در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
همه چیز از کجا آغاز میشود؟
همه چیز از قلکهای رنگ و وارنگی شروع میشود که روی تاقچه یا در کمدی چوبی دور از دسترس همه قرار میگیرند و سکهها و اسکناسهایی که از جیب بابا در آمده را در خودشان جای میدهند. هر کدام از ما حتما قلکدار بودن را برای مدت کوتاهی هم که شده تجربه کردهایم. وقتی پول روزانه یا هفتگیمان را میگیریم یا عیدیهای تعطیلات نوروز یا پولی که از دست و دلبازی دایی تازه از سربازی برگشته نصیبمان میشود را بیلحظهای تعلل در شکم خرس پلاستیکی میریزیم که قرار است از گنجینه ما محافظت کند، اولین تجربههای پول جمع کردن را از سر گذراندهایم.
خیلی از پدر و مادرهای جوان، همزمان با بدنیا آمدن بچهها حساب بانکی بلندمدتی برای آنها باز میکنند و ماهانه مبلغی را به این حساب سودآور اضافه میکنند. به امید روزی در 20 سال آینده که آن کودک بزرگ میشود و به عنوان یک جوان تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده برای شروع کار به سرمایه هر چند ناچیزی احتیاج دارد.
مینا دختر 25 سالهای است که در دانشگاه، رشته حقوق خوانده است و برای آن که دفتر وکالتش را راهبیاندازد به یک سرمایه خوب نیاز دارد. او میگوید: «مقداری از این پول را از طریق وام گرفتن تامین کردم اما واقعیت این است که بیشتر از دو سوم این مبلغ را از ذخیره حسابی که پدر و مادرم در زمان به دنیا آمدنم برایم در نظر گرفته بودند و من از آن اطلاعی نداشتم بدست آوردم. اصلا باورم نمیشد آنقدر پول در حسابی داشته باشم که از آن بیخبرم.»
با اینکه قلکها همیشه اولین وسیلههای جمعآوری پول برای بچهها هستند اما وسوسه شکستن قلک یا پاره کردن شکمهای گنده حیوانات پلاستیکی که پول توجیبیهایمان را در خودشان جا دادهاند همیشه با ما بوده است. احتمالا برایتان پیش آمده که بعد از روزها کلنجار رفتن در نیمه شبی سراغ قلک قرمزتان رفتهاید، چاقو را در شکم بیگناه آدم برفیتان فرو کرده و از دیدن سکههایی که روی زمین پخش شدهاند و تک و توک اسکناسهای لوله شدهای که لابلای سکهها افتادهاند به هیجان آمدهاید! شرط میبندم بعد از شمردن پولها دچار نوعی یاس و سرخوردگی شدهاید و احتمالا اصلا باورتان نمیشده که بعد از کشیدن آن همه ریاضت و پول خرجنکردن مجموع پولهایتان تا این اندازه ناچیز و کم باشد.
کجاها پول پسانداز میکنیم؟
اولین جایی که پولهایمان را از دستمان میگیرد و از نظرگاهمان دور میکند قلک است. با اینکه قلکها یک جور بانک بچهگانه به حساب میآیند اما خیلیها در جوانیشان هم هوس قلک داشتن از سرشان نمیافتد. قلکهای سفالی یا پلاستیکی را در کمد همکلاسیهای دانشگاهتان دیدهاید، درست کنار دفترچه حساب بانکیشان؟ بانکها، سیستمهای مطمئنتری برای پسانداز کردن پول هستند. شما میتوانید مبلغ پول اضافهای را که دارید به بانک ببرید و با یک دفترچه حساب یا کارت عابربانک به خانه برگردید. پولهای شما در قلکی به امانت گذاشته شده که امکان شکستن آن و دستبرد زدن به پولهای خودتان را ازتان گرفته است.
درست است که خرج کردن پول در همان لحظهای که به دستتان میرسد لذتی وصف ناشدنی دارد، اما فراموش نکنید که وقتی چند سال بعد به عنوان یک جوان دم بخت نگاهی به حساب پسانداز پر و پیمانتان میاندازید و بعد از حساب و کتابهای دقیق به این نتیجه میرسید که پول کافی برای ازدواج دارید از درایت و آیندهنگری خودتان به وجد خواهید آمد. احتمالا به عنوان یک جوان نمونه در جمعهای خانوادگی و دوستانه به عنوان مثال و نمونه یک جوان باهوش و با تدبیر شناخته خواهید شد و دخترها برای ازدواج با شما با هم مسابقه میدهند. باور کنید.
این تجربهای است که حمید با آن روبهرو شده و خوب هم از پس اش بر آمده است. حمید که در 28 سالگی ازدواج کرده حالا به عنوان یک جوان 32 ساله صاحب ماشین، خانه و یک دختربچه 2 ساله است. او حساب بانکی بلند مدتی برای دختر کوچکش باز کرده و خودش هم هنوز دست از پسانداز کردن برنداشته است. حمید همه مخارج ازدواجش را از پساندازی که در نتیجه کار کردنش از 18 سالگی بدست آمده تامین کرده و یکی از طرفداران پروپاقرص پسانداز کردن است.
گذاشتن پول در داخل بالش، ته کابینت شلوغ آشپزخانه که مخصوص ادویهجات است، گاوصندوقهای سهقفله، لای کتابهایی که صدسال یک بار هم کسی سراغشان نمیرود و... هم راههای سنتی دیگری هستند که میتوانند به عنوان ذخیرهگاه پولهای شما مورد استفاده قرار بگیرند، اما هنوز هم خیلیها حسابهای بلندمدت بانکی را مطمئنترین راه پسانداز، برای همه و مخصوصا یک جوان سربه هوا میدانند.
روز مبادا و آموزش پول جمع کردن
شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که اصولا چرا پولهایمان را پسانداز میکنیم. در حالی که میدانیم هر ماه حقوق ثابتی داریم. این سوال کسانی است که از پدیدهای به اسم روز مبادا چیزی نمیدانند یا هنوز برایشان به یک مقولهای جدی تبدیل نشده است.
پای روزهای مبادا درست همزمان با جوانی شما به زندگیتان باز میشود. با اولین نیاز مالی بزرگی که با آن دست به گریبان میشوید حسرت داشتن یک پول قلنبه به دلتان میافتد و با خودتان فکر میکنید ای کاش کمی پسانداز کرده بودم، اما میگویند هیچوقت برای پسانداز کردن دیر نیست. اگر میخواهید تا دوسال آینده ماشینی زیر پایتان باشد، یک سال بعدش همسری اختیار کنید و چند سال بعدش صاحبخانه شوید باید از همین حالا دست به کار شوید.
اگر روز مبادایی برسد که در آن خدای نکرده فرزندتان دچار بیماری بشود، در سفر شمال تصادف وحشتناکی بکنید که ماشینتان درب و داغان شود، بچهتان به دنیا بیاید و با خودش یک عالمه خرج و مخارج پیشبینی نشده به همراه بیاورد یا عروسی خواهرتان در راه باشد و شما به عنوان نانآور خانواده وظیفه تهیه جهیزیه او را به عهده داشته باشید تازه میفهمید روز مبادا چطور میتواند شما را نیازمند بهداشتن یک پسانداز درست کند.
اولین قدمی که باید بردارید این است که همه حقوقتان را خرج نکنید. بخشی از آن را در جای مطمئنی قرار بدهید. پیشنهاد اول ما سرمایهگذاری در بانک است. وقتی پولتان به حدنصاب رسید میتوانید سرمایهگذاریهای دیگری هم انجام بدهید و پول را چند برابر کنید. این یک بلندپروازی جوانانه است که البته اغلب هم در قدم اول با شکست مواجه میشود. پس خیلی نگران نباشید و به پسانداز و سرمایهگذاری کردنتان همچنان ادامه بدهید. برنامهریزی کنید و تعداد برداشتهایتان از حساب را کمتر کنید. مثلا برآورد کنید که برای یک هفته به چه میزان پول نیاز دارید و همان را یکباره برداشت کنید. نه اینکه برای هر روزتان سری به عابر بانک بزنید و یک دفعه وسط ماه ببینید چیزی باقی نمانده است. به این ترتیب حتی حساب دخل و خرجتان هم دستتان میآید و پولتان را بابت چیزهایی که لازم ندارید و یک هفته بعد از خریدنش پشیمان میشوید، خرج نمیکنید.
سراغ وامهای کوتاهمدت هم نروید. خیلی از جوانها به دلیل آسانی دریافت و پرداخت این نوع وامها خودشان را در وامهای کوتاهمدت غرق میکنند، اما یادتان باشد پولی که بابت سود این وامها میدهید را میتوانید پسانداز کنید.
اما از همه اینها مهمتر داشتن نظم در پسانداز کردن است. هر جور که شده این عادت را در خودتان بپرورانید که حتی ماهی 20 هزار تومان هم که شده به پساندازتان اضافه کنید. نظم کلید همه موفقیتهاست. این را میدانستید؟
محدثه مومنی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: