گاوصندوق رازدار جنایت خونین بود

با گذشت 2سال از ماجرای یک جنایت در منطقه شادآباد تهران ، عامل قتل نیمه شب گذشته توسط پلیس آگاهی تهران دستگیر شد.به گزارش خبرنگار ما ، در دومین روز از اسفند ماه سال 80
کد خبر: ۲۲۶۰۶
، ماموران کلانتری 151 یافت آباد اطلاع پیدا کردند، پیرمرد 70ساله ای درون خودروی خود در شادآباد، خیابان 17شهریور توسط فرد یا افراد ناشناس به قتل رسیده است . با عزیمت ماموران و گزارش این جنایت به قاضی شعبه 1602جنایی تهران ، بررسی در صحنه جرم آغاز و مشخص شد ، مقتول ابراهیم خلیل زاده نام دارد. شاهدان عینی گفتند ، جوانی را مشاهده کرده اند که بسرعت از درون خودرو پیاده و با پای لنگان از محل متواری شده است . ادامه تحقیقات معلوم کرد: مقتول فردی مجرد و صاحب یک کارگاه لاستیک سازی بوده و در زمینه ساخت تسمه پروانه فعالیت می کرده است . در همین ارتباط فردی با مراجعه به ماموران عنوان کرد که فرزند مقتول است و اکنون تنها وارث وی محسوب می شود، در پی این ادعا، این فرد به همراه خواهرش برای انجام آزمایش DNA به پزشکی قانونی معرفی شد و پاسخ ارائه شده منفی بود. با بررسی و تحقیق بیشتر در این زمینه ، نام چند نفر به عنوان مظنون در سیاهه این پرونده جای گرفت . با ارائه گزارش های مربوط به این پرونده به قاضی جنایی تهران ، گاوصندوق متعلق به مقتول بازرسی و نامه ای درون آن یافت شد که در آن قید شده بود من فرشاد هستم و اعتراف می کنم که مقادیری پول از کارگاه سرقت کردم و از این عمل خود بسیار پشیمانم . با به دست آمدن این نامه ، فرضیه های پلیس معطوف فرشاد شد، اما هیچ نشانی از وی در اختیار نبود. با سپری شدن مدتی از زمان این جنایت ، ماموران مطلع شدند فرشاد به عنوان حلقه گمشده این پرونده دارای یک فقره سابقه کیفری به اتهام سرقت بوده است ، لذا در مرحله بعدی نشانی یکی از بستگان وی به دست آمد که از این طریق ، رد فرشاد را در شمال غرب تهران که پس از جنایت به صورت مخفیانه زندگی می کرد، گرفته شد. ماموران پس از 6شبانه روز مراقبت ، نیمه شب گذشته فرشاد را که به همراه 5نفر از دوستانش در حال بازگشت به منزل بودند، دستگیر کردند. فرشاد - ن ابتدا منکر هر نوع جرم شد، اما پس از مشاهده دلایل و مدارک جرم ، زبان به اعتراف گشود و گفت : 3سال پیش که به عنوان کارگر در کارگاه ابراهیم کار می کردم ، پس از اختلاف با او ، از این محل اخراج شدم و تقریبا در اولین روز اسفند سال 80 بود که بار دیگر ابراهیم را در اطراف میدان فردوسی دیدم و پس از احوالپرسی ، او از من خواست تا بار دیگر به کارگاه بازگردم و کار کنم . ما برای روز دوم اسفند باهم قرار ملاقات گذاشتیم ؛ از آنجا که من کینه او را به دل داشتم ، چاقویی تهیه کردم و همان روز، زمانی که درون خودرو نشستم ، 3ضربه به او وارد کردم که یک ضربه چاقو نیز به پای خودم اصابت کرد و سپس فرار کردم . در پی این اعترافات ، پرونده برای صدور دستور قضایی به شعبه 1602 جنایی تهران ارسال شد و قاضی جواد اسماعیلی با صدور قرار بازداشت موقت ، متهم را بار دیگر در اختیار پلیس آگاهی قرار داد تا تحقیقات تکمیلی صورت پذیرد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها