
خبرنگار ما جریان واقعه را به استناد ادعانامه دادستان چنین گزارش میدهد:
از مدتها قبل بین خانم باجی و مصیب روابط دوستانهای برقرار بود و چون حسین شوهر زن مزبور مانع کار آنها بود به اتفاق یکدیگر تصمیم میگیرند که حسین را از میان بردارند و یک شب را برای این کار انتخاب میکنند.
موقعی که حسین و زنش در اتاق نشسته بودند ناگهان خانم باجی چراغ را خاموش میکند و در همین موقع در اتاق باز شده و مصیب خود را به روی حسین انداخته . لحظهای بین این دو نفر کشمکش و درگیری رخ میدهد و چون حسین از مصیب قویتر بود او را به زمین میزند. خانم باجی که مصیب را مغلوب میبیند به طرف شوهرش حمله میکند و با ضربهای به سرش، حسین بیهوش میشود و بعد مصیب او را خفه میکند.
روز بعد خانم باجی شیونکنان به کسان خود اطلاع میدهد که سارقین به منزل ما آمدند و شوهرم را کشتند. ولی ماموران در اتاق او لباس پاره مصیب را پیدا میکنند و در نتیجه جریان واقعه کشف میشود متهمان هر دو به جرم خویش اقرار میکنند.
دادگاه جنایی پس از بررسی پرونده، ادامه جلسه را به بعد موکول نمود.
اطلاعات - 11 اردیبهشت 1332
یک ساعت زد و خورد و تیراندازی
از نیشابور اطلاع داده شده است عدهای ازاهالی کوه تخت به ژاندارمری محل شکایت کردهاند که 2 نفر سارق مسلح به نام عزیز و یدو که سوابق سرقت و شرارت دارند چند شبی است که مسلحانه برای اهالی منطقه مزاحمت ایجاد کردهاند.
به محض اطلاع از جریان، ماموران درصدد دستگیری سارقان برمیآیند و فورا از طرف پاسگاه ژاندارمری عدهای جهت تعقیب و دستگیری سارقان به محل عزیمت مینمایند و پس از تلاش زیاد، بالاخره در نواحی قریه کوه تخت محلی را که سارقان برای خوابگاه خود اختصاص داده بودند تحت محاصره در میآورند.
در اولین برخورد، سارقان درصدد مقاومت برآمده و شروع به تیراندازی میکنند و ماموران ژاندارمری به محض مشاهده آنها، ناچار به طرف سارقان تیراندازی میکنند و در نتیجه این زد وخورد که به خاطر سرسختی سارقان یک ساعت ادامه داشت، یک نفر از آنها به نام عزیز مقتول و پدرش حسین دستگیر میشود و 2 نفر دیگر با اسلحه متواری میگردند.
جسد مقتول پس از انجام تشریفات قانونی دفن و پرونده همراه با یک قبضه اسلحه کمری و مقداری فشنگ به دادگاه تحویل میگردد. ماموران به تعقیب 2 نفر دیگر از سارقان که متواری شدهاند میپردازند اما آنها موفق میشوند از منطقه خارج شده و ناپدید شوند.
اطلاعات - 19 اردیبهشت 1332
سارقین طلا دستگیر شدند
آذربایجان از مغازه زرگری شخصی به نام بابایی در مرند معادل 50 هزار ریال طلا و جواهر سرقت شد. ماموران شهربانی پس از اطلاع از سرقت درصدد دستگیری سارقان برمیآیند. همچنین موضوع سرقت به تمام نواحی استان گزارش شده و به ماموران منطقه دستورات لازم برای دستگیری سارقان داده میشود تا این که ماموران شاهپور به دستمالی که به پای یک صندلی در اتوبوس بسته شده بود مظنون شده و پس از جستجو، طلاهای مسروقه را در آن کشف میکنند. فورا 2 نفر کسانی که روی همان صندلی اتوبوس نشسته بودند دستگیر و به شهربانی انتقال داده میشوند. در تحقیقات اولیه، دستگیر شدگان خود را بنام اکبر و کریم ساکن تبریز معرفی کردند و طبق قرار صادره از دادگاه شاهپور بازداشت شدند.
اطلاعات - 20 اردیبهشت 1332
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: