در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
این زبان رو هر کسی نمیدونه. شاید هم بدونه. خلاصه ما رفتیم سر کوچه آمار بچههارو بگیریم و ازشون بپرسیم آخه بابا یه جوری حرف بزنید ما هم سر دربیاریم، هیچی نگفتند. البته گفتند، ما نفهمیدیم. یه خرده ضد حال خوردیم. سوسک شدیم به خونه برگشتیم.
تو دفتر تلفن شماره دکتر حسین نورینیا رو گرفتم. آدم باسوادیه دانشگاه تدریس میکنه، جامعهشناسه، حالا چطور میشناسه یا شناخته نمیدونم.
این زبان چیه؟ مال کیه؟ از کجا اومده؟
نورینیا در پاسخ به این پرسش میگوید: وقتی به زبان به عنوان امری اجتماعی مینگریم، درمییابیم که مجموعهای از ادراکات مشترک و نظاممند در زیربنای عادات مشترک زبانی افراد یک جامعه وجود دارد. این ادراکات مشترک و نظاممند امری دفعتی نیست، بلکه در سیر زمان و نیاز جامعه به معنا کردن چیزها، امور و موقعیتها شکل میگیرد. همین وضعیت را درباره گروهها و اقشار اجتماعی نیز داریم. از این رو، ما در هر جامعه با یک زبان معیار مواجه هستیم و با مجموعهای از زبانهای خودمانی دیگر که این زبانهای خودمانی دیگر، مبتنی بر ادراکات مشترک گروه و قشر اجتماعی است که تفاوتهایی با ادراکات مشترک جامعه کل دارد. زبان مخفی نیز در این مقوله قرار میگیرد. به این معنی که نیاز به معنا کردن چیزها، امور و موقعیتهای گوناگون نزد گروهی از افراد با هدف گزیدهگویی و تمایزگذاری به نحوی که دیگران خارج از گروه یا قشر ما چندان از آن مطلع نشوند، موجب میشود مجموعهای از واژهها نزد گروه یا قشر مورد نظر معنایی متفاوت از معنای ادراکشده در جامعه کل بیابد.
نمیدانم این زبان فقط تو کشور ماست یا جاهای دیگه هم با آن حرف میزنند. بالاخره پس از کلی گشتن فهمیدم نخستین مدارکی که از اینگونه زبان بهدست آمده، مربوط به سارقان و راهزنها بوده و از زندان درز پیدا کرده است. این جماعت که حسابی خلاف بودند، واسه این که کسی نداند چه میگویند مخترع این زبان شدند.
این قصه فعلا سر درازی دارد. نورینیا میگوید: هرچند شرایط و نیاز اجتماعی موجب میشود زبان مخفی شکل گیرد، اما رفته رفته این زبان به عنوان متغیری مستقل وارد عمل میشود و بر رفتار، آداب و مناسک افراد اثر میگذارد.
این جامعهشناس میافزاید: از آنجا که زبان مخفی از بار ارزشی قویتری برخوردار است و تمایزگذاری در آن با شدت و حدت بیشتری شکل میگیرد، رفته رفته بار ارزشی موجود در آن بر افراد تابع زبان اثر میگذارد. حتی بر افرادی که خارج از گروه و قشر قرار میگیرد نیز تأثیر میگذارد و برخی برای آن که معانی نهفته در آن زبان بر آنها حمل نشود، به نحوی خود را مشابه نشان میدهند. اما از آنجا که در زبان مخفی به نحوی فاصله گرفتن از هنجارهای رایج مشاهده میشود، این زبان عمدتاً در نسل جوان و تاحدودی تابع آن یعنی نوجوانان رواج بیشتری دارد. علاوه بر این که نوآوریها و بازتولید آن نیز در این نسل رخ میدهد.
حالا چند تا از این اصطلاحات زبان مخفی را که امروز خیلی هم مخفی نیست، با هم مرور میکنیم.
زنگ تفریح اول
بادبزن جیگر: غیبت، پشت سر دیگران حرف زدن که باعث خنک شدن دل برخی، از جمله غیبتکننده میشود.
حسین صافکار: صدام حسین که شهرها را با خاک یکسان میکرد.
خفن: عالی، ترسناک، بینقص، خوب و تحسینبرانگیز، جالب و دیدنی
خفن بازار: محلی که تیپ خیلی خفن دارد، محلی که اجناس خفن در آنجا زیاد یافت میشود.
خلافی داشتن: شکم بزرگ داشتن (خلافی مخصوص ساختمانهایی است که برخلاف قوانین شهرداری ساخته شده و مقداری از خیابان یا پیاده رو را تصاحب کرده باشد).
رفتم تو سایتش: تو نخ کسی رفتن
سازمان سنجش: کسی که زیاد سوال میکند.
سازمان گوشت: آدم چاق و چله
سفره الفقرا: روزنامه
سکه رایج بلاد اسلامی: صلوات، چیزی که همه توان آن را دارند.
سوراخ جورابتیم: نهایت مخلصی و فروتنی در برابر دوست
سیامک سنجرانی: سیم و سنجاق، اسباب تریاک کشی در زندان
فضانورد: معتاد به قرص، معتاد به حشیش که خیالات خام دارد.
فرمت کردن: آماده استفاده کردن، خونه رو فرمتش کردم
خوشتون آمد. میدانم شما خیلی چیزای دیگر را هم بلدید. اگه دلتان خواست فقط برای دانستن بیشتر دنبال اینها بروید، باید بدانید در این باره زیاد کار و تحقیق نشده است. یک بار مهدی سمائی سال 82 کتابی نوشت که فعلا تو بازار نیست به اسم زبان مخفی. کامل هم نیست. خود نویسنده هم در مقدمه میگوید، بهانه او هم این است که بعضی کلمهها به بعضیها بر میخورد! سمائی اسم جوانهایی را که این زبان را به وجود آوردند و از آن استفاده میکنند گروه خودویژه اجتماعی نامیده که ظهور پر سر و صدایی داشتهاند.
آقای دکتر محمد اکرامیفر، مردمشناس هم در این باره کتابی به نام «مردمشناسی اصطلاحات خودمانی» دارد که در نوع خود بینظیر است و اطلاعات خوبی در این باره به شما مید هد.
حالا به نظر شما هدف از این زبان شوخ، طنزآمیز، جدی، کنایهآمیز، گاه بد و بیربط و هزار چیز دیگر چیست؟
نورینیا توضیح میدهد: رمزگونگی زبان مخفی موجب میشود اعضای گروه با وجود افراد غیر، نیات خود را براحتی به یکدیگر منتقل کنند؛ نکات و نیاتی که در صورت نداشتن این زبان، امکان انتقال آن مهیا نیست یا در حد کمی مهیاست. درخصوص جوانان باید توجه داشت که آنان در روابط اجتماعی خود زبانی را به وجود میآورند که تجربههای روزمره و ذهنیت خود را روانتر و آسانتر منعکس کنند و همزمان براحتی توسط غیرخودی قابل فهم هم نباشد.
خفن بازار
تو خفن بازار که حوزه بچههای یه خرده خلافه، چیزهایی را به هم میگویند که به هر کس نمیگویند. بالاخره آنهایی که نمیتوانند زبانشون را همیشه قایم کنند، روزی یکی به سراغشان میرود شاید هم تا حالا رفته. گشتم و این آقا را پیدا کردم. دکتر سعید خراطها. حالا آقای دکتر چه تخصصی دارید؟ فرمودند دموگرافی. فکر کردم شوخی میکند یا یکی از همون کلمههای مخفیه! فوری گرفت که منظورش را نگرفتم. خندید و گفت: این رشته فعلا معادل فارسی ندارد چیزی تو مایههای جامعهشناسی است.
خراطها حالا درباره زبان مخفی انحرافی تحقیق میکند. کلی از آنها را به من هم گفت، ولی از نوشتن آنها معذوریم.
وقتی از وی در مورد این زبان پرسیدم، گفت: زبان مخفی دستهبندیهای مختلفی دارد که من تنها به جمعآوری آن با رویکرد انحرافی پرداختم. این زبان عموما میان خردهفرهنگهای انحرافی شکل میگیرد و رواج دارد. کسانی که نابهنجاری دارند یعنی در روابطی مثل سرقت، اعتیاد و مسائل جنسی قرار گرفتهاند که هر کدام دارای خردهفرهنگ خاص خود شدهاند این دسته از افراد برای روابط تعامل درون گروهی خود واژگانی را میسازند که گاه به دیگر خردهفرهنگها وارد میشود و تعابیر دیگری پیدا میکند.
البته این جور نیست که یک کلمه برای همیشه یک معنی داشته باشد. کلمهها وقتی سوار مترو و اتوبوس میشوند و پا توی خانههای شیک میگذارند، آن وقت شیک و باکلاس میشوند، یعنی معنیهای آنها عوض میشود.
خراطها در این باره اضافه میکند: البته پیشرفت ارتباطات و فناوری کمک شایانی به رواج و انتقال زبان مخفی به دیگر طبقههای اجتماعی میکند. فاصلهها در اینجا کمرنگ و ارتباطات اقشار مختلف پررنگ میشود. در این نقل و انتقال گاه واژه بار معنایی جدیدی مییابد.
به گفته وی، اگر این کلمهها توفیق نیافتند تا آن بالاها بروند، چه سرنوشتی پیدا میکنند. خراطها میافزاید: به طور مثال کسانی که هروئین مصرف میکنند، اغلب دست به سرقت میزنند. آنها در تعامل با سارقان قرار میگیرند این افراد واژهای دارند مثل «بالا کشیدن» که میان مصرفکنندگان این مواد، به معنی مصرفکردن و استنشاق مواد است، اما همین واژه در تعامل با سارقان به معنی برداشتن مال دیگران تغییر معنا مییابد. حالا همین واژهها از مکانی به مکان دیگر تغییر معنا میدهد؛ به طور مثال در برخی بازیهای رایج، واژگانی متداول شده که تنها افراد آن گروه محتوای آن را درک میکنند.
نکتهای که در اینجا وجود دارد، این است که ما هر چه به طبقات پایین برویم کلمهها زشتتر و بار معنایی آنها عمیقتر میشود.
از خراطها میپرسم اگر معنی زبان مخفی لو برود که دیگر مخفی نیست. اینگونه توضیح میدهد: زمانی که این کلمهها لو میرود، دیگر مخفی نیست. زمانی مخفی باقی خواهند ماند که معنی نهان خود را در گروه حفظ کند. اما گاه واژه فارغ از معنای مخفی به میان طبقههای دیگر اجتماع نفوذ پیدا میکند که در این صورت فارغ از معنای مخفی آن، دیگر مخفی نیست. آنجا مخفی است که فقط در تعامل درون گروهی فهمیده شود. روابط جامعه با خردهفرهنگ انحرافی یک رابطه دوسویه است. گاه واژه در جامعه فارغ از معنای مخفی آن به طبقههای دیگر سرایت میکند. این واژگان مخفی ویژه خردهفرهنگها، باید مخفی بمانند. چون نابهنجار و غیرقانونی است. در همان روابط کاربرد و معنا میدهند. شما در گروهی حضور دارید واژهای را میشنوید آن را فارغ از منظور گوینده میفهمید این واژه به طبقه دوم منتقل میشود که دارای یک معنای جدید است در اینجا کلمه بهنجار میشود.
خانمها، سفید سفید
فکر کنم بحث کمی مردانه شد؛ اما زنان هم برای خود دنیایی دارند. کتاب صالح علاء را که دیدید، به اسم «آنچه مردان درباره زنان میدانند.» صد صفحه سفید! حالا زبان خانمها چگونه است را باید از این کتاب فهمید. شیدا اعتضادی و فاطمه سادات که در این باره کلی تحقیق کردند، به این نتیجه رسیدند که چون واژگان زبان مخفی معمولاً برخاسته از مراکز شبانهروزی و خانوارهای جمعی مثل مراکز عمومی نظیر زندان، پادگان و خوابگاههای دانشجویی است زمینههای فرهنگی، اجتماعی، قومیتی و دینی مختلف دارد و از طرف دیگر چون زنان و دختران در چنین مراکزی حضوری کمرنگتر دارند، اغلبجنس مذکر مبدع واژگان این زبان بوده و خانمها تنها کاربر آن هستند. ابداع این مفاهیم توسط مردان به خودی خود به لغات مزبور بار معنایی مردانه میدهد و در نتیجه استفاده از بیشتر این لغات از سوی زنان و دختران به لحاظ اجتماعی و فرهنگی قابل قبول نیست و صورت زیبایی ندارد.
یک بحث جدی
گفتیم که هر طبقه برای خود کلمههایی دارند که برای بقیه معنی آنها مخفی است. این زبان که به زبان مخفی (آرگون) شناخته شده، کارکردهای مختلفی دارد.
نورینیا این کارکردها را اینگونه بیان میکند:
- تمایزگذاری نسبت به دیگر گروهها و قشرها؛ به طوری که مرز میان افراد گروه با دیگران مشخص میشود.
- همسان کردن زبان با سبک زندگی گروه؛ به طوری که سبک زندگی گروه نیازمند مجموعه واژگانی است که بتواند آن را تعریف کند.
- هویتبخشی در چارچوب ارزشهای گروهی و نسلی؛ به نحوی که زبان مخفی بخشی از هویت فرد میشود و فرد خواسته و ناخواسته در چارچوب آن رفتار مینماید.
- تقابل با ارزشها و هنجارهای رسمی و ایجاد فاصله عمدی میان خود و ارزشهای رسمی و مسلط؛ در این کارکرد نوعی پاسخ به نارضایتی از وضعیت موجود نیز مشاهده میشود.
وی در ادمه میافزاید: تحقیر افراد غیرخودی و پاسخ به احساس برتریجویی خود نسبت به دیگران؛ از آنجا که متمسکان به زبان مخفی در چارچوب ارزشها و هنجارهای مسلط نه لزوماً ارزشهای رسمی عمل نمیکنند، از سوی فرهنگ رسمی و نیز فرهنگ مسلط طرد نیز میشوند و گاهی این طرد با تحقیر نیز همراه است. از این رو در زبان مخفی بازخورد این تحقیر در تحقیر و تمسخر دیگران غیرخودی مشاهده میشود. به عبارتی دیگر، در حوزه زبان مخفی، طردشدگی از هر دو سو شکل میگیرد. هر چند تمام واژگان حوزه زبان مخفی در صدد این طردکردن نیست. با توجه به این کارکردها مشاهده میشود که ناتوانی جامعه در انتقال ارزشها و هنجارها بالاخص در شرایط تغییرات مداوم و سریع، عدم مقبولیت عام آن ارزشها و هنجارها، تنوع یافتن سبکهای زندگی و تلاش برخی گروهها و افراد برای گریز از سبکهای مسلط به شکلگیری، احساس ناامنی از فضای اجتماعی و بیاعتمادی در زندگی اجتماعی، به بازتولید و گسترش زبان مخفی دامن میزند.
زنگ آخر
بسیاری از این واژگان زیاد دوام نخواهد آورد. نهان کردن منظور اصلی و یکی از دلایل این کار است. جوانان نیز واژههایی دارند که برای مدتی میان آنها رواج دارد و به مرور فراموش میشوند. تعداد کمی از این واژهها به زبان عامیانه و تعداد کمتری به زبان رسمی راه پیدا میکند. مورد داشتن یا قاط زدن را میتوان از این نمونهها به شمار آورد.
خراطها هم در این مورد میگوید: این واژگان ماندگاری زیادی ندارند، به همین دلیل از این نسل به نسل دیگر تغییر میکند. این مساله تابع تحولات و شرایط اجتماعی است.
نتیجه ازدواج قورباغه و طوطی میشود: قوطی. بیربط بود، مگه نه!
سامان عابری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه