در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
این بیانیه در ادامه، تلاش اوباما برای تقویت دیپلماسی بینالمللی خلع سلاح هستهای و همکاری میان مردم جهان را از دلایل انتخاب او اعلام کرده است.
اوباما سومین رئیسجمهور آمریکاست که در دوران ریاست جمهوری، جایزه صلح نوبل را دریافت میکند. پیش از وی، تئودور روزولت سال 1906 و وودرو ویلسون سال 1919 این جایزه را دریافت کرده بودند.
باراک حسین اوباما، مسلمان بوده و مسیحی شده است. او قبل از ورود به کاخ سفید، سناتور ایالت ایلینویز بود و 4 اوت 1961 در هونولولوی هاوایی متولد شد. وی در دانشگاه کلمبیا حقوق خواند و با مدرک دکتری از مدرسه حقوق هاروارد فارغالتحصیل شد و پیش از آنکه در مقام سناتور ایالت ایلینویز طی سالهای 1997 تا 2004 انجام وظیفه کند، در مقام یک سازماندهنده اجتماعی، فعال سیاسی، استاد دانشگاه و وکیل به فعالیت میپرداخت، اما ژانویه 2003 اعلام کرد، مبارزات انتخاباتی خود را برای عضویت در مجلس سنای آمریکا آغاز خواهد کرد و ماه مارس 2004 در انتخابات اولیه سنای آمریکا به پیروزی قاطع رسید. ژوئیه 2004 نیز برای کسب حمایت رهبران حزب دموکرات در کنوانسیون ملی این حزب سخنرانی کرد و در نهایت، نوامبر 2004 با کسب 70 درصد آرا به سنا راه یافت. 3 سال بعد هم از عزم خود برای انتخابات ریاست جمهوری خبر داد.
اوباما رنگینپوستی است که زاده پدری کنیایی و مادری آمریکایی بوده و در همان دور دوم پایانی انتخابات درونحزبی به تبعیت از سنت نامزدهای انتخاباتی ایالات متحده، به نوشتن کتاب رو آورد.
در اولین کتاب خود با عنوان «رویاهایی از پدرم؛ داستانی درباره نژاد و وراثت» به بیان خاطرات خود از دوران کودکی در هونولولو، جاکارتا و آغاز فعالیت اجتماعیاش پرداخت. فصلهای پایانی این کتاب نیز به اولین سفرش به کنیا، سفری که او را با گذشته و اصالت خانوادگیاش مرتبط میساخت، اختصاص یافته است.
در مقدمه نسخه تجدیدچاپ شده این کتاب، اوباما مینویسد: امیدوار بودم داستان زندگی خانوادهام، بیانگر شکاف نژادی که یکی از مشخصههای تجربه آمریکایی است باشد.
«شجاعت امید؛ تصوراتی درباره مطالبه رویای آمریکایی» نامی است که اوباما برای دیگر کتاب خود برگزیده است. این کتاب اکتبر 2006 منتشر شد و توانست در مدت کوتاهی در صدر فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار گیرد. در بخشهایی از این کتاب که میتوان آن را مرامنامه و مانیفست فلسفی اوباما دانست، وی از ضرورت یک تحول در آمریکا یاد میکند و تلویحا شیوه مدیریتی اتازونیهای حاکم را زیر سوال میبرد.
همین مانیفست سبب شد، باراک اوبامای 48 ساله که در انتخابات نوامبر 2008 توانست جان مک کین، رقیب 72 ساله جمهوریخواه خود را شکست دهد به عنوان اولین رئیسجمهور سیاهپوست وارد کاخ سفید شود.
چهل و چهارمین رئیسجمهور ایالات متحده دهمین ماه ریاستجمهوری خود را در حالی پشت سر میگذارد که این جایزه به واسطه اقدامات وی در طول این مدت به او تعلق گرفته است. این اقدام کمیته صلح نوبل در حالی صورت گرفته است که به شکل عرف و عادت که رنگ یک قانون نانوشته را به خود گرفته جوایز صلح نوبل به کسانی اعطا میشود که برآیند اقدامات آنها در حوزه صلح و امنیت بینالمللی سبب تغییر و تحولی مثبت شده باشد که این مساله درباره اوباما چندان صادق به نظر نمیرسد، چرا که اصولا منطقی به نظر نمیرسد با امتیازبندی عملکرد 10 ماه، سنجشی از کارکردهای 3 سال آتی وی صورت گیرد.
عمر کوتاه دولت 10 ماهه وی، اگر چه با رنگ و لعاب تغییر آغاز شد، اما در طول این ماهها تنها به مانور رسانهای گذشته است. از این رو سخت میتوان درباره موفقیت یا شکست او در این بازه زمانی کوتاه اظهار نظر کرد و به قضاوت نشست؛ قضاوتی که بر فرض جایز دانستن آن، نشانی از کارنامهای پربار برای وی ندارد.
با این همه، برای برآورد کارنامه اوباما پیش از هر مسالهای پرونده خاورمیانه جلب توجه میکند؛ پروندهای که وی در طول رقابتهای تبلیغاتی انتخاباتی، حسابی ویژه برای آن گشوده بود. خاورمیانهای که وی با انتخاب یک ایرانی، سیدرضا ولینصر به عنوان مشاور و یک سناتور سابق،جورج میچل به عنوان نماینده ویژه، سعی در درک انگارههای حاکم بر آن داشت، کمتر توفیقی برای دیپلماسی تحولگرایانه وی به همراه آورده است.
افزایش لجامگسیخته شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی که با قدرت یافتن راستهای سنتی در تلآویو تشدید شده است. را اگر در کنار جنگ ویرانگر، بیقاعده و 22 روزه غزه که با گزارش قاضی گلدستون، رئیس کمیته حقیقتیاب سازمان ملل، نقض مکرر و وسیع کنوانسیون ژنو از سوی اسرائیل خوانده شد، بگذاریم میتوان وزن راهبری صلح اعراب و اسرائیل را سنجش کرد، سنجشی که نشان از نگاه سرابگونه به احیای نقشه راه دارد. به واقع هر خشتی که اسرائیل برای ساختن و گسترش شهرکهای صهیونیستنشین در کرانه باختری رود اردن به کار میبرد، به همان میزان بر دیوار ستبری که حائل این صلح سرابگونه است، میافزاید. پازل در هم ریخته فلسطین و اسرائیل تنها یک قطعه از موزاییک بحران خاورمیانه است. شیوع اپیدمی ویرانگر تروریسم در پهنای ماتریس خاورمیانه پیوندی ناگسستنی با تشدید بحران دارد. بحرانهایی که با پوستاندازی القاعده در افغانستان و کشاندن میدان بازی به پاکستان آغاز میشود و سوی دیگر به عراق و نسلکشی آرام دولت یمن علیه شیعیان گروه الحوثی در استان سعده میرسد.
این طیف گسترده از نابسامانیهای امنیتی،جغرافیای ناامنی را در صفحه خاورمیانه گشوده است که ناکامیهای اخیر در مقابله با رشد لجامگسیخته تروریسم، راهبرد جدید واشنگتن در افغانستان را با تردید مواجه کرده است. اوباما در این مدت کوتاه کوشیده است ابتدا با عملی ساختن تغییرات کمهزینه و چشمگیر به اقناع افکار عمومی پرانتظار آمریکایی پاسخ گوید. انتظاراتی کهکشانی که وی در جریان تبلیغات انتخاباتی سال گذشته طیفی گسترده از تقسیم کیک با اتحادیه اروپایی تا چای خوردن با احمدینژاد پشت یک میز را وعده داده بود. وعدههایی که همه در یک شعار «ما به تغییر نیاز داریم» خلاصه شد، اما در طول این 10 ماه رویکرد تغییر جای خود را به تعمیر داده است. این تغییر رویکرد از تغییر به تعمیر و نه تمدید راهبردی اقتضاگرایانه از کاخ سفید است. اما این هنوز آغاز راه است و اوباما راهی دشوار پیش رو دارد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: