در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاید بازار فیلم و سریال و کتاب، داغتر از پخش نمایشهای رادیویی با رویکرد موضوعات پلیسی کارآگاهی باشد. بینندگان برنامههای تلویزیونی هر سال به تماشای چندین سریال و فیلم پلیسی مینشینند و گاهی بعضی از آنها به حدی در خانههای مردم جا باز میکنند که ممکن است حس کارآگاهی خانوادهها را تحریک کنند و خانوادهها ساعتی از وقت خود را صرف پیدا کردن سرنخی برای کشف معمای داستان سریال یا فیلم کنند. مواقعی هم هست که شخصیتی با پیدا کردن جایگاه در بین مردم، به اصطلاح گل میکند. خوانندگان کتابهای پلیسی نیز با مراجعه به کتابفروشیها، سعی میکنند کتاب مورد علاقه خود را از بین پلیسینویسان خارجی و ایرانی بیابند. نویسندگان خارجی چون آگاتاکریستی، سیدنی شلدون، نیکلاس بلیک، خورخه لوئیس بورخس، ادگار آلن پو، ... و
امیر عشیری، پرویز قاضیسعید، اسماعیل فصیح، بهرام صادقی و... از میان نویسندگان ایرانی، با کتابهای پلیسی خود، پاسخگوی مخاطبان این نوع ادبیات هستند.
به نظر میآید ساخت نمایشهای رادیویی با مضمون پلیسی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ هر چند شنوندگانی هستند که مایلند در ساعتهایی از روز، وقت خود را به شنیدن چنین نمایشهایی اختصاص دهند. پیش از انقلاب، در اواخر دهه 30 تا تقریبا اواسط دهه 40 روزهای جمعه نمایشی از رادیو پخش میشد که طرفداران بسیاری داشت؛ نمایش پلیسی معمایی که ماجراهای تیزبازی و شیرینکاریهای یک کارآگاه را روایت میکرد و در پایان کشف اشتباه قاتل را به مسابقه میگذاشت.
شما اگر این نمایش را نشنیده باشید، قطعا اسم شخصیت اصلی آن را به خاطر دارید؛ بله، «جانی دالر!»
همان کارآگاهی که تکیهکلامش این عبارت بود: «ارادتمند شما، جانی دالر!» نمایش «جانی دالر»، در دورهای جذابترین نمایش رادیویی زمان خود بود. در این نمایش افراد بنامی ایفای نقش کردند؛ پرویز بهادر، حیدر صارمی، حمید عاملی و... اما امروز، با وجود تمایل و علاقه مردم به داستانهای پلیسی، آن هم به دلیل کشش و خاصیت معماگونهای که دارد، کمتر نمایشهای پلیسی کارآگاهی ساخته میشود.
شبکه جهانی صدای آشنا اما با نمایشی طنز، ماجراهای پلیسی را با عنوان «ماجراهای کارآگاه پورگلی» برای ایرانیان مقیم خارج کشور روایت میکند، آن هم تنها یک بار در هفته؛ یعنی روز تعطیل یکشنبهها.
این برنامه هر سوژهای را که وجود طنز داشته باشد، دستمایه ساخت نمایش طنز پلیسی قرار میدهد. گم شدن شیء یا شخصی، به قتل رسیدن کسی و ... از سوژههایی است که با دارا بودن کشش لازم به لحاظ پرداختن موضوع در این نمایش به تصویر کشیده می شود و دقایقی از وقت مخاطبان را به خنده و سرگرمی و فکر کردن میگذراند.
سر ضبط نمایش طنز «ماجراهای کارآگاه پورگلی» همه عوامل از تهیهکننده و کارگردان گرفته تا بازیگران، جدی هستند. در هر ضبط، 4 نمایش باید ساخته شود، اما مزهپرانی، نمک کارهای اینچنینی است؛ کاری که بازیگران میتوانند دقایقی، خستگی کاریشان را با آن رفع کنند؛ بازیگران این نمایش هم از این قاعده مستثنا نیستند و هرازگاهی با حرفی یا حرکتی، همدیگر را میخندانند. کارگردان و تهیهکننده و صدابردار اما همچنان جدی هستند.
نقش کارآگاه پورگلی را «اکبر ملایی» و دستیارش غلام را «امیر زندهدلان» ایفا میکنند.
هنگام کار هریک با استفاده از برخوردهای فیزیکی، حس و حالت لازم پردههای نمایش را همراه دیالوگ و افکت به مخاطب منتقل میکنند.
نوع حرف زدن و لحن کارآگاه پورگلی، مثل شخصیت سریال «ستوان کلمبو» است. ندا هنگامی، کارگردان، تاکیدهای پی در پیاش را در فواصل ضبط به بازیگران گوشزد میکند.
بهرام رحمانی، تهیهکننده، ضمن این که حواسش به اتفاقات داخل استودیوست، افکتهای مناسب را نیز برای استفاده در خلال نمایش از لابهلای سیدیهایش پیدا میکند. فرصت را برای گفتگو با علیرضا مجیدی، سردبیر و نویسنده نمایش طنز «ماجراهای کارآگاه پورگلی»مناسب میبینم و سر صحبت را با او باز میکنم. بصیری میگوید: «داستانهای این نمایش توسط خود نویسندگان به نگارش درمیآید. در واقع، داستانهای ما با اقتباس از آثار خارجی یا ایرانی نوشته نمیشود. گرچه نویسندگی طنز کار سختی است، اما تلاش ما این است که با طنز ایرانی، داستانهایی را خلق کنیم تا شنوندگانمان با ادبیات طنز ایران بیشتر آشنا شوند. به همین منظور ما تمهیداتی در نمایش به کار میبریم که کاملا به مقولاتی میپردازد که در چارچوب فرهنگ ایرانی میگنجد.» سردبیر و نویسنده نمایش «ماجراهای کارآگاه پورگلی» این طور ادامه میدهد: «یکی از شیوههایی که ما سراغش رفتیم، بده و بستانهای پلیسی است که به نوعی در قالب طنز با تضادهایی که در کلام ایجاد میکنیم، منظور و هدفمان به شنونده منتقل میشود. اشاره به نادانی و بلاهت افراد، یکی دیگر از شیوههایی است که ما با بهرهگیری از آن در انتقال مفاهیم، به شنونده شوک وارد میکنیم. ابزار ما در رادیو بسیار محدود است و تنها به موسیقی، کلام و افکت ختم میشود. بنابراین باید با استفاده از همین ابزار و با کمک بازیگران، کار را به گونهای پیش ببریم که برای شنونده ملموس باشد، نه غیرطبیعی و مصنوعی. مثلا ما برای کارآگاه پورگلی تیپی خاص خلق کردیم؛ کارآگاهی که عاشق خواندن کتابهای پلیسی است، گیج و شوت اما در عین حال زیرک است، طوری که در کمال ناباوری و خیلی غیرمترقبه، پروندهای را به سرانجام میرساند.»
سردبیر و نویسنده این نمایش طنز پلیسی میگوید: «ما برای نوشتن دیالوگها خیلی وقت میگذاریم، چون به این وسیله میتوانیم شخصیتهای نمایش را بپرورانیم تا مخاطب هنگام گوش دادن برنامه بتواند با توجه به شخصیتپردازی صورت گرفته، با هر یک از نقشها ارتباط برقرار کند.»
علیرضا مجیدی درباره این که چرا در سالهای اخیر به نمایشهای رادیویی با موضوع پلیسی بها داده نشده است، میگوید: «در اداره کل نمایش در مقطعی کار پلیسی ساخته میشد، اما شاید امروز طرحی برای ارائه وجود ندارد که با وجود تاثیرگذاری و طرفداران زیاد و البته خاص این نوع کارها، نمایشی هم ساخته نمیشود.
مثلا در ابتدای دهه 80 ، در برنامه نمایشی قصه شب، داستانهای پلیسی سریالی برای مخاطبان رادیو روایت میشد. داستانهایی که شخصیت اصلی آن سربازرس کمالی بود؛ کسی که با جدیت، زیرکی، متانت، پرهیز از خشونت و تنها با کنکاش و شیوههای روانشناختی، گره پروندهها را باز میکرد.»
«ماجراهای کارآگاه پورگلی» با موسیقی متن سریال «هرکول پوآرو» شروع میشود که استفاده از این نماد صوتی، خود یادآور کشف سرنخ یک معماست و مخاطب را آماده شنیدن داستانی پلیسی میکند. «ماجراهای کارآگاه پورگلی» را از نشانی زیر دنبال کنید:
نسترن داداشی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: