاری و تعاون یکدیگر به پیروزی دست یابد. تکرار مفاهیم و قوانین حاکم بر اجتماع به کودک این فرصت را میدهد که به تفکر در مورد آنها بپردازد و آنها را بهتر درک کند.
بازی و بهکارگیری اسباب بازیهای مناسب، زمینه رشد بهتر کودک را فراهم میسازد و جنبههای جسمی، اخلاقی و اجتماعی وی را تقویت میکند. بازی کردن در کودکان فقط به منزله گذراندن اوقات نیست. کودک با بازی کردن به شناخت بیشتر دنیای اطراف میپردازد، با حیوانات و مسائلی که در دنیای واقعی وجود دارند، آشنا میشود و به این ترتیب تواناییهای شناختی و هوشی وی ارتقا مییابد. کودک با بازی کردن میتواند از قوه تخیل خود استفاده کند و به ابداع بپردازد و به این وسیله ذهن خود را تقویت کند. به معماها فکر کرده و طرز تفکر منطقی را در خود پرورش دهد. خود را در موقعیتهای مختلف قرار دهد و نقش افراد گوناگون را بازی میکند و خود را برای زندگی در اجتماع آماده سازد.
از بازی کردن میتوان برای آموزش مسائل علمی، مهارتهای اجتماعی و اصول اخلاقی بهره برد.
کودک با بازی کردن، نحوه مناسب بروز عواطف، کنترل و راه مناسب تامین آنها را یاد میگیرد. کودکانی که باهم بازی میکنند، در قالب بازی در گروه، همدلی و هماهنگی با دیگران را میآموزند و یاد میگیرند با کمک دیگران به اهداف مشترک دست یابند.
بازیکردن در هر سنی مزایای خاص خود را دارد ولی در دوران کودکی یکی از اساسیترین راههای شناخت محیط توسط کودک بازی است
بازی کردن از نظر جسمی نیز به فعالیت و هماهنگی عضلات کودک و تخلیه نیروی وی کمک میکند. کودکانی که به بازیهای فعال میپردازند، چابک ترند و در طول زندگی، مقاومت بیشتری در مقابل سختیها دارند.
با وجود منافع بسیاری که بازی کردن برای کودک در بر دارد، نباید کودک را مجبور به بازی کردن کرد، چرا که وقتی بازی جنبه اجباری پیدا کند، تأثیر بالقوه خود را نخواهد داشت و کودک بتدریج از آن گریزان میشود.
تکامل روند بازی کردن کودکان
عوامل بسیاری میتوانند در تعیین نوع بازی کودکان تاثیر داشته باشند، مهمترین این عوامل عبارتند از سن، جنس، هوش و محیط.
کودک در هر سنی از دوران زندگی خود، بازی خاصی را بیشتر میپسندد، برای مثال در روزهای اول تولد خویش و دوران نوزادی، کودک به لگد زدن و حرکت دادن دست و پا علاقه دارد. او از تولید صدا، باد انداختن در گلو و حرکت لبها لذت میبرد.
از لحاظ اجتماعی نیز کودک خردسال بیشتر بازیهای انفرادی را ترجیح میدهد، پس از آن با همبازیهای خود به بازی موازی میپردازد. یعنی در کنار هم بازی میکنند نه با همدیگر. تا این سنین کودک از بهکارگیری حواس خود لذت میبرد و با استفاده از حواس خود به تکرار میپردازد و حرکاتش از شکل ابتدایی آزمایش و خطا، به مهارت میرسد و این تکرار باعث میشود کودک بتواند به کارهای پیچیدهتر دست بزند.
وقتی کودک 4 ـ3 ساله شد، بیشتر به بازیهای ارتباطی روی میآورد و با کودکان دیگر بازی میکند، وسایل خود را به کودکان دیگر میدهد و تا حدی با آنها شریک میشود و به این طریق به بازی با همسالان خود میپردازد. ولی در این دوره کودکان نمیتوانند تابع گروه شوند و از علایق خود به خاطر همبازیان دیگر چشم بپوشند. در این سنین واقعیات تغییر شکل پیدا میکنند و عناصر جدید به بازی کودکان وارد میشود. کودک در این مرحله تجربیات زندگی را تمرین میکند، مثلا با استفاده از بالش خانه میسازد. کودک با تکرار قواعد حاکم بر محیط و اجتماع روی آنها فکر میکند و بتدریج به درک آنها میپردازد.
پس از این سنین کودک به بازی مشترک با کودکان دیگر روی میآورد و با آنها در قالب یک گروه هدف مشترکی را دنبال میکند و به بازی گروهی میپردازند. اثرات بازی در این سنین تا آخر عمر باقی میماند. کودک به بازیهای
تکامل یافتهتری دست میزند. در این بازیها رقابت و قواعد خاص وجود دارند.
به مرور زمان وقتی کودک نمیتواند اسباب بازیها و عروسکها را جاندار فرض کند، دیگر بازی با آنها جذابیت کافی نخواهد داشت و درنتیجه به بازیهایی مثل فوتبال، شطرنج و بازیهای پیچیدهتر که نیازمند فعالیت بیشتری هستند، روی میآورد. در این سنین بازیهای فکری پیچیدهتر نیازهای فکری، روانی، جسمی و اجتماعی فرد را بهتر برآورده میسازد.
عوامل تاثیرگذار بر انتخاب نوع بازی
شیوه بازی کردن و راههای مناسب آن ارتباط مستقیم با محیط زندگی، سن، هوش و جنس کودک دارد.
براساس تحقیقات موجود، هر کودکی بسته به منطقهای که در آن بزرگ شده و زندگی میکند، به نوع خاصی از بازی علاقه دارد. کودکی که در روستا بزرگ شده، از بازی در فضاهای باز لذت بیشتری میبرد و شاید نتواند در یک آپارتمان به آرامی بازی کند ولی ممکن است کودک همسن و سال وی که از سنین پایین به بازی در اتاق کوچک خود عادت کرده است، خیلی راحت با این مساله کنار بیاید. این مساله اثر محیطهای مختلف را بر سلایق کودک نشان میدهد.
بعلاوه کودک در سنین مختلف متناسب با گروه سنی خود به بازیهای خاصی علاقه دارد. برای مثال اگر لگو (قطعاتی که با اتصال به هم اشکال مختلفی را میسازند) را در اختیار کودک 6 ماهه قرار دهید، آن را به دهان خود فرو میبرد ولی اگر آن را به کودک 6 ساله بدهید با آن یک شکل خلاقانه میسازد.
کودکان بسته به جنسیت و براساس طبیعت جنس خود نسبت به بازیهای خاصی تمایل بیشتری نشان میدهند. البته آموزشهای اجتماعی و توقعات والدین نیز در این موضوع بسیار تاثیرگذار است. تحقیقات نشان داده پسران بازیهای توام با فعالیت و تحرک را که نیازمند نیروی بدنی، انرژی بیشتر و رقابت هستند، به بازیهای دیگر ترجیح میدهند. در حالی که دختران معمولا بازیهایی را انتخاب میکنند که به تحرک کمتری نیاز داشته باشد و در اصل از سکون و آرامش بیشتری برخوردار باشند.
معمولا در سنین بسیار پایین، این تفاوتها خیلی بارز نیستند و به مرور زمان و بخصوص در سنین مدرسه آشکارتر میشوند. در مجموع هر جنس تمایل بیشتری به بازی کردن با هم جنسان خود نشان میدهد تا به بازی با جنس مخالف، این مساله نیز بیانگر تشابه تمایلات گروهی آنان است.
هوش کودک از ویژگیهایی است که در انتخاب نوع بازی وی اثر مستقیم دارد. کودک باهوشتر معمولا بازیها و ابزاری را دوست دارد که بتواند با استفاده از آنها دست به ابتکار بزند و توانایی ذهن خود را به کار گیرد.
کودکان با هوشتر تنوع بیشتری را میطلبند، به همین دلیل مدت کوتاهتری میتوانند به یک نوع خاص بازی بپردازند. این کودکان در سنین بالاتر به فعالیتهایی میپردازند که نیازمند فعالیتهای ذهنی و جسمی بیشتری است، برای مثال به ایجاد کلکسیون میپردازد.
کودکان با هوش معمولا به بازیهای انفرادی تمایل بیشتری دارند، سعی میکنند انرژی کمتری استفاده کنند. البته کودکان عقب مانده ذهنی نیز بیشتر به بازیهای انفرادی میپردازند. این دو گروه، یکی به خاطر هوش و توانایی بیشتر و دیگری به علت تواناییهای کمتر، بخوبی از سوی گروه کودکان دیگر پذیرفته نمیشوند و به همین دلیل ناگزیر به بازیهای تک نفره روی میآورند ولی باید توجه داشت این مساله باعث نشود این کودکان از اجتماع نیز گریزان شوند. این کودکان باید بیاموزند با دیگران بخوبی کنار بیایند و در تعامل با آنها به بازی و زندگی بپردازند.
در انتخاب بازیها برای کودکان باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
یکی از ابتداییترین نیازهای کودک امنیت است. اگر والدین بتوانند محیطی امن و شاداب را برای لذت و سرگرمی کودک فراهم کنند، احساس ناامنی را در وی به حداقل میرسانند و به این طریق به سلامت روحی وی کمک بیشتری میکنند، البته این مساله به این معنی نیست که کودک را بیش از حد محدود کنیم. کودک باید تا حدی در دنیای خود آزاد باشد و بتواند در یک محدوده مناسب از قوانین و برنامهریزی والدین، هرجور دوست دارد به بازی بپردازد. از هرگونه تحمیلی به کودک بپرهیزید چرا که نه تنها دنیای شیرین وی را بر هم میزنید بلکه وی را بدون اعتماد به نفس و وابسته بار خواهید آورد که مسلما اثرات بدی در آینده وی خواهد داشت.
اگر کودک را از بازی محروم یا منع کنید، باعث اختلال رشد و سرکوب غرایز او میشوید و این امر بتدریج در وی عقدههای روانی ایجادمیکند.
بسیاری از روانشناسان معتقدند تنوع تحریکات محیطی از عوامل بسیار موثر در ارتقای هوش کودک است. هرچه کودک از حواس خود بیشتر استفاده کند، در سالهای آتی زندگی خود با مهارت و علاقه بیشتری به استفاده از این حواس میپردازد. البته باید محدودیتها و تواناییهای کودک را بخوبی بشناسیم و سعی کنیم کیفیت و کمیت این تحریکات محیطی را متناسب با این تواناییها و محدودیتها کنیم تا تاثیر مثبت آنها به بیشترین حد خود برسد. اگر تحریکات وارده بیش از ظرفیت و توانایی کودک باشد، نه تنها اثر مثبتی در پی ندارد بلکه میتواند آثار معکوسی در بر داشته باشد و به سردرگمی، یاس و اختلال یادگیری کودک منجر شود. مطمئنا انواع بازیها، از محرکات بسیار مناسب حواس کودک محسوب میشوند.
بعلاوه هرچه وسایلی که کودک با آنها بازی میکند، سادهتر باشند، کودک از تواناییهای ذهنی خود بیشتر استفاده کرده، بیشتر دست به ابداع میزند و این کار میتواند به پرورش خلاقیت کودک بینجامد.
ویژگیهای یک اسباب بازی استاندارد
اسباب بازی باید متناسب با سن، سلایق و تواناییها و رشد ذهنی کودک باشد. در این صورت کودک با نهایت لذت به بازی میپردازد.
برای مثال برای کودکان زیر 2 سال که معمولا از به دهان بردن اشیاء لذت میبرند و راه شناخت اصلی آنها از محیط دهانشان است، باید اسباببازیهای نرم، قابل شستشو و به اندازه کافی بزرگ تهیه کرد تا کمترین خطر را داشته باشند. اسباببازیها حتیالامکان باید نشکن بوده و لبه تیز نداشته و ترجیحا فلزی نباشند. در این دوره حتی پستانک نیز اسبابی برای بازی کردن محسوب میشود.
پس از این سنین، آنچه توجه کودک را بیشتر جلب میکند، اجسام رنگی و قابل حمل است. هرآنچه برای کودک تازگی داشته باشد، برایش جذابتر است. اغلب اوقات رنگ قرمز بیشتر مورد توجه کودکان واقع میشود و اولین واکنشهای کودک به رنگ قرمز صورت میگیرد.
در سنین بالاتر کودک با تماشای کتابهای مصور سرگرم میشود و در دوره پیش دبستانی بهترین ابزار برای بازی کودک، اسباببازیهای آموزشی است. در این سنین، کودک از انواع پازلها و بازیهای معماگونه، لگو و انواع دیگر از این بازیها لذت میبرد.
وسیله بازی کودک باید وی را به تفکر مبارزه و تلاش کردن وادار سازد. کودک باید با مسائل گوناگون مواجه شود و بتواند به راهحلها فکر کند و حدس بزند. البته اگر اسباب بازی خیلی پیچیده یا ساده باشد، باعث بیحوصلگی و عدم تمایل کودک میشود.
اسباب بازی باید انگیزه لازم را برای کودک فراهم سازد و او را به ادامه بازی ترغیب کند. اسباب بازی خوب به کودک کمک میکند تا از حواس و فیزیک خود برای بازی کردن استفاده کند و تصورات و دنیای کودک را بسط میدهد. ارتقای مهارتهای جسمی در کنار مهارتهای ذهنی نکتهای است که همواره باید به آن توجه داشت.
ایمن بودن اسباب بازی مساله بسیار مهمی است که باید قبل از خرید حتما به خاطر داشته باشید. چرا که اسباب بازیهای خطرناک مثل تفنگ ساچمهای و وسایلی که نوک تیز دارند، ممکن است آسیبهای جبرانناپذیری برای کودک در بر داشته باشند.
بازی کردن در دوران کودکی نقش بسیاری در ارتقای انواع هوش کودک و روابط اجتماعی آینده وی ایفا میکند. بنابراین والدین باید به بهترین نحو نیازهای کودک خود را بشناسند و صرفا به خرید اسباببازیهای فانتزی روی نیاورد و با آگاهی از این نکته که اسباب بازیهای کودک و شیوه بازی کردن وی تاثیر مستقیم بر شخصیت آینده اش دارد، ابزار مناسبی را برای بازی کردن در دسترس کودک قرار دهند تا علاوه برسرگرم کردن کودک به رشد و تکامل ایدهآل وی نیز کمک کند.
والدین نقش اساسی در پرورش کودک خود دارند. آنها میتوانند با انتخاب اسباب بازی و ابزار مناسب به پرورش بهتر کودکان خود بپردازند. همانطور که پدر و مادر سعی میکنند بهترین خوراک و پوشاک را برای کودکان خود فراهم آورند، باید به اسباب بازیهای وی نیز توجه کنند. چرا که اسباب بازی فقط ابزار بازی کودک محسوب نمیشود و به نوعی تمام جنبههای زندگی آینده کودک را تحتتاثیر قرار میدهد.
فاطمه خداکرمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد