وحشت عراقی ها از حمله ایران

چهارشنبه 10اسفند 1362 (ادامه) : آقای نخست وزیر اطلاع داد که ده هزار ماسک ضدگاز- که در اختیار نیروی دریایی بوده - برای جبهه ارسال شده است .
کد خبر: ۲۱۲۰۳
آقای اعلایی آمد و گزارش عملکرد هلی کوپترها در انتقال نیروها به جزیره را داد. اول مغرب به قرارگاه نجف ، برای کنترل عملیات رفتیم . قرار بود عملیات از اول شب در سه محور شروع شود، ولی در دو محور پیشرفت محسوسی نداشت و در یک محور- لشکر امام حسین (ع) - خوب بود. تا صبح بیدار ماندیم و مرتبا تماس داشتیم . از جزیره هم که قرار بود از پشت وارد شوند، نتوانستند بیایند. در مجموع مقداری از آنچه می خواستیم به دست آمد. خط شکسته شد ولی به پل طلائیه نرسیدند.
پنجشنبه 11اسفند 1362 : بعد از توقف عملیات ، استراحت کردیم و فرماندهان را برای جمع بندی و تصمیم جدید خواستیم . قرارگاه کربلا برای بار دوم در عمل ناموفق ، ولی برای شب آینده آماده عمل بود؛ بر خلاف دفعه قبل که به کلی از عمل در موضع ناموفق ، منصرف شده بود. در جلسه فرماندهان ، برنامه شب آینده و نیروهای عمل کننده مشخص شد و اطلاع رسید دشمن با ترس و وحشت از پیروزی دیشب ، ضد حمله وسیعی را آغاز کرده و اولین موج آن دفع شده است . تا نزدیک ظهر، چندین بار هواپیماهای عراقی به اطراف قرارگاه نفوذ کردند و پدافند قرارگاه عمل کرد. حدس زدیم دشمن از حضور من در قرارگاه - از طریق کنترل تلفنها یا جاسوسها - خبر دارد. لذا به قرارگاه خاتم الانبیاء که از تیر برد دشمن دورتر است ، آمدیم . آقای سرهنگ جلالی فرمانده هوانیروز آمد. خواسته بودم گزارشی درباره خلبانهایی که در جریان هلی برد نیرو به جزایر، کوتاهی یا تمرد کرده اند، تهیه شود. گزارشی آورد اما ترجیح داد که رسیدگی به بعد از عملیات موکول گردد؛ پذیرفتم . بهداری سپاه آمار مجروحان قرارگاه نجف را تا آخر روز هشتم اسفند، حدود چهار هزار نفر داد. از شهدا، آماری نداده است . مصدومان بمبهای شیمیایی ، حدود هزار نفرند که اکثر آنها مداوا شده اند. بعد از نماز، بدون خوردن ناهار، برای رفع خستگی دیشب خوابیدم . بعد از خواب خبر دادند در طلائیه ، فشار توپخانه دشمن زیاد است . مهمات توپ و آتش توپخانه برای جواب می خواستند. به ارتش حواله کردم . آمادگی واحدها را برای عملیات امشب بررسی کردیم . عراق ترسیده و تبلیغات وسیعی آغاز کرده است . ما ترجیح دادیم در این مرحله ، زیاد تبلیغ نکنیم . آقای محمدحسن زورق به جای آقای کمال خرازی ، مسوولیت تبلیغات جنگ را در اینجا به عهده گرفته است . در نشستی ، خط کار را مشخص کردیم ؛ گرچه با عدم توفیق قرارگاه کربلا و نیز عدم استقرار نیروها در کنار دجله ، هدف اصلی عملیات فعلا از دسترس دور شده ولی برای هدف درجه دوم باید برنامه تبلیغاتی مناسبی داشته باشیم . من در ذهن خودم ، امید بسته بودم که با این عملیات ، راه ختم جنگ را باز کنم ؛ به این صورت که با در دست داشتن نقاط استراتژیک ، در صورت آتش بس ، بتوانیم خواسته های خودمان را تامین کنیم و فکر می کردم ارزش همه نقاطی که از خاک ایران در اختیار عراق است ، کمتر از ارزش نقاط تصرفی ما در منطقه عملیات خیبر است ؛ از القرنه تا العزیر و راه بصره به بغداد و نیز منطقه نفت خیز جزایر مجنون . عصر آقای صیاد شیرازی آمد و بار دیگر مطرح کرد که نمی تواند از کانال عبور کند و خط را بشکند و مثل گذشته از عدم امکان پیشرفت در عملیات گفت . در همین موقع از جاهای دیگر هم اطلاع رسید که در شب گذشته پس از رسیدن به پل طلائیه ، دوباره به نزدیک محل شروع عملیات برگشته اند و دشمن فشار فراوانی بر نیروهای ما وارد کرده است . بالاخره خبر رسید که به موضع سابق دیشب برگشته اند. اما امشب دوباره در همان محل با همان هدف ، عملیاتی انجام می شود. خبر رسید که دشمن در جنوب جزیره ، آب انداخته است . نشان وحشت از هجوم ما از جزیره است و متاسفانه در آن موضع ، از ارتش استفاده درستی نشد. عملیات دیشب هم به خاطر عدم اطاعت از دستور تصرف پل توسط آقای حسین خرازی ، ابتر ماند. آقای پرورش وزیر آموزش و پرورش هم آمد و ملاقاتی انجام شد. دو نفراز خلبانان سپاه هم آمدند. امروز کاروان کشتی هم داشته ایم که چهار کشتی و یک یدک کش گلوله خورده و چندنفر شهید شده اند. شب با منزل تلفنی صحبت کردم . ساعت نه شب اطلاع دادند که نیروهای ما با دشمن درگیر شده اند. خدا کند که موفق بشویم . کم کم دارد وضع دشوار می شود.

ابتکاری کم نظیر در جنگ
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها