چه عاملی باعث شد تا جذب بازی در فیلم بازی لطیف شدید؟
خب، مهمترین نکته پرقدرت بودن شخصیت و کاراکتر زن قصه فیلم بود. شما در هالیوود بندرت فیلمهایی پیدا میکنید که یک کاراکتر زن قوی داشته باشد یا مهمتر از آن، این کاراکتر شخصیت محوری قصه و ماجرا باشد. زنان در اکثر فیلمهای هالیوودی نقشهای مکمل و فرعی دارند و به همین دلیل، وقتی شما با فیلمی روبهرو میشوید که کاراکتر زن آن تعیینکننده و پیش برنده خط اصلی قصه است، نمیخواهید که فرصت بازی کردن در آن نقش را از دست بدهید.
قصه فیلم بر مبنای یک ماجرای واقعی نوشته شده است. هنگام بازی در آن با این ماجرای واقعی آشنایی داشتید؟
زمانی که والری پلیم در سال 2007 کتاب بازی لطیف را منتشر و جنجالهای معروف مربوط به خودش را به پا کرد، من هم درباره او شنیدم. ولی در آن زمان توجه خیلی زیادی به این موضوع نکردم. زمانی که قرار شد در فیلم بازی لطیف نقش او را بازی کنم، تحقیقات زیادی در مورد او و گذشتهاش کردم و از نزدیک با ماجرایش آشنا شدم. خواندن کتاب خاطرات او کمک زیادی کرد تا بتوانم به درک درستتری از او برسم. به هر حال، او زنی است که پای حرفهایی که زد ایستاد و دیدگاههای خود را به صورت رسمی اعلام کرد.
هنگام بازی در نقش والری پلیم با او همذاتپنداری میکردید و برایش افسوس میخوردید؟
به عنوان یک بازیگر باید در وهله اول نقشم را درست بازی کنم. طبیعی است که اگر یک کاراکتر را برحق ندانم، نمیتوانم نقش او را جلوی دوربین درست بازی کنم. من ممکن است در یک فیلم سینمایی در نقش یک قاتل ظاهر شوم، ولی وقتی در حال بازی در این نقش هستم، به این نکته فکر نمیکنم که او یک قاتل است. در این حالت، توجهم به این مساله معطوف است که او چرا دست به این کار میزند و توجیهش برای انجام چنین کاری چیست. پس نمیتوانم من هم در مورد او همان نظری را داشته باشم که جامعه یا قانون دارد، اما این بازی من در دل مجموعهای از چیزها قرار میگیرد که قرار است این کاراکتر را محکوم کند.
بازی در نقش یک آدم واقعی کار سختی بود؟
خب، بله. شما وقتی نقش کسی را بازی میکنید که یک کاراکتر غیرواقعی است، دستتان باز است و میتوانید ابتکار عمل به خرج داده و آن نقش را به شیوه دلخواه خود ارائه کنید، ولی وقتی قرار باشد در نقش یک آدم واقعی ظاهر شوید، اوضاع تغییر میکند و دست و پای شما تا حد زیادی بسته میشود. شما مجبورید از نظر ظاهری مثل او رفتار کنید و حرف بزنید و جای زیادی برای انجام کارهای داوطلبانه نمیماند، اما بازی در این نوع نقشها یک مزیت هم دارد و آن هم این است که شما یک الگوی رفتاری دارید که میتوانید بر مبنای آن عمل کنید. در کل بازی در نقش آدمهای واقعی کار سختی است، زیرا تماشاگران بلافاصله بازی شما را با رفتار و کارهای فرد موردنظر مقایسه کرده و نتیجهگیری میکنند که آیا شما خوب بازی کردهاید یا خیر.
از قرار معلوم این روزها علاقهمند به بازی در فیلمهای اجتماعی و سیاسی شدهاید که بر گرفته از واقعیتهای تاریخ معاصر هستند. اول «بینالمللی» در سال گذشته و حالا بازی لطیف.
همیشه سینمای اجتماعی را دوست داشتهام و این سینما، یکی از ژانرهای مورد علاقهام است. من معتقدم یک بازیگر باید در انواع و اقسام فیلمها بازی کند و در این بین، سینمای اجتماعی جای خاص خود را دارد. بینالمللی را در عین حال به این دلیل بازی کردم که خودم از طرفداران کلایو اوئن هستم و خیلی دلم میخواست در یک فیلم سینمایی با او کارکنم. در عین حال، فیلمهای قبلی تام تیکور کارگردان آن را دیده بودم و باید بگویم فیلمساز متعهدی است، فیلمنامه فیلم هم یککار دلهرهآور هوشمندانه بود که از شخصیتپردازی خیلی خوبی بهره گرفته بود. پس دلیلی نداشت که شانس بازی در آن را از دست بدهم. البته من بتازگی علاقهمند به بازی در فیلمهای اجتماعی و سیاسی نشدهام. تعدادی از کارهای قبلیام هم در همین ژانر هستند، اما از آنجا که فیلمهایی مثل «حلقه» یا «کینگ کونگ» فروش و موفقیت خوبی در جدول گیشه نمایش داشتهاند، تماشاگران مرا بیشتر با این فیلمها میشناسند.
آیا وقتی بازی لطیف را بازی میکردید، به خودتان میگفتید این فیلم به نوعی حکم بازگشت دوبارهام را به دنیای سینما دارد؟
(میخندد) بله. یک جورهایی همین فکر را میکردم. خب، در طول چند سال گذشته من حضور پررنگی روی پرده سینما نداشتم و این فیلم میتواند نقطه بازگشت خوبی برایم باشد. همه چیز این فیلم خوب است و شخصیتی که در آن ارائه میدهم کلید اصلی و محوری ماجراست.
شما ازدواج کرده و صاحب فرزندانی هم هستید. بازیگری لطمهای به زندگی خانوادگیتان نمیزند و همین طور برعکس؟
خیر. من خانوادهام را خیلی دوست دارم و در عین حال، بازیگری حرفه مورد علاقهام است. تمام تلاشم را میکنم که هیچ یک از این دو در یکدیگر دخالت نکنند و مانعی برای طرف مقابل نباشند. وقتم را به درستی بین آنها تقسیم کردهام. ساعات خاصی از وقتم اختصاص به سینما و بازیگری دارد و بقیه آن را صرف زندگی خانوادگیام میکنم. 4 ساله بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و پدرم را در 9 سالگی از دست دادم. پس میبینید که نتوانستم مدت زمان زیادی در کنار او باشم. به همین دلیل خانواده برایم اهمیت خیلی زیادی دارد و آن را با گرانبهاترین اشیای قیمتی جهان هم عوض نخواهم کرد.
شما اصلیتی استرالیایی دارید. کار در هالیوود سخت نیست؟
شما در هر جای دنیا که باشید و بخواهید به موفقیت برسید، باید سختیهای زیادی را تحمل کنید و پشت سر بگذارید. من اگر در استرالیا هم میخواستم به موفقیت برسم، باید تلاش زیادی میکردم و با سختیها و ناملایمات زیادی روبهرو میشدم. البته کار در هالیوود کمی سختتر است، اما با تلاش زیاد میتوان به موفقیت رسید. در اینجا افراد زیادی به من کمک کردند که نیکول کیدمن مهمترین آنهاست. یک نکته را فراموش نکنید که هالیوود و صنعت سینمای آمریکا را هنرمندان غیرآمریکایی سرپا نگه داشتهاند. بسیاری از عوامل پشت صحنه و صحنه سینمای این کشور را هنرمندان و تکنسینهای خارجی تشکیل میدهند. هنرمندان استرالیایی و نیوزیلندی حضور قوی و پررنگی در این صنعت دارند. از پیتر جکسن کارگردان گرفته تا کیدمن و هیو جکمن بازیگر. استرالیاییها خدمت زیادی به سینمای این منطقه کردهاند.
در بازی لطیف دوباره با شان پن همبازی شدهاید. این همکاری مشترک دوباره چگونه بود؟
از همبازی شدن با او خیلی خوشحالم. او بازیگری دقیق و تواناست که کمک خیلی زیادی به همکاران خود میکند. صحبت و اعتماد به نفسی که دارد، در طول کار به همکارانش هم منتقل میشود و این باعث میشود تا شما هم کار بهتری ارائه دهید. نکته مهم این است که شان پن در عین حال که بازیگری خوب است، یک انسان شریف و فداکار نیز هست.
از زندگی حرفهای و خانوادگی خود راضی هستید؟
پس از آن همه سختی که برای رسیدن به خواستههایم تحمل کردم، اکنون کاملا احساس رضایت میکنم. من برای دستیابی به آرزوهایم راهی طولانی را طی کردم و درد و رنج زیادی را متحمل شدم. اما همیشه میدانستم که هیچ چیز خوب و گرانبهایی آسان به دست نمیآید. به همین دلیل است که احساس میکنم درد و رنج یکی از چیزهای مهم زندگی همه ماست. به عنوان یک هنرمند شما باید درد و رنج را تجربه کنید تا بتوانید حالات، روحیات و درونیات کاراکترهای مختلف و متفاوت را به شکلی درست و منطقی در جلوی دوربین به تصویر بکشید.
کدام بخش بازیگری برایتان سختتر از بقیه است، ظاهر شدن در جلوی دوربین؟
خیر. اتفاقا بازی در جلوی دوربین از قسمتهای راحتتر کار من است. وقتی کاراکتر مورد نظرم را درک میکنم، بازی در نقش او دیگر کار خیلی سختی نیست. مشکل من پس از پایان حضورم در جلوی دوربین شروع میشود! چیزهایی مثل حضور روی فرش قرمز، صحبت کردن درباره فیلم، توضیح دادن زندگی شخصی و مسائلی از این قبیل برایم سخت است. برای همین، تلاش میکنم تا میتوانم از این جور چیزها فاصله بگیرم.
این روزها شما را در یک گریم تازه میبینم.
این گریم متعلق به فیلم «غیرممکن» است که حال و هوایی اکشن و درام دارد. خوآن آنتونیو بایونا، فیلمساز اسپانیایی آن را میسازد. قصه فیلم که برگرفته از یک ماجرای واقعی است، اختصاص به سونامی چند سال قبل کشور اندونزی دارد. گروه سازنده پس از فیلمبرداری در اسپانیا، راهی تایلند خواهد شد. بایونا همان فیلمسازی است که درام دلهرهآور و جذاب «یتیمخانه» را ساخت. خیلی دوست داشتم فرصت همکاری با او برایم پدید بیاید.
شنیدهایم قرار است در نسخه دوبارهسازی شده «پرندگان» آلفرد هیچکاک هم بازی کنید؟
صادقانه بگویم، از بازی در این فیلم بشدت هیجانزدهام و امیدوارم نسخه جدید یک کار آبرومند بشود و یاد و خاطره آن اثر کلاسیک را دوباره زنده کند.
آسوشیتدپرس / مترجم: کیکاووس زیاری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اسماعیل حلالی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید به مناسبت هفته بزرگداشت شهدا در گفتوگوی اختصاصی با روزنامه «جامجم» مطرح کرد
در پانزدهمین سالگرد تأسیس شبکه مستند سیما با حسین زارعزاده گفتوگو کردیم