در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
مطالعات نشان میدهد مقایسه دختران و پسران به تفکیک تحصیلات بیانگر آن است که زنان مجرد ما در همه سطوح تحصیلی از مردان مجرد در همان سطوح بیشترند. در جامعهای که میان تعداد مجردان مرد و زن تساوی برقرار نباشد یا نزدیک به هم نباشند، فزونی یکی بر دیگری مضیقه ازدواج نام دارد. اگر این فزونی برای مردان بیشتر باشد، مضیقه ازدواج برای مردان و اگر برای زنان باشد، مضیقه ازدواج برای زنان است.
سن ازدواج زنان، در سال 1345 که 18 سال بوده هماکنون به 4/23 رسیده است به طوری که سال 1345 سن ازدواج برای زنان شهری 19 و برای زنان روستایی تقریبا 17 سال بوده است. پس از آن با مقداری افزایش روبهرو شد و سپس با یک توقف بعد از انقلاب اسلامی کاهش یافت، ولی باید دانست متغیرهای جمعیتی در جایی توقف میکند و از حدی بالاتر نمیرود. بنابراین سن ازدواج زنان در حدی متوقف میشود.
در این میان بر اساس آمارها، اختلاف سنی زوجین در گذشته بیشتر بوده و هر چه به زمان حال نزدیک میشویم این اختلاف کمتر میشود. چنانچه اختلاف سن ابتدا حدود 5 سال برای نقاط شهری و حدود 3/5 سال برای نقاط روستایی بوده است. بر اساس آمارها میانگین اختلاف سن زوجین در سال 1345 از 4/4 به 7/2 در سال 1381 رسیده است و دلیل کاهش این است که سن ازدواج مردان در ایران تغییری نکرده است، ولی سن ازدواج زنان رو به افزایش است. در نتیجه اختلاف سن زوجین کاهش یافته است.
مقایسه اختلاف سن زوجین و سن زن نشان میدهد هر چه سن زن افزایش یابد، اختلاف سن او با شوهرش کمتر میشود. چنانچه اگر یک دختر 14 ساله ازدواج کند، به طور متوسط 9 سال از شوهر خود کوچکتر است و میزان اختلاف سن با همسر برای دختران 20 و 25 ساله به ترتیب 5 و 5/2 سال است.
آمارها نشان میدهد در سال 1345، 61 درصد از زنان ما همسردار بودند، در حالی که 30 سال بعد یعنی سال 1375 این میزان به 53 درصد رسید. این میزان در مورد مردان از 56 درصد در سال 1345 به 51 درصد در سال 1375 رسیده است که نشاندهنده تاثیر افزایش سن ازدواج بر کاهش میزان همسرداری است.
در میان اقوام، لر و بلوچ برای زنان کمترین سن ازدواج را دارد، ولی در عوض گیلکها دارای بالاترین سن ازدواج برای مردان و زنان هستند و از آنجا که میان سن ازدواج زنان و توسعهیافتگی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد استان گیلان جزو استانهای توسعهیافته دستهبندی میشود.
این در شرایطی است که وقتی از جمعیت 10 سال به بالا از نظر وضعیت زناشویی سوال میشود، آنان به 4 گروه هرگز ازدواج نکرده، دارای همسر، بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق تقسیم میشوند. در ایران درصد زنان مجرد در گذار تاریخ با افزایش همراه است. درصد مجردان زن در سال 1355، 33 درصد بوده و الان به 40 درصد رسیده است. درصد همسردارها کمتر شده، بدون همسر بر اثر فوت تقلیل یافته و بدون همسر بر اثر طلاق با افزایش روبهرو شده است.
از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج به خاطر ادامه تحصیلات سبب افزایش تعداد مجردان و کاهش تعداد همسرداران شده است. همچنین هرچه اختلاف سن زوجین به هم نزدیک شود، زنان دیرتر بیوه میشوند، زیرا با افزایش اختلاف سن، مردان زودتر فوت میکنند و زنان بیوه میشوند.
در این حین، تعداد مردان بدون همسر بر اثر فوت با زنان بدون همسر بر اثر فوت کمتر است که دلیل آن شانس و امکان ازدواج بیشتر برای مردان است.
این در حالی است که 3935 سالگی برای زنان سن تجرد قطعی است که در این سن شانس ازدواج برای زنان به حداقل و درصد مجردان به تکرار میرسد.
درصد مجردان در گروه 1915 ساله شاخصی است که محققان آن را به منظور پی بردن به پیشرسی ازدواج در یک جامعه محاسبه میکنند، به طوری که هرچه درصد مجردان در گروه سنی 1915 ساله بیشتر باشد، پیشرسی ازدواج در آن جامعه کمتر است.
در سال 1381 کمتر از 3 درصد از مردان 1915 ساله ازدواج کرده بودند، در حالی که این رقم برای زنان 20 درصد است و این مساله نشان میدهد در 195 سالگی تقاضای ازدواج برای مردان ناچیز است.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم