در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یکی از این فیلمها «فرمانروایان خیابان» بود که هفته گذشته از تلویزیون پخش شد؛ از جدیدترین فیلمهای کیانو که هر چند سوژه آن خیلی عجیب نبود، اما به هر حال او را در نقش پلیسی دیدیم که ناخواسته و سرخورده از زندگی به سراغ پلیسهای فاسدی میرود که همه از دوستان و همکاران خودش هستند. هر چند این اولین بار بود که کیانو ریوز در نقش پلیس ظاهر میشد، اما انگار این نقش هم مثل همه نقشهای دیگری که بازی کرده خوب به او میآمد.
جدیدترین نقش این بازیگر آرام و در عین حال شلوغ، حضور در قالب یک موجود فضایی است که این روزها به عنوان هدیه سال نو در بسیاری از کشورهای دنیا اکران شده و در ژاپن حتی توانسته با پیشی گرفتن از یک فیلم محبوب ژاپنی، در راس فهرست پرفروشترین گیشه بنشیند.
«ریوز» در این فیلم با عنوان «روزی که زمین از حرکت ایستاد» به یک نقش فضایی بازگشته که گرچه هیچ شباهتی به «نئو» قهرمان ساکت و در عین حال پر تحرک «ماتریکس» ندارد، اما به نوعی یک پایش در هوا و یک پایش در زمین است.
او در نقش «کلاتو» یک بیگانه که به عنوان نماینده فدراسیون سیارهای، همراه روباتی نابودنشدنی و بسیار مجهز به زمین آمده، میخواهد به رهبران جهان درباره اقدامات ویرانگرشان که به نابودی موجودات زنده میانجامد، هشدار بدهد.
او حتی در زمینیترین فیلمهایش مثل سرعت که در سال 1994 باعث به راه افتادن یک موج جدید از فیلمهای اکشن در میان دوستداران سینما شده بود، هم به نوعی یک نقش زمینی متفاوت را ایفا کرده است.
اما جالب است بدانید کیانو ریوز واقعا دوست دارد خطر کند و در هر فیلمی که بازی کرده خودش در صحنههای اکشن که معمولا بدلکاران به ایفای آنها میپردازند بازی کرده است. مثلا او برای بازی در سهگانه ماتریکس 6 ماه تمام مشغول یاد گرفتن کونگ فو بود و بیشتر آن پروازهای عجیب و غریب در اصل از حرکات رزمی خود او شکل گرفته بود و با ترفندهای کامپیوتری روی آنها تاکید بیشتری شده بود. با توجه به این که نصف زندگی ریوز روی موتورش گذشته و جان او به موتورش بند است، در فیلم سرعت هم خیلی از خطرناکترین صحنهها را خودش بازی کرد.
و جالبتر این که این روزها کیانو ریوز برای بازی در نقش یک شمشیرزن ژاپنی در فیلم «رونین 47» فراگیری شمشیربازی را هم شروع کرده و بیش از هر چیز مشغول تمرینهای سخت شمشیربازی است. داستان این فیلم بر مبنای یک ماجرای واقعی و در قرن هجدهم ژاپن میگذرد.
شاید همه این نقشهای عجیب و غریب به نوعی ریشه در رگ و ریشه خانوادگی او داشته باشد برای این که کیانو یک جورهایی یک رگ چینی تبار هم دارد و پدرش یک دو رگه چینی- آمریکایی است و مادرش یک کانادایی و از همه جالبتر این که خودش در بیروت متولد شده است.
به این ترتیب شاید بتوان یک کمی به انتخابهای او نزدیکتر شد و پذیرفت که از یک چنین معجونی که بخشی از عمرش را در شرق گذرانده و بخشی از آن را در کانادا و آمریکا و در طول زندگیاش با چهار ناپدری بزرگ شده، دیگر موجودی با آرامش بیشتر از این نمیشود انتظار داشت.
اما انگار کیانو از این توانایی برخوردار بود تا به نوعی از همه این ویژگیهای متفاوت محیط اطرافش استفاده کند و بتواند از ترکیب این ناهماهنگیها به یک هماهنگی پرقدرت برسد که موفقیتهایش را میتوان نشانه آن دانست. در حقیقت «نئو» هم به نوعی معرف چنین شخصیتی بود که در همه تضادها و دنیای فراواقعی و واقعی غرق میشود و سرانجام میتواند به حقیقت دست یابد و از همه غرقابها سربلند بیرون بیاید.
هرچند رگههای شرقی وجود کیانو میتواند چنین تواناییهایی را برای او به وجود آورده باشد، اما او فقط به این صفتهای پنهان اکتفا نکرده و سعی کرد تا با آموزش یوگا و ذن و آموزههای بودیسم بخشهای دیگری از تواناییهایش را بشناسد و سعی کند تا آنها را در اختیار بگیرد. بازی در نقش سیذارتای فیلم «بودای کوچک» برناردو برتولوچی هم یکی از همین بازیهای خاص اوست و امکان ندارد بتوان هیچ یک از ویژگیهای وجود شاهزاده جوان، خوشبخت و مرفه هندی را با آن موهای بلند در وجود قهرمان فیلم سرعت یعنی «جک تراون» با آن موهای کوتاه کوتاه تشخیص داد. نکته قابل توجه این است که این دو فیلم به فاصله یک سال از هم ساخته شدهاند.
این آموزهها را در زندگی شخصی او هم میتوان مشاهده کرد؛ کیانو ریوز که میگویند حداقل یک حساب بانکی پر و پیمان دارد، بدون استفاده چندانی از این حساب زندگی میکند و بیشتر زندگیاش در هتل میگذرد. او میگوید پس از من آدمهایی پیدا میشوند که بتوانند از این حساب استفاده کنند.
توانایی ریوز در موسیقی هم یکی از این بخشهای پنهان وجود اوست. او آنقدر در موسیقی حرفهای است که حتی یک گروه هم دارد و در دورهای که از سینما تاحدودی فاصله گرفته بود، همه نیروهایش را وقف موسیقی کرد و حسابی هم درخشید. او حتی موسیقی بعضی از فیلمهایی را که در آنها بازی کرده هم خودش ساخته است و این کار موسیقی یک ویژگی مشترک او و ویل اسمیت است که اول در فهرست بازیگرانی قرار داشت که برادران واچوفسکی میخواستند نقش اول ماتریکس را به او بسپارند. ویل اسمیت بعدها اذعان کرد که کیانو خیلی خوب از پس این نقش برآمد و بخشهایی از وجودش را وارد این نقش کرد که به آن جذابیت و شخصیت باور پذیر خاصی بخشید؛ آن موجود لاغر قد بلند با آن ردای سیاه، با چهره سرد و چشمهایی عمیق که در عین حال غمی خاص و باوری ژرف همیشه همراهش بود...
کیانو ریوز که در دوم سپتامبر 1964 به دنیا آمده و حالا بی تعارف دارد پا به دوران میانسالی میگذارد اما، توانسته همه تازگی جسمیاش را حفظ کند و از آن مهمتر طراوت روحیاش است که او را قادر میکند تا در جلد نقشهای متفاوت به خوبی جا بیفتد.
در دوره نوجوانی کیانو که در تحصیل نتوانسته بود موفق باشد بیش از هر چیز به ورزش رو آورده و یکی از قهرمانهای تیم مدرسه در اسکی روییخ بود. او هر چند در دوره دبیرستان همرشتههای مختلفی را خواند و از ادبیات تا هنرهای نمایشی را آزمود و البته همه را هم نیمه تمام گذاشت اما وقتی به کمک یکی از ناپدری هایش که کارگردان سینما بود وارد این حرفه شد، نشان داد که مرد سختیها هم هست و میتواند با آزمونهای دشوار کنار بیاید. البته عامل موفقیت و ورود او به دنیای سینما نمونههای کاری بود که او با بازی در فیلمهای تبلیغاتی و با استفاده از تواناییاش در اسکی روی یخ برای یک شرکت نوشابه سازی در آنها ظاهر شده بود.
کیانو در حالی که تازه به سن قانونی رسیده بود با یک ولووی قدیمی که قسطی خریده بود از نیویورک راهی لسآنجلس شد تا بتواند خودش را در باور پدر ناتنیاش جا کند. پس از چند کار کوچک، بازی او در فیلم کمدی «ماجراهای بیل و تد» در سال 1989 موفقیت او را تثبیت کرد. تیپ متفاوت او که با آن قد بلند و موهای شلوغ و ریش حسابی با همه ستارههای هالیوودی فرق داشت یکی از عوامل موفقیت او بود. آخر او شبیه هیچکس نبود. 10 سال بعد و پس از بازی در چندین فیلم و حضور در فیلمی مثل «سرعت»، کیانو توانست برای بازی در فیلم «دفاع از شیطان» برای نخستین بار دستمزد 8 میلیون دلاری بگیرد و بعد برای بازی در قسمت اول ماتریکس این رقم را به ده میلیون دلار برساند.
بازی در نقش زندگی
کیانو در زندگی خصوصیاش خیلی موفق نبود و حسابی با غم از دست دادن عزیرانش آشناست. از همه شلوغ بودن و آشفتگیهای زندگی کودکیاش که بگذریم او خیلی زود با غم از دست دادن یکی از دوستان نزدیک دوره جوانیاش روبهرو شد، بعد خواهرش را براثر بیماری از دست داد و بعد هم نامزدش در یک تصادف رانندگی کشته شد. شخصیت پیچیده «لادلو» در فیلم فرمانروایان خیابان در این مورد با ریوز نقطه اشتراک دارد. در حقیقت هردوی آنها غم و اندوه را بدجوری تجربه کردهاند و برای همین هم کیانو خیلی خوب شخصیت پررنج این پلیس را که همسرش را از دست داده در میآورد. حالا دیگر سالهاست که «کیانو ریوز» هم یک ستاره در پیاده روی مشاهیر هالیوود دارد. جالب این که ستاره او در همان جایی قرار دارد که بخشی از فیلم سرعت در آنجا فیلمبرداری شده بود. در کارنامه پر و پیمانی که ریوز دارد فیلم کنستانتین یکی از آن فیلمهایی است که در ژانر وحشت و اکشن حسابی طرفدار دارد، درست همانطور که فیلم «خانه کنار رودخانه» در میان دوستداران درام و رمانس هواداران خاص خودش را دارد.
عنوان مطلب اشاره به معنای اسم کیانو در زبان محلی هاوایی است.
مترجم: مازیار معتمد
منبع: movieweb
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: