از دست دادن یک یا هر دو پستان ممکن است سبب احساس قطع عضو شود و تصور فرد از بدنش را تغییر دهد و حتی سبب تغییر احساس زنانگی او شود و روی روابط زناشویی‌اش نیز اثر بگذارد. این سرطان همچنین ممکن است موجب کاهش اعتماد به نفس و ناامیدی شود و اضطراب و افسردگی را در فرد مبتلا برانگیزد. طبق مطالعات مختلف، کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان، نسبت به جمعیت عادی زنان پایین‌تر است و اضطراب و افسردگی در آنها شیوع بیشتری دارد.
کد خبر: ۲۹۰۷۸۲

البته پاسخ‌های مرسوم به بحران ناشی از تشخیص سرطان، فازهای مختلفی دارد که کاملا از هم متمایز نیستند. در اولین مرحله، فرد دچار شوک و انکار نسبت به واقعیت خبر می‌شود. در مرحله دوم، به تدریج واقعیت تشخیص را می‌پذیرد که این امر همراه با نوعی افسردگی و غمگینی خواهد بود. در مرحله سوم، به تدریج با استفاده از روش‌های انطباقی در فرآیند انطباق طولانی مدت با بیماری قرار می‌گیرد. این روش‌ها شامل انواع روش‌های مثبت ازجمله جستجو و دریافت حمایت اجتماعی و عاطفی و پذیرش بیماری و تلاش برای حفظ کنترل خود از طریق افزایش اطلاعات در مورد بیماری، دادن معنای جدید به زندگی و بیماری را یک فرصت برای تغییر ارزش‌ها دانستن تا روش‌های منفی ازجمله سرزنش خود و دیگران و نوعی تقدیر گرایی مایوسانه است. این روش‌ها، می‌توانند تسهیل‌کننده فرآیند تطابق باشند یا برعکس، اثر منفی روی آن بگذارند.

در این بین، حمایت‌های اجتماعی، حمایت خانوادگی و بویژه حمایت همسر، یک عامل مهم در تطابق زنان مبتلا با بیماری است. بیمارانی که در کانون گرم خانواده زندگی می‌کنند و از حمایت‌های خانوادگی برخوردار هستند، در انطباق با بیماری موفق‌ترند. همچنین، بیماران نیاز به حمایت‌های اجتماعی از دوستان و بستگان و کادر درمانی ازجمله پرستاران دارند. همچنین، ایمان مذهبی براساس بسیاری از مطالعات، نقش محوری در انطباق بیماران دارد.

کیفیت تجارب زنان مبتلا به سرطان پستان، موضوعی بین فرهنگی است و بسته به ساختار خانواده، نقش‌های جنسیتی، باورهای مذهبی، نوع ارتباطات و شبکه‌های حمایتی و نوع ارتباط پزشک و بیمار، از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از نژادی به نژاد دیگر می‌تواند متفاوت باشد. در بیماران ایرانی، طبق مطالعات انجام شده، باورهای مذهبی و معنویت نقش مهمی در فرآیند انطباق با بیماری دارد و در بیشتر موارد، بیماران از حمایت همسر خود برخوردار بوده‌اند که این امر به تطابق بهتر با بیماری کمک می‌کند.

با توجه به افزایش طول عمر بیماران با درمان‌های جدید که بسیاری از موارد سرطان پستان را کاملا قابل درمان ساخته است، کیفیت زندگی بیماران یعنی افزودن توانایی‌ها، احساس شادمانی، اعتماد به نفس، روابط موفق اجتماعی و در یک کلام افزودن زندگی به سال‌های اضافه شده عمر، اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. شیوع افسردگی و اضطراب در بین زنان مبتلا به سرطان پستان، نسبت به سایر زنان بالاتر است و این بیماری‌ها نیز ممکن است به نوبه خود بر کیفیت زندگی آنها اثر منفی بگذارند. از طرفی، طبق بررسی‌های انجام شده، این دسته از بیماری‌های روانپزشکی دربسیاری افراد مبتلا به سرطان مورد توجه کافی قرار نمی‌گیرند. لذا امروز در تمام دنیا موضوع غربالگری یا بیماریابی فعال برای تشخیص و درمان به موقع اضطراب و افسردگی در مبتلایان به سرطان پستان مورد توجه قرار گرفته که این امر از طریق تست‌های روان‌شناسی یا ویزیت کلیه بیماران توسط روانپزشک انجام می‌شود. در غیر این صورت، بیماران باید در صورت احساس تغییراتی در روحیه یا خلق، خواب، اشتها، آستانه تحمل و میزان عصبی شدن، انرژی و توان جسمی، حافظه و تمرکز، اعتماد به نفس و امیدواری به آینده و زندگی، میزان آرامش فکری و جسمی و سایر علائم اعصاب و روان هر چه زودتر به روانپزشک مراجعه کنند یا از طریق پزشک خود به او معرفی شوند تا با درمان مناسب مشکلات روانپزشکی، کیفیت زندگی آنها بالاتر برود.

نکته دیگری که در بهبود روان‌شناختی و کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان نقش دارد، شرکت در گروه‌های حمایتی و خودیار است. این گروه‌ها در برخی از مراکز بیماری‌های پستان و نیز در برخی سازمان‌های حمایتی غیردولتی مخصوص این بیماران فعال هستند. گروه درمانی حمایتی، برای بیماران سرطانی اغلب ساختار یافته و کوتاه‌مدت است و عناصری از قبیل آموزش، حمایت اجتماعی عاطفی، راهبردهای مدیریت استرس و آموزش آرام‌سازی دارد. دیده شده بیماران مسائل‌شان را با افرادی با مشکلات مشابه بهتر در میان می‌گذارند و راحت‌تر خود افشایی می‌کنند که این مساله از مکانیسم‌های تاثیر گروه درمانی است. دلیل اصلی تاثیر و نقطه قوت در گروه‌های حمایتی، حمایت دریافت‌شده از همنوعان و دریافت بازخورد از اعضای گروه است که به کاهش برچسب بیماری و غلبه بر انزوای اجتماعی کمک می‌کند. پیوستگی و احساس تعلق به هم و با هم بودن در گروه و نوع دوستی و تخلیه و ابراز احساسات و تغییرات رفتاری نیز از دیگر روش‌های موثر در این گروه‌هاست.

حمایت‌های اجتماعی، خانوادگی و بویژه حمایت همسر عوامل مهم در تطابق زنان مبتلا با بیماری است

گروه‌های خود یار معمولا فاقد درمانگر حرفه‌ای هستند. اعضای گروه خودشان شرایط را کنترل می‌کنند و خودشان روش‌های کمک‌کننده ایجاد می‌کنند. ولی افراد حرفه‌ای به روش‌های مختلف در این گروه‌ها نقش دارند؛ ازجمله آموزش اعضایی که بتوانند هدایت گروه را در نقش مشاور یا سخنران به دست بگیرند یا با آموزش مهارت‌های گروه درمانی و ارجاع افراد به آنها. در بسیاری از پژوهش‌ها دیده شده که شرکت در گروه درمانی، باعث افزایش احساس رضایتمندی، کیفیت زندگی و تطابق روانی با سرطان و بهبود روش‌های انطباقی بیماران و نیز کاهش اضطراب و افسردگی شده است. همچنین این مداخلات باعث ارتقای بهتر منابع فردی، دریافت حمایت عاطفی از سایر بیماران با تجارب مشابه و استفاده از این تجارب برای تعدیل ترس از مرگ و آینده نامعلوم می‌شود. در 2 دهه اخیر، مداخلات گروهی برای کمک به بیماران مبتلا به سرطان مرسوم شده و امروزه در کلینیک های معتبر سرطان پستان در دنیا، درمان‌های روانشناختی و گروه درمانی حمایتی یک بخش ضروری است. بنابراین توصیه می‌شود که بیماران مبتلا به سرطان پستان تا حد امکان در این گروه‌ها شرکت داشته باشند.

امید است بانوان مبتلا به سرطان پستان، با تکیه بر لطف خدا، استفاده از منابع فکری و روان‌شناختی مثبت خود و نیز با مراجعه به‌موقع به متخصصان مربوطه در غلبه هر چه سریع‌تر بر استرس‌های مرتبط با بیماری و از نو بنا کردن زندگی شاد و موفق خود پیروز و سربلند باشند.

دکتر نوید خلیلی 
متخصص روانپزشکی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها