سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
تولید تجهیزات بانکی بالاخص دستگاههای خودپرداز تا چندی پیش در انحصار چند تولید کننده از کشورهای صنعتی بود اما متخصصان ایرانی توانستند این انحصار را شکسته و به فناوری تولید این دستگاهها دست یابند و طبق مجوزهایی که وزارت صنایع صادر کرده است چند شرکت به فعالیت در این زمینه اقدام کردهاند که هر کدام به سهم خود در حال کار روی این محصولات هستند. البته تنها یک یا 2 شرکت توانستهاند به استانداردهای لازم و درصدهای کافی برای تولید این محصولات دست پیدا کنند و مابقی به صورت مونتاژ کار و یا پشتیبان سیستمهای خارجی فعالیت میکنند. اما متاسفانه بازار این محصولات در داخل چندان گرم نیست و بانکها بیتوجه به حقایق فنی این دستگاهها و مزایای آنها نسبت به انواع خارجی، همچنان اصرار به خرید دستگاههای خارجی دارند که دلایل آن را میتوان اینگونه برشمرد.
1. ناآگاهی مسوولان بانکها از مزایای واقعی تولید داخلی
2. علاقه خریداران تجهیزات بانکی برای ارتباط با خارج از کشور و استفاده از مزایای این نوع ارتباط
3. نبودن روحیه خودباوری در بین مسوولان نظام بانکداری.
البته ناگفته نماند برخی بانکها این محصولات داخلی را مورد استفاده قرار داده و عملکرد آنها را نیز تایید کردهاند، اما بسیاری از بانکدارها همچنان با سرعت اقدام به خرید از خارج کشور میکنند.
این در حالی است که بر اساس مصوبه وزارت صنایع و معادن ایران در مورد حداکثر استفاده از توان داخلی برای تولید دستگاههای خودپرداز، بانکهای دولتی موظف شدهاند نیمی از دستگاههای خودپرداز خود را از تولیدات داخل تهیه کنند اما این مصوبه چندان جدی گرفته نشد و بانکها همچنان علاقهای به تولید داخلی نشان نمیدهند. این بازار در سطح جهانی اکنون سهم عمده خود را به شرکتهای NCR و Wincor واگذار کرده است و مابقی سهم بازار در دست شرکتهای BnqIT سوئد،GRG چین، Petro برزیل و هاتف ایران است.
جای خالی کیفیت
بسیاری از خودپردازها به دلایلی غیر از قطعی ارتباط با شبکه شتاب و نداشتن پول از سرویس خارج میشوند که البته کمتر بانکی دلیل واقعی مشکل را به مشتریان سرگردان جلوی باجه اعلام میکند. این دلایل که برای خودپردازهای با سن بالا بسیار بیشتر مشکل ساز است بدلیل نبود نمایندگی رسمی آن شرکتها در کشور هزینههای مضاعفی را بر سیستم بانکی تحمیل میکند و شرکتهای تولید کننده این تجهیزات نیز با علم به این موضوع که درآمد خدمات پس از فروش این محصولات از فروش اولیه آنها بیشتر است، اقدام به ارائه خدمات با قیمتهای دلخواه خود میکنند و بانک نیز به دلیل آنکه نمیتواند ابزار خود را جایگزین کند، مجبور میشود چندین برابر هزینه برای نگهداری و تعمیر این دستگاهها بپردازد. با اینکه وزارت صنایع نیاز بانکها را برای واردات در سال گذشته 50 درصد اعلام کرده است، اما متاسفانه برخی بانکها حاضر شدند این محصول را از کشورهایی مانند چین اجاره کنند؛ اما از محصول داخلی استفاده نکنند که این نکته بسیار غمانگیز است.
دستگاههای تولید داخل طبق ابلاغ وزارت صنایع برای داشتن حداکثر کیفیت باید پروتکلهایی را بر اساس استانداردهای جهانی رعایت کنند و توسط بانکهای داخلی نیز مورد تایید قرار گیرند.
طبق اعلام دفتر صنایع برق، الکترونیک و فناوری وزارت صنایع جمع بندی در تعیین اولویت خرید خودپرداز در بانکها به این ترتیب است که اولویت با دستگاهی است که تحت نام و با طراحی داخلی باشد، دوم دستگاهی که با نام خارجی ولی با روش CKD تولید میشود و سوم دستگاهی که با روش skd و با نام خارجی تولید میشود. این تقسیمبندی نیز بخوبی مرزها را برای تهیه تجهیزات مشخص میکند و کارشناسان با تطبیق گزارشهای دریافتی از تولیدکنندگان مختلف براحتی میتوانند تولید کننده را از واردکننده و مونتاژ کار تمیز دهند.
امنیت، الفبای تجارت
یکی از اصلیترین نمودهای امنیت ملی برای هر کشوری امور بانکی آن است و نیز حریم خصوصی افراد نیز در گرو داشتن حلقههای حفاظتی مستحکم از سوی ارائه دهندگان خدمات بانکی است. براستی اگر محصولاتی را استفاده کنیم که هیچ نقشی در تولید آنها نداریم میتوانیم ادعا کنیم که میتوانیم امنیت خود و مشتریان را حفظ کنیم؟ این حفاظتهای امنیتی اگر بر پایه سختافزار، نرمافزار و برنامههای کاربردی داخلی نباشد نمیتواند پشتوانه مستحکمی برای امنیت پردازشهای مالی باشد. لذا داشتن یک سیستم کاملا خودساخته که در عین حال تمامی استانداردهای جهانی را دارا باشد اولین گام برای رسیدن به این هدف است.
استانداردهای لازم برای این رمزنگاری داخلی این دستگاهها عبارتند از 1024DES, RSA3.des که علاوه بر اینها سیستمهای داخلی شبکه نیز پروتکلهای امنیتی خاصی دارد که بیشتر آنها را شبکه شتاب الزامی کرده است.
فرهنگسازی برای همه
فرهنگسازی برای کسانی که بشدت کار میکنند چندان معنا ندارد چراکه آنها بیشتر سعی در نگهداشتن سطح کار خود هستند و نه بالا بردن بازدهی آن. این موضوع برای نظام بانکی کشور نیز صادق است چراکه بسیاری از آنها تفاوت فرهنگسازی را با تبلیغ نمیدانند و برخی دیگر نیز علاقهای به استفاده از شیوهها و راهکارهای نوین ندارند. یکی از این نوع راهکارها استفاده از تولیدات داخلی است که میتواند در نگاه اول این پرسش را در ذهن مشتری ایجاد کند که آیا این سیستمها امنیت لازم را دارا هستند؟ پاسخ به این پرسش نه یک آگهی تبلیغاتی است و نه یک جواب سربالا بلکه یک رویه منتهی به ایجاد فرهنگ است. اصولا اگر مشتری بخواهد اعتماد کند نه به ابزار بلکه به بانک باید اعتماد داشته باشد. پس بانکها باید با در نظر داشتن اینکه پول مشتری نزد آنها امانت است این اطمینان خاطر را به مشتری بدهند که سرمایه آنها نزد بانک محفوظ است تا به این وسیله مشتریان اولا به استفاده از ابزاری مانند خودپرداز روی بیاورند و در گام بعد دستگاههای تولید داخل را مانند دیگر محصولات بپذیرند. این کار میتواند با چاشنی بیمه کردن سرمایه آنها نیز انجام شود.
حال که انحصار تولید این سامانهها از سوی جوانان ایرانی شکسته شده است جا دارد که نظام بانکی کشور این بار نه در مقام سرمایهگذار بلکه در مقام یک مشتری از تولیدات داخلی حمایت بیشتری کند تا هم به رشد این صنعت داخلی کمک کرده باشد و هم درصدی تولید ناخالص ملی را افزایش دهد.
طبق برنامه تا 2سال دیگر تعداد کارتهای بانکی به 75میلیون، خودپردازها به 36 هزار و پایانههای فروش نیز به 800 هزار باید برسد که از این تعداد 51 میلیون کارت بانک 300 هزار پایانه فروش و حدود 12 هزار خودپرداز عملیاتی شده است و با توجه به نوع و هزینه آنها درمییابیم که کارتهای بانکی و پایانههای فروش براحتی قابل حصول است، اما پرکردن فاصله آماری تعداد عابر بانکها از وضع موجود به وضع مطلوب کار بسیار دشواری است که باید با حمایت از تولید داخلی و جلوگیری از شتابزدگی فرصت رشد را به صنایع نو پای داخلی بدهیم.
سعید نوری آزاد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد