او برای سومین بار هم استقلال را انتخاب کرد. هاشم بیک‌زاده که سال 87 و در چنین ایامی پیراهن قرمزرنگ پرسپولیس را در دست گرفت و کنار حبیب کاشانی عکس یادگاری انداخت تا خبر پرسپولیسی شدنش را از طریق رسانه‌ها به هواداران این تیم اعلام کند، پس از یک کش و قوس به استقلال پیوست و آبی‌پوش شد. او اما اواسط فصل گذشته و در دوره کوتاه‌مدت نقل و انتقالات نیز تصمیم به جدایی از استقلال گرفت و حتی با مدیرعامل مس کرمان در تهران (روبه‌روی پارک ساعی)‌ به مذاکره نشست، اما در آخرین لحظات از تصمیمش منصرف شد و در همان تیم استقلال ماند. بیک‌زاده اما در پایان فصل نیز قصد جدایی از استقلال و رفتن به سپاهان را داشت که این بار نیز تصمیم گرفت در جمع آبی‌پوشان پایتخت بماند و کارش را با این تیم دنبال کند. از سیر تا پیاز یک‌سال گذشته را با هافبک چپ استقلال صحبت کردیم.
کد خبر: ۲۶۰۰۱۸

سرانجام در استقلال ماندنی شدی؟

بله. با قراردادی یکساله در استقلال ماندم تا همه آنچه در فصل پیش نتوانستم به آن دست یابم را در فصل نهم به دست آورم.

به ابتدای فصل گذشته و آن زمان که با پرسپولیس قرارداد داخلی بستی برگردیم.

با این‌که دوست ندارم به گذشته‌ها برگردم، اما با این همه مشکلی نیست. هر سوالی دارید مطرح کنید.

چه شد که به پرسپولیس پیوستی؟

آنها از مدتی پیش از آن با من وارد مذاکره شده بودند و سپس به محض پایان فصل رفتم و قرارداد قبلی‌ام را با آن تیم امضا کردم؛ اما انگار قسمت نبود در پرسپولیس بمانم و بعد به خاطر یک‌سری مسائل پشت‌پرده تصمیم گرفتم که به استقلال بپیوندم.

چه مسائلی پشت‌پرده بود؟

شاید این‌طور که من عنوان کردم، نبود. به هر حال انگار قسمت نبود من به این تیم بپیوندم و دست آخر به استقلال آمدم.

به هر حال عامل یا عواملی باید وجود داشته باشد که تو قرارداد داخلی‌ات را ملغی کردی، این‌طور نیست؟

خب! خیلی مشورت کردم و صلاح را در آن دیدم که به استقلال بپیوندم. آن زمان استقلال هم قهرمان جام حذفی شده بود و اگر بحث حضور در لیگ قهرمانان منظورتان است استقلال هم سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کرده بود و از این بابت حضور آقای قلعه‌نویی هم برایم اهمیت داشت و این شد که تصمیم قطعی‌ام را گرفتم.

از انتخابت که پشیمان شدی؟

خیر. بویژه آخرهای فصل که توانستم به عنوان یار ثابت استقلال جایگاهم را در تیم تثبیت کنم خیلی شرایط بهتری داشتم؛ هرچند اوایل فصل را خیلی بد شروع کردم، اما پایان خوشی برایم داشت.

حالا تصمیمت چیست؟

با این‌که مردد بودم، اما در گفتگوی خوبی که با صمد مرفاوی داشتم او به من امیدواری داد تا در فصل آینده بتوانم با پشت‌سر گذاشتن بدشانسی‌ها جبران مافات کنم و در استقلال آن روزهای مایوس‌کننده نیم فصل اولم را با روزهای خوب پاک کنم.

به سراغ استقلال برویم. چرا فصل پیش را بد آغاز کردید؟

در کل، فصل پرفراز و نشیبی داشتیم، بویژه اوایل و اواخر فصل ما اول کارمان را خوب شروع نکردیم و نتوانستیم آن طور که باید و شاید برابر حریفان ظاهر شویم، اما از هفته‌های ششم و هفتم به بعد به خودمان آمدیم و روی دور افتادیم. پس از آن هم تا مدت‌ها صدر جدول بودیم تا این‌که با چند لغزش در نیم فصل دوم، ذوب‌آهن جایمان را در صدر جدول گرفت. همین مساله تا حدی کارمان را دشوار کرد و باعث شد هفته‌های آخر را با استرس و فشار بیشتری دنبال کنیم. با این حال خدا خواست و در لیگ هشم کنار حرم آقا امام هشتمع توانستیم پیام را شکست دهیم و قهرمان لیگ برتر شویم.

پیش از این هم طعم قهرمانی را چشیده بودی؟

من با فجر شهید سپاسی نیز قهرمان جام حذفی شده بودم، اما طعم این قهرمانی چیز دیگری بود.

در فصل گذشته یک گل هم زدی؟

بله. در همان بازی معروف برابر استقلال اهواز که تیم پوست انداخت برای نخستین بار در ترکیب استقلال قرار گرفتم، هم یک گل زدم و هم یک پاس گل دادم. پس از آن بود که استقلال روی دور افتاد.

اما تو در قبل و بعد از آن بازی خیلی غیبت داشتی!‌

دقیقا. من تا پیش از آن عضو تیم ملی بودم و مشکلاتم از وقتی آغاز شد که آپاندیسم ترکید و مجبور شدم آن را جراحی کنم. همان جراحی سرآغاز مشکلات و بدشانسی‌هایم بود، چون من تازه وقتی از بند آن مصدومیت رهایی یافتم تا پایان فصل گذشته 4 بار دیگر هم مصدوم شدم.

اما در لیگ قهرمانان تقریبا در تمام مسابقه‌ها به میدان رفتی!‌

چون در کل، در نیم فصل دوم شرایط بهتری داشتم و بیشتر مصدومیت‌‌های طولانی مدتم در نیم فصل اول بود.

چرا استقلال در آسیا نتیجه لازم را نگرفت؟

ما بدشانسی آوردیم. اگر اندکی شانس داشتیم از گروه‌مان صعود می‌کردیم.

برخی معتقدند تنها عامل راه‌نیافتن استقلال به مرحله بعد در آسیا بدشانسی نبوده و این تیم ضعف تاکتیکی هم داشته است، تا چه حد با این افراد هم‌عقیده‌ای؟

به هیچ عنوان هم‌عقیده نیستم، چرا که معتقدم ما در تمام مسابقه‌ها غیر از بازی رفت برابر ام‌صلال، تیم برتر میدان بودیم و گواه این ادعای من هم مصاحبه مطبوعاتی سرمربی الاتحاد است که در تهران گفت، استقلال اگر بدشانسی نمی‌آورد حالا درصدر جدول بود و حتی ما (الاتحاد)‌ را هم شکست می‌داد. ما بد آوردیم، خیلی هم بد آوردیم. اگر یک چهارم موقعیت‌هایمان در این رقابت‌ها به گل تبدیل می‌شد، حالا شرایطمان فرق می‌کرد. ضمن این‌که ما در سخت‌ترین گروه ممکن قرار داشتیم و همین حالا 2 تیم الاتحاد و ام‌صلال از گروه خود صعود کرده‌اند و جزو 8 تیم پایانی هستند. پس حرف من بی‌دلیل نیست. استقلال شایستگی این را داشت که به دور بعد صعود کند.

در فصل قبل تنها یک کارت زرد گرفتی، در حالی که فیزیک و چهره‌ات نمایانگر یک بازیکن خشن است، علتش چه بود؟

هیچ چیز را به زور نمی‌توان به کسی تحمیل کرد. با این حساب هرگز نسبت به تصمیمات آقای قلعه‌نویی اعتراض نداشتم و حرفی نزدم

شاید باور نکنید، اما من بر خلاف ظاهرم فوتبالیست خشنی نیستم و در کارم سعی می‌کنم فقط با توپ سروکار داشته باشم تا ساق حریفان. اگر هم توپ را از دست بدهم طوری روی پای حریف نمی‌روم که کارت زرد بگیرم. در کل از فوتبال خشن بیزارم و طرفدار فوتبال سالم هستم.

این طرز رفتار در بحث رقابت با هم‌پستی‌هایت هم نمود داشت و بر خلاف امیرآبادی و منیعی که به واسطه نیمکت‌نشینی گاهی لب به اعتراض می‌گشودند، هرگز نسبت به این مساله اعتراض نداشتی و تابع تصمیمات کادر فنی بودی.

خب شاید این به خاطر روحیه حرفه‌ای من باشد، چرا که معتقدم هیچ چیز را به زور نمی‌توان به کسی تحمیل کرد. وقتی سرمربی تیم از من راضی نباشد، نمی‌توانم خودم را به اجبار به او بقبولانم که مرا در ترکیب قرار دهد. با این حساب هرگز نسبت به تصمیمات آقای قلعه‌نویی اعتراض نداشتم و حرفی هم نزدم.

موضوع رقابت با منیعی و امیرآبادی چطور بود؟

هر دوی آنها جزو بهترین‌های ایران در جناح چپ هستند و این اتفاق برای من خیلی خوب بود؛ چرا که انگیزه‌ام برای تمرین کردن را بیشتر می‌کرد و شاید اگر این رقابت نبود، هیچ کدام از ما تا این حد آماده نبودیم.

افول در نیم‌فصل اول و نیمکت‌نشینی‌های مکرر باعث شد تا در نیم فصل تصمیم به جدایی از استقلال بگیری. آیا این تصمیم دلیل خاص دیگری هم داشت؟

خب. می‌خواستم به جایی بروم که در آن تیم بازی کنم و نمی‌توانستم شاهد باشم که فرصت‌هایم برای بازی کردن در لیگ برتر یکی پس از دیگری به هدر می‌رود. آن زمان من در اندیشه بازی کردن و دعوت شدن به تیم ملی بودم که همه این خواسته‌هایم با نیمکت‌نشینی در استقلال یکی پس از دیگری بر باد می‌رفت.

پس چه شد که از استقلال جدا نشدی؟

پس از مشورت با تعدادی از دوستان نزدیک فوتبالی‌‌ام و شخص امیر قلعه‌نویی از تصمیم خود منصرف شدم و تصمیم گرفتم در استقلال بمانم و به تیم کمک کنم. خوشبختانه دراین زمینه هم موفق بودم.

اما تا مرز عقد قرارداد هم پیش رفته بودی؟

گفتم که قسمت نبود از استقلال جدا شوم.

بهترین بازی‌ات را در فصل گذشته به خاطر داری؟

در لیگ قهرمانان بود. بازی برابر الجزیره در تهران و الاتحاد در عربستان.

... و بدترین بازی‌ات؟

بازی‌های بد زیاد داشتم و مورد خاصی را به خاطر ندارم.

بی‌گمان یکی از دلایلت برای پیوستن به استقلال یا پیش از آن پرسپولیس، رسیدن آسان‌تر به تیم ملی بود. این طور نیست؟

تا حدودی!

با این وصف فکر می‌کنی تا چه حد در این امر موفق بودی؟

البته دوری من از تیم‌ ملی به خاطر همان بیماری آپاندیسم بود و پس از آن هم که بدشانسی‌های فراوانی آوردم و نتوانستم هرگز به آنچه مدنظرم بود دست پیدا کنم.

حالا برنامه‌ات برای فصل بعد چیست؟

می‌خواهم بار دیگر به همان هاشم بیک‌‌زاده 2فصل پیش تبدیل شوم که چپ تیم ملی را از آن خودم کرده بودم.

حضور مرفاوی در راس کادر فنی استقلال را چطور ارزیابی می‌کنی؟

البته این تصمیم به مدیرعامل استقلال مربوط می‌شود که حتما این توانایی را در مرفاوی دیده که او را انتخاب کرده است. مرفاوی سال‌ها در استقلال توپ زده و سابقه پوشیدن پیراهن تیم ملی و گل زدن برای آن را در کارنامه‌اش داشته است. در ضمن او پیش از این هم در فصل ششم استقلال را چهارم کرد. به هر حال فکر می‌کنم زمان آن رسیده که وی کار سرمربیگری را از نقطه‌ای به شکل جدی آغاز کند و استقلال بهترین مکان برای این اتفاق است. من و دیگر هم‌تیمی‌هایم هم موظف هستیم برای موفقیت استقلال به مرفاوی کمک کنیم. در ضمن روته مولر نیز که کنار مرفاوی مشغول است یکی از مدرسان و آنالیزورهای بنام جهان و آلمان است.

چرا به سپاهان نرفتی؟ گویا پیشنهاد جدی هم از طرف این باشگاه داشتی؟

خیلی دوست داشتم به سپاهان بپیوندم و همان طور که گفتید شرایط هم برای این امر کاملا مهیا بود. متاسفانه مشکلاتی بر سر راهم بود که مانع از این اتفاق شد.

چه مشکلاتی؟

برخی مشکلات خانوادگی به من اجازه نمی‌داد تا از تهران خارج شوم. به همین خاطر هم از لطف و توجه آقای قلعه‌نویی ممنونم و بابت نرفتنم به اصفهان از وی عذرخواهی می‌کنم.

محمدرضا مدنی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها