
حکومت 37 ساله محمدرضا پهلوی در حالی زمستان 1357 رو به افول نهاد و زمینههای فرارش را از ایران فراهم کرد که یک سال قبل از این تاریخ، جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا، ایران را جزیره ثبات خوانده و به این امید بود که شاه سالهای طولانی به حکومت خود ادامه دهد و در صورت مرگ او نیز رضا پهلوی جانشین وی گردد؛ اما مجموعه تحولات یکساله نهتنها موجب بیثباتی این جزیره شد؛ بلکه مردم خواستار اخراج و محاکمه فرماندار این جزیره شدند.
کسانی که با شاه ارتباط داشتند، اذعان میکردند که شاه تصور میکرد عدهای بیشمار در زمان حکومت وی تحصیل کردهاند و جزو طبقات متوسط جامعه شدهاند و از آنجا که خود را وامدار شاه میدانند تا آخرین نفس و قطره خون از او و آرمانهای وی حمایت خواهند کرد؛ ولی شاه مشاهده کرد که همان عده جزو اولین گروههایی بودند که چمدانها را بستند و عازم اروپا و آمریکا شدند. قدرت سیاسی - نظامی پهلوی و حمایتهای بینهایت ایالات متحده آمریکا نیز نتوانست این جزیره ثبات را از تحول و دگرگونی حفظ کند و انقلاب با رهبری امام و حمایتهای قشرهای مختلف مردم به پیروزی رسید و...
کرین برینتون، یکی از نظریهپردازان انقلاب در کتاب معروفش، «کالبدشکافی 4 انقلاب» میگوید: انقلابها در مسیر تحولات خود 3 مرحله را پشت سر خواهند گذاشت؛ در مرحله اول پس از سرنگونی رژیم حاکم، نیروهای میانهرو به مسند قدرت تکیه زده و حاکمیت را در دست میگیرند.
در مرحله دوم پس از گذشت مدت کوتاهی، حکومت میانهروها به دلیل برآورده نکردن توقعات انقلابی مردم از مسند قدرت کنار زده شده و جای خود را به نیروهای رادیکال میدهند. مرحله سوم که مرحله ترمیدور یا دوران نقاهت پس از انقلاب نامیده میشود، دوران بازگشت به ارزشهای رژیم پیشین و حذف رادیکالها از عرصه قدرت است و به تعبیری دورانی است که انقلاب فرزندان خود را میخورد. در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران نیز این بحث وجود دارد که آیا این نظریه بر انقلاب اسلامی نیز قابل تطبیق است یا خیر؟
با وجود این که برخی تلاش کردند استقرار دولت موقت در اوایل انقلاب و حضور بنیصدر در پست ریاست جمهوری را مصداق مرحله اول این نظریه و حضور افرادی چون شهید رجایی و حضرت آیتالله خامنهای به عنوان دو چهره ممتاز انقلاب در پست ریاست جمهوری را مصداق مرحله دوم و دوران پس از رحلت امام(ره) و بویژه دوران اصلاحات را مصداق مرحله سوم و حرکت دوری انقلاب بدانند، اما با انتخابات دوره نهم و دهم ریاست جمهوری این فرضیه باطل شد؛ چرا که با انتخابات این دو دوره و طرح شعارهایی از سوی این دولت که همان شعارهای انقلابی دهه اول بود، این نظریه قابلیت تحلیل خود را از دست میدهد و امکان تطبیق آن بر انقلاب اسلامی وجود ندارد. رهبر معظم انقلاب در سخنانشان به شکل دقیقتری به این نکته اشاره کردهاند: «یک واقعیت شگفتآوری در انقلاب ما وجود دارد که این انقلاب را یک حالت استثنایی میبخشد و آن این است که در قوانین علوم اجتماعی درباره انقلابها، میگویند انقلابها همچنان که یک فرازی دارند، اوجی دارند، یک فرودی هم دارند... آن قوانین میگویند تا وقتی شور و انگیزه انقلابی در مردم هست، انقلابها به سمت جلو حرکت میکنند، اوج میگیرند، بعد هم بتدریج این شور و هیجان و این عامل حرکت به پیش، کم میشود و در مواردی تبدیل به ضد خود میشود؛ انقلابها سقوط میکنند و برمیگردند پایین. انقلابهای بزرگ دنیا که در تاریخ 200 سال اخیر ما اینها را میشناسیم، بنابر همین تحلیل، همه با آن نظریه قابل انطباق هستند؛ اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعهشناختی بکلی مستثناست. در انقلاب اسلامی پادزهر فرود انقلاب در خود این انقلاب گذاشته شده است. بارها عرض کردهایم که تجسم انقلاب در «جمهوری اسلامی» و در «قانون اساسی جمهوری اسلامی» است.نویسندگان قانون اساسی که از مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداوم بخش انقلاب را گذاشتهاند؛ پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر آن که بر طبق اسلام باشد؛ و مساله رهبری و ولایت فقیه.»
حوادث و اتفاقات ماههای اخیر و مسائل پیش آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری، قدرتهای غربی و مخالفان نظام را چندان دچار توهم کرده بود که از اغتشاشات خیابانی عدهای معدود به عنوان انقلاب تعبیر میکردند و معتقد بودند که شکاف اجتماعی در ایران چنان عمیق و گسترده شده است که نظام چارهای جز تمکین در برابر خواستهای غیرقانونی و نابحق اقلیت معدود مخالفان نظام ندارد، اما حضور گسترده مردم در راهپیمایی 9 دی و بویژه راهپیمایی میلیونی 22 بهمن آن هم در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی همان گونه که تئوریهای رژیم پهلوی را قبل از پیروزی انقلاب بر هم زد، بر تمامی پیشبینیها، تحلیلها و نظریههای جامعهشناسی خط بطلانی کشید، چرا که انقلاب اسلامی ایران برآمده از باورهای دینی و مذهبی مردم است و آن چیزی که جزو ارزشهای دینی باشد برای مردم معتبر و حراست از آن وظیفه است.
واقعیتهای شگفتآوری که به تعبیر رهبری به انقلاب اسلامی یک حالت استثنایی میبخشد، همین حضورهاست، همین شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی است که پس از 3 دهه همچنان شعار غالب مردم است همین تاکید مردم بر حمایت از رهبری است، همین وحدت قشرهای مختلف مردم است که با وجود همه دیدگاهها و گرایشها یک هدف را دنبال میکند و آن حفظ انقلاب است، پس باید به خواست و اراده مردم تمکین کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو شورای خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با «جام جم» مطرح کرد
در گفتوگو با گردآورنده کتاب «قصه جریحهدار شد» مطرح شد
ناصر ابراهیمی در گفت و گو با جام جم آنلاین؛
گفتوگو با محمد خیراندیش در حاشیه اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰