گفت‌وگو با «نیمار» پدیده جدید فوتبال برزیل

اول قهرمانی المپیک، بعد جام‌جهانی 2014

نیمار پدیده جدید فوتبال برزیل 19 سال بیشتر ندارد، اما در دو سه سال اخیر به اندازه کاکا، روبینیو و لوسیو در این کشور خبرساز بوده است. از آنجا که این نفرات سال‌هاست لژیونر شده و در اسپانیا، انگلیس و ایتالیا توپ می‌زنند مطبوعات برزیل بیشتر مایلند روی نیمار که هنوز در این کشور ساکن است زوم کنند و درباره وی دست به خبرسازی بزنند. نیمار هم از یک سو با رد کردن پیشنهاد نجومی چلسی و از سوی دیگر با ایفای نقش بارز در برکناری دوریوال جونیور از پست مربیگری تیم باشگاهی‌اش ـ سانتوز ـ خوراک خبری کاملی را برای مطبوعات کشورش در ماه‌های اخیر فراهم آ‌ورده است. در این میان این نکته که او سال 2010 در 58 مسابقه رسمی زننده 48 گل بود و همچنین دعوت شدنش به تیم ملی برزیل به نکاتی درجه دوم تبدیل شده است. بد نیست بدانید با همت نیمار، سانتوز دوران اوجش را که توسط زوج روبینیو و دیه‌گو در سال‌های 2003 و 2004 پایه‌گذاری و باعث یادآوری دوران طلایی په‌له در سانتوز (دهه 1960)‌ شده بود، در دو سه سال اخیر تکرار کرده و 2 جام قهرمانی برای سانتوز در 2 فصل اخیر صید شده و از حالا همه می‌دانند در سال 2014 که دوره بعدی جام جهانی در خاک برزیل برگزار می‌شود، نیمار یکی از سلاح‌های اصلی برزیل خواهد بود. شاید منه‌زس ـ سرمربی کنونی برزیل ـ تا آن زمان ماندنی نباشد، اما نیمار می‌ماند و احتمالا در آن زمان در 23 سالگی همپا با «پاتو» و «کوتینیو» تشکیل‌دهنده خط حمله آتشین برزیل خواهد بود.
کد خبر: ۳۷۶۶۴۰

آیا قبول دارید که سال 2010 سالی بسیار مهم و حساس برای شما بود؟

بله، همین‌طور است. من توانستم با سانتوز بیشتر خودنمایی کنم و بسیاری از امیدها و احتمالات را به یقین تبدیل کنم.

به نظر خودتان در کدام زمینه‌های فنی پیشرفت کرده‌اید؟

فکر می‌کنم این اتفاق در تمامی زمینه‌ها رخ داده باشد و این حتی شامل توانایی جسمانی‌ام می‌شود. خوشبختانه توانستم به نمایش‌های خود در سال 2009، در سال 2010 استمرار بخشم. این را می‌توانید حتی در تعداد گل‌هایی هم که در سال 2010 زدم، مشاهده کنید. مهم‌تر از هر چیزی این است که در کار و زندگی‌ام تکامل بیشتری یافتم و به درجات بالاتری رسیدم.

کدامیک از موارد اکتسابی‌تان از نظر خودتان مهم‌تر بوده است؟

فکر می‌کنم اوج روند یادگیری هر انسانی زمانی باشد که دچار مشکلات و وارد زمان‌های سخت می‌شود و در آن روزهاست که پوست کلفت می‌شود و می‌فهمد که با شکننده بودن به هیچ جایی نخواهد رسید. بنابراین باید دائما تجربه کسب کنید و آدم محکم‌تری شوید.

ولی ماجرای شما با مربی سانتوز ـ دیوریوال جونیور ـ اصلا مفید و مثبت نبود.

ماجرا از دست من خارج بود و ابعاد آن توسط مطبوعات بزرگ‌تر شد. ظاهرا سایر بازیکنان تیم و مدیران باشگاه هم او را نمی‌خواستند. این از موارد و اتفاقاتی بود که اصلا دوست ندارم آن را مجددا تجربه کنم.

ماجرای چلسی دقیقا چه بود و در ماه‌های بعد از آن چه گذشت؟

من در آن زمان تصمیم گرفتم که در برزیل بمانم و به اروپا نروم، اما این فقط اقدامی برای آینده نزدیک است و شاید یکی دو سال بعد تصمیم دیگری بگیرم، تصمیم سختی بود، اما فکر می‌کنم که درست بود و رفتنم به اروپا نباید به این زودی شکل می‌گرفت. الان هم افسوسی بابت آن ندارم. فعلا در سانتوز و کنار خانواده‌ام می‌مانم.

آیا معتقد نیستید که سایر فوتبالیست‌های جوان برزیلی هم باید مثل خودتان بسیار زود به اروپا نروند؟

اگر این کار را بکنند، به نفع‌شان خواهد بود، زیرا پرتجربه‌تر شده و وقتی پایشان به اروپا می‌رسد، پخته‌تر خواهند بود و طبعا به موفقیت‌های بیشتری دست خواهند یافت. در عین حال کوتینیو تابستان 2010 با 18 سال سن به اینترمیلان رفت و آنجا موفق هم بوده است و در نتیجه نمی‌توان یک حکم کلی داد که برای همه نفرات شمول داشته باشد.

وقتی شما عضو تیم خردسالان سانتوز بودید، روبینیو جایگاه فعلی شما را در تیم اصلی باشگاه داشت و تبدیل به ستاره سانتوز شده بود و نه فقط نزد تماشاگران محبوب بود، بلکه نوجوانان باشگاه هم او را الگوی خود قرار داده بودند. آیا شما اینک برای اعضای تیم‌های خردسالان و نوجوانان سانتوز همان حالت را دارید؟

اگر این چنین باشد، واقعا احساس غرور خواهم کرد زیرا سنم هنوز بسیار پایین است. من همیشه آرزو داشته‌‌ام که نفر اول سانتوز محسوب شوم و اینک که به آن رسیده یا بسیار نزدیک شده‌ام، هیچ چیزی مثل این مساله مرا غرق در غرور و سرور نمی‌کند.

ولی حتما قبول دارید که وجوه و جنبه‌های زیادی در بازیتان مانده که هنوز نیاز به تصحیح و ترمیم دارند؟

نیمار: طبعا کشورم در پناه میزبانی به فتح جام‌جهانی 2014 چشم دارد، اما می‌خواهم پیش از آن برای اولین‌بار برزیل را در لندن قهرمان فوتبال المپیک کنم

صددرصد. به همین خاطر است که هر روز در تمرینات و مسابقات چیزهای تازه‌ای یاد می‌گیرم. فوتبال مثل زندگی عرصه‌ای است که هر چه هم در آن یاد بگیرید، هنوز هم چیز زیادی نمی‌دانید و احساس ناکامل بودن می‌کنید و روند یادگیری تا آخر عمرتان ادامه می‌یابد.

لابد از تعریف و تمجید موریس رامالیو، مربی‌ای که در سال‌های اخیر 4 بار با تیم‌های تحت فرماندهی‌اش قهرمان لیگ برزیل شده و امسال این سناریو را با فلومینزه تکرار کرد، از خودتان لبریز از غرور شده‌اید رامالیو گفته است نیمار بهترین فوتبالیست فعلی شاغل در برزیل و غیرقابل مهار است‌.

طبعا بسیار شاد شدم زیرا او بهترین مربی فعلی برزیل است و هر جا رفته، موفق شده و وقتی کسی این چنین از شما تعریف می‌کند، باید واقعا احساس غرور کنید زیرا یک متخصص درجه اول در ورزش فوتبال است.

در نیم‌فصل اول لیگ برزیل که روبینیو هنوز به میلان نرفته و به طور قرضی در سانتوز توپ می‌زد، شما را به پست هافبک آزاد و کاذب انتقال داده بودند. حتما تجربه‌ای سخت برای شما بوده است.

هر چه بود، یک الزام بود و چاره‌ای جز این نداشتیم زیرا روبینیو و آندره، زوج خط حمله تیم را می‌ساختند و من چاره‌ای جز یک خط عقب‌نشینی نداشتم. با این حال هم من از این تجربه راضی بودم هم روبینیو گله‌ای نداشت. ما گروهی و یکپارچه دفاع می‌کردیم، اما سرعت‌مان در انتقال از حالت دفاع به حمله فوق‌العاده و چیزی بود که فرصت‌های گلزنی زیادی را برای ما می‌ساخت و ما را به پیروزی می‌رساند.

مانو منه‌زس شما را در ماه‌های اخیر ملی‌پوش کرده است و برای تیم ملی بزرگسالان بزریل چند بازی انجام داده‌اید، اما مجبورید به زودی زود در مسابقات فوتبال قهرمانی جوانان آمریکای جنوبی در خاک پرو، تیم ملی جوانان برزیل را همراهی کنید. آیا کار عبث و سختی نشان نمی‌دهد؟

به هر حال این هم یکی از تیم‌های ملی کشورم است و پوشیدن پیراهن هریک از آنها یک افتخار است و هر تیمی که به نام سله‌سائو و با رنگ زرد و آبی به میدان برود حاضرم برایش توپ بزنم. این احترامی است که به کشورم بدهکارم.

ولی این میدانی است که تیم‌های برتر آن مجوز حضور در المپیک لندن را هم بدست می‌آورند.

بله، این هم انگیزه‌ای اضافی برای ما است. من مسابقات فوتبال دو المپیک اخیر را که هر دو با قهرمانی آرژانتین به پایان رسید، پای تلویزیون تماشا کردم و به این خاطر بسیار مایلم که یک سال و نیم بعد در لندن، برزیل را برای اولین بار قهرمان فوتبال المپیک کنم. درست است که به جام جهانی 2014 و فتح آن بسیار چشم دارم، اما طلای المپیک نیز جای خود را دارد.

در 19 سالگی دستاوردهای زیاد و بزرگی داشته‌اید. واقعا سقف پیشرفت‌تان و جام‌هایی که خواهید برد، کجاست؟

این مساله یک فشار فکری و روحی مضاعف را هم به آدم وارد می‌کند که خوشبختانه به رغم سن کم به آن خو گرفته‌ام و اگر این کار را نکنم، خبری از فتوحات و جام‌های بعدی برایم نخواهد بود.

هر نوستاره‌ای در فوتبال برزیل در 40 سال اخیر با په‌له بزرگ قیاس شده است و بخصوص شما که عضو باشگاه او ـ سانتوز ـ هم هستید.

اما په‌له همان یکی بود و دیگر تکرار نشده و فکر نمی‌کنم که هرگز هم تکرار شود و من نیز مثل بقیه به او نمی‌رسم. اگر من خودم باشم و به کشورم ادای دین و وظیفه کنم، بهتر و به نفع همه خواهد بود.

سایت فیفا / وصال روحانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها