گروه موسیقی «رستاک» سراغ بازآفرینی موسیقی نواحی ایران رفته‌ است

می‌خواستیم با مخاطبان بیشتری ارتباط برقرار کنیم

«رنگواره‌های کهن» آلبومی است که گروه موسیقی «رستاک»‌ با تکیه بر موسیقی نواحی ایران تولید کرده است. آهنگسازی این آلبوم را سیامک سپهری انجام داده و معتقد است توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند.به این بهانه سراغ آهنگساز و سرپرست این گروه رفتیم.
کد خبر: ۳۴۴۷۱۶

آلبوم «رنگواره‌های کهن» چگونه شکل گرفت؟

این اثر نخستین تجربه ضبط شده موسیقایی گروه «رستاک» است که در آن سعی شده به تعدادی از فرهنگ‌های موسیقایی کشور بپردازیم، ابتدا قصد ما تنها اجرای زنده این اثر بود و برای این‌که اجرا حس بهتری بگیرد، به سراغ ضبط اثر رفتیم، زیرا نیاز داشتیم نمونه صوتی از کار داشته باشیم تا تمرینات سرعت بیشتری داشته باشد و حس بهتری پیدا کند. پس از ضبط 6 قطعه از اجرای زنده برای ما مشخص شد که آثار قابلیت این را دارد که به صورت یک آلبوم مجزا منتشر شود، در نتیجه آلبوم رنگواره‌های کهن با حمایت مرکز موسیقی حوزه هنری و با همراهی رضا عابدیان، فرزاد مرادی، مجید پوستی و پرهان مهاجری شکل گرفت.

این کار در مجموع براساس یک آنسامبل ثابت است و در این آنسامبل ثابت یک‌سری از سازهای مشخص را که به نوعی مربوط به موسیقی دستگاهی یا ملی ایران مثل کمانچه، تار، قانون و عود و... بوده به کار برده‌ایم و در هر قطعه به فراخور این‌که آهنگ برمبنای جغرافیای خطه‌ای خاص است، ویژگی های موسیقایی آن منطقه را هم به اثر اضافه کرده‌ایم که لهجه در آنها بسیار دخیل بوده است. سازهای شاخص هر منطقه جغرافیایی را هم برای اجرای موسیقی آن منطقه انتخاب کردیم. برای مثال در موسیقی بلوچستان از دهلک بلوچستان، یا برای موسیقی کردستان از کمانچه به عنوان ساز شاخص و قالب آن منطقه در قطعه مربوط به آن منطقه استفاده کردیم که بتوانیم نمادی از هر منطقه را داشته باشیم.

چطور شد که وارد موسیقی نواحی ایران شدید؟

نخستین مواجهه جدی من با موسیقی نواحی ایران زمانی شکل گرفت که قرار شد برنامه ای را در جشنواره ایران گردی اجرا کنیم و به دلیل ساختار جشنواره تصمیم گرفتیم به اقوام ایرانی بپردازیم. در یک برنامه فشرده 21 آلبوم موسیقی نواحی ایران را (که تنها منبع موسیقی نواحی بود)‌ بین گروه تقسیم کردیم تا بتوانیم در مورد نوع موسیقی نواحی مختلف ایران اطلاعات شنیداری به دست آوریم و همین اتفاق فضای ذهنی مرا در مورد موسیقی تغییر داد و از آن زمان به بعد سلیقه من در اجرا، تنظیم و آهنگسازی به ژانر موسیقی نواحی تغییر کرد.

قطعات این اثر ساختاری ملودیک دارد، دلیل این شیوه اجرایی برای موسیقی نواحی را توضیح می دهید؟

قصد ما در ملودیک اجرا کردن رنگواره‌های کهن (چه در اجرای زنده و چه در آلبومی که منتشر شد)‌ ارتباط برقرار کردن با طیف وسیع‌تری از مخاطب بود، یعنی به بیان دیگر علاوه بر علاقه‌مندان به موسیقی نواحی ایران، تصمیم داشتیم مخاطبان عام موسیقی نیز این کار را برای شنیدن انتخاب کنند. البته منظور از مخاطب عام نه به معنای مخاطبی که موسیقی ضعیف را می‌پسندد، عام به معنای مخاطبی که گوش موسیقایی دارد، بویژه نسل جوانی که تقریبا با موسیقی نواحی ایران بیگانه است. در نتیجه در تمام قطعات سعی خود را بر این گذاشتیم که آثار آنقدر تحرک و پویایی داشته باشد که در تمام طول کنسرت و اجرای آلبوم مخاطب خسته نشود و تا پایان اجراها و آلبوم با گروه رستاک همراه باشد، اما برای تحقق این مهم مجبور بودیم ساختار موسیقی نواحی به گونه‌ای باشد که آسیبی به این موسیقی نزند، ضمن این‌که در بین این قطعات ما قطعاتی داشتیم که پل ارتباطی اتصال قطعه هرمنطقه به منطقه دیگر بود و این بخش، حفظ اصالت موسیقی منطقه‌ای ایران را در آلبوم سخت‌تر می‌کرد.

شیوه ساز بندی این اثر نیز متفاوت است، سازها با رنگ صدایی متفاوت قطعات را اجرا می‌کنند.

ما با یک مجموعه چند صدایی از سازها مواجه بودیم،‌ در وهله نخست می‌خواستیم قرار گرفتن مجموعه سازهای دستگاهی در کنار سازهای نواحی ایران به گونه‌ای باشد که اصالت موسیقایی خطه‌های ایران حفظ شود. در وهله دوم می‌خواستیم هر قطعه از موسیقی نواحی روح موسیقی خطه‌ای را که معرف آن است، از دست ندهد.

این امر نوعی محدودیت یا الزام بود که برای خودمان تعریف کردیم و یک بخش سخت کار نیز انتخاب ملودی‌هایی بود که ما در این اثر از آنها استفاده کردیم، زیرا ضبط این اثر به منظوری که ما دنبال می‌کردیم، اجرای ملودیک آثار نواحی بود و این مهم زمان زیادی از ما گرفت، ضبط بعضی قطعات در فضای کارگاهی که با آن روبه‌رو بودیم بسیار خوب پیش می‌رفت، بعضی از قطعات هم به بن‌بست می‌رسید، ضمن این‌که ما واقعا نمی‌دانستیم چه بازخوردی پیدا می‌کند. نمونه‌ای هم در دسترس نداشتیم که بدانیم الگوی کار چه چارچوبی باید داشته باشد، علاوه بر تمام این موارد، تنها یک خواننده آثار را اجرا کرد. این مساله با توجه به تنوع فرهنگ زبانی هر منطقه ایران (در لهجه و گویش)‌ شرایط دشوارتری برای گروه بویژه خواننده اثر ایجاد کرد، ضمن این‌که ما می‌خواستیم موسیقی رنگواره‌های کهن بشدت بر خوانندگی آن غلبه داشته باشد.

آیا این اثر نیز مثل اکثر کارهای موسیقی نواحی که به صورت منطقه‌ای و معرف هر منطقه است ساختار پژوهشی دارد؟

خط سیر کاری رستاک که از سال 80 آن را دنبال کرده‌ایم ایجاد فضایی در موسیقی نواحی ایران بود که بتواند با دامنه گسترده‌تری از مخاطب ارتباط برقرار کند. در آلبوم رنگواره‌های کهن هم تا حدی توانستیم به این دستاورد برسیم و پس از تولید این کار و بازخورد آن در گروه مخاطب عام متوجه خصلت‌هایی از اثر شدیم و با تغییراتی که در شیوه ارائه موسیقی نواحی دادیم، سعی کردیم مخاطب بیشتری را با این روند همراه کنیم، علاوه براین‌که قصد داشتیم شیوه بیان اثر برپایه موسیقی نواحی ایران باشد. به همین خاطر سعی می‌کردیم که برخورد صرفا موزه‌ای و پژوهشی با موسیقی نواحی نکنیم، به بیان دیگر می‌خواستیم به سمت بخشی از موسیقی نواحی برویم که برای ما کاربردی باشد؛ ما در ایران پتانسیل‌های بسیار غنی از موسیقی نواحی داریم که متاسفانه با تغییر فرهنگ شنیداری مردم در حال فراموش شدن است و نسل جوان ما فرصتی برای آشنایی با این بخش از موسیقی ایران را ندارد. در این زمان به سمت چیزی در حال حرکت هستیم که نوعی بی‌رحمی است نسبت به آنچه داریم، جدا از خوبی یا بدی، این اتفاق، حس غم‌انگیزی دارد، وقتی دنیای زیبایی در موسیقی چنین کشوری جریان دارد و ما امکان شناختنش را نداریم.

آیا آلبوم یا اجرا ی زنده دیگری هم با این شیوه آهنگسازی در ژانر موسیقی نواحی ایران در دست تولید دارید؟

کار بعدی ما که تصور می‌کنم بزودی وارد بازار موسیقی شود، کاری تصویری و صوتی است با عنوان «همه اقوام من» با فضایی متفاوت به لحاظ انتخاب ملودی‌ها، زیرا در این اثر به ملودی‌هایی پرداختیم که در هر منطقه جغرافیایی شناخته‌شده‌تر باشد، ملودی‌هایی با فضای منظومه و ترانه، البته ملاک انتخاب این ملودی‌‌ها قدمت تاریخی نبوده و بیشتر گستردگی فرهنگی را که این آثار داشته، مورد توجه قرار دادیم.

الهام نادری فرید / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها