طراحی کتاب، اگرچه عنوانی مستقل در امور مربوط به کتاب است، اما کاری مستقل از دیگر امور نیست. اساس طراحی کتاب، درک درست و دقیق محتوای کتاب و چگونگی انتقال آن به خوانندگان در جاذب‌ترین شکل ممکن است.
کد خبر: ۲۰۶۴۲۱

من قصد دارم از نقطه نظر یک ویراستار، به بررسی ارتباط میان متن و طراحی کتاب بپردازم و در این مسیر از پروسه تولید یک کتاب تصویری منتشر شده به نام «دستهای جادویی ساچان» و بعضی کتابهای دیگر، کمک خواهم گرفت.

کتاب «دستهای جادویی ساچان» درباره دختر کوچکی به نام ساچان است که از بدو تولد، یکی از دستانش بدون انگشت بوده است. روزی دوستان او، در کودکستان به او می‌گویند که چون فاقد انگشت است، نمی‌تواند نقش مادر را، در نمایشنامه‌ای به عهده گیرد. ساچان ابتدا بشدت ناراحت و بیقرار می‌شود، اما به مرور واقعیت را می‌پذیرد و می‌آموزد که چگونه زندگی همراه با محدودیت‌های جسمی را تجربه کند.

این کتاب، براساس امیدها و آرزوهای صادقانه مادری واقعی که بدون انگشت متولد شده بود، شکل گرفت. وقتی او ازدواج کرد و مادر شد، به فکر خلق یک کتاب تصویری افتاد تا به این وسیله با فرزندانش و دیگر کودکان، درباره معلولیت جسمی‌اش، سخن گوید. ناشری به خواسته او جواب مثبت داد و یک گروه کاری، متشکل از نمایندگان مجمع والدین کودکان معلول جسمی و یک تصویرگر، آغاز به کار کرد اما هنوز متنی آماده نبود تا به آن پرداخته شود و به همین صورت، تصویر یا حتی تصوری  عینی از نوع کتابی که باید تولید می‌شد، وجود نداشت.

انتخاب نوع کتاب‌

ابتدا بحث روی محتوای کتاب را آغاز کردیم و مباحث ابتدایی به انجام رسید. بسیاری از مطالب، پیرامون شخصیت اصلی داستان بود که از داشتن انگشت محروم است. چنین کودکی، چه کارها نمی‌توانست انجام دهد و چه کارها، می‌توانست. موقعیت‌هایی که چنین کودکی پیدا می‌کند، یا حسی که ما نسبت به ناتوانایی‌های او داریم. سپس به جزئیات بیشتری پرداختیم که عملا به کتاب‌سازی منجر می‌شد. هدف ما در اولین مرحله، کسب و جذب همدلی کودکان بود و نه ارائه «اثری درباره معلولیت» که محدودیت‌های خاص خود را، در ارتباط با قالب کتاب، داراست. در پایان تصمیم گرفتیم که داستان، بر تجربیات ساچان و واکنش‌های متقابل او  متمرکز گردد.

در این مرحله، نوع کتاب تصویری معین شد. یک کتاب داستانی  تصویری که تقریبا از دو نیمه متن و تصویر تشکیل شده باشد. البته بعضی کتابهای تصویری، پیش‌تر براساس تصویر شکل می‌گیرند،  اما درباره این کتاب، بدون حضور قوی‌تر متن و نوشتار، محتوای کتاب بیان شایسته‌ای نخواهد یافت.

داستان و ابعاد فیزیکی کتاب‌

در مرحله بعد به تنظیم و تصحیح و بازنویسی چندباره جملات پرداختیم که هرکدام، بحثهای زیادی را هم به همراه داشت. پس از آماده شدن متن، تصویرگر و ویراستار، قطع کتاب، تعداد صفحات، اندازه و محل نوشته‌ها و تعداد رنگها را تعیین کردند. بدون این نوع اطلاعات تصویب شده، تصویرگر امکان ترسیم طرحهای اولیه را نداشت.

همچنین باید درباره ایستاده یا خوابیده بودن کتاب، تصمیم می‌گرفتیم. از آنجا که در این کتاب، سهم نسبتا وسیعی به متن داده می‌شد، ما به قطع ب 5 (752182x میلیمتر) و به شکل ایستاده رسیدیم. به این صورت، تصاویر و نوشته‌های عمودی، به راحتی، به تعادل می‌رسیدند. (خط ژاپنی را، هم به صورت افقی، و هم به صورت عمودی می‌توان نوشت.)

در اینجا خوب است به موارد دیگری اشاره کنیم که حالت خوابیده کتاب، با محتویات آن، تناسب بهتری دارند.
برای مثال، کتاب «اسب سفید سوهر» یکی از این نمونه‌هاست. داستان این کتاب براساس افسانه‌ای مغولی است که در آن، یک پسربچه و یک اسب حضور دارند. حوادث این داستان در صحرای وسیع مغولستان می‌گذرد.
بنابراین، طبیعتا نیاز به صفحات عریض داریم. فقط با تصاویر افقی و عریض می‌توان صحرای وسیع و افق بی‌انتهای مغولستان را به نمایش گذاشت.

تصویرگر این کتاب، آقای سواکی‌چی آکابا، چنین می‌گوید: «این کتاب بدون تاکید و امتداد افق در سرزمین مغولستان، بی‌معنی است. تنها راهی که می‌ماند، استفاده از تصاویری مشابه «سینما اسکوپ» بود.»

در اولین صفحه، تصویری از سرزمین وسیع، آسمان و رنگین‌کمان در دو صفحه روبه‌رو، کاملا گسترده شده است، که بی‌درنگ و به نحوی موثر خوانندگان را با مقیاس عظیم سرزمین مغولستان مواجه می‌کند.

حال که صحبت از ابعاد کتاب است، به نمونه دیگری اشاره می‌کنیم که طرح آن، به نحوی احیاکننده محتوای کتاب است.

عنوان این کتاب، «من درخت بزرگی می‌خواهم» (اوکی‌نا کی گاهوشی) است و درباره پسربچه‌ای به نام کااورو است که  در آرزوی یافتن درخت بسیار بزرگی است تا به بلندترین نقطه آن صعود کند. قطع این کتاب، کمی کشیده‌تر از یک مرجع است. در دو صفحه آغازین کتاب، در یک سمت، متن و در سمت دیگر تصویر آمده است. متنی که در این صفحات آمده است، چنین است: «چون درخت بزرگی که کااورو درباره‌اش فکر می‌کرد، مانند چنین درخت زیبایی است...» حالا کتاب ورق می‌خورد و در دو صفحه بعد، کتاب به صورت ایستاده، خوانده می‌شود.

در این دو صفحه، تنه درخت بزرگی تصویر شده است که کااورو سعی بر بالا رفتن از آن با استفاده از نردبانی دارد.
وقتی خواننده، متن را در صفحه بالایی به پایان می‌رساند، کتاب به همین صورت ورق می‌خورد و تا شش صفحه مشابه، طول درخت، بزرگتر و بزرگتر می‌شود تا بالاخره، نوک درخت نمایان می‌شود. اگر این صفحات را اندازه‌گیری کنیم، طول تصویر درخت، در مجموع به دو متر و پنجاه سانتیمتر می‌رسد اما با ورق زدن این صفحات و با توجه به مقیاس تصویر، خواننده کتاب، درختی را به ارتفاع حتی 20 متر، تصور خواهد کرد. باید توجه داشت که چنین نحوه بیانی را فقط در کتابهای تصویری می‌توان یافت. حال، پس از این مثال‌ها به کتاب «دستهای جادویی ساچان» بازمی‌گردیم.

انتخاب رنگ در کتاب‌

اگرچه تولید کتاب در 32 صفحه، متناسب با مصرف بهینه کاغذ چاپ و در نتیجه اقتصادی‌تر است، اما برای ما، کوتاه کردن متن داستان در قالب یک کتاب سی و دو صفحه‌ای، میسر نبود. بر این اساس ما کتاب را در 40 صفحه تعیین کردیم و تصمیم گرفتیم که برای تصاویر هم از دو نوع چهاررنگ و تک‌رنگ استفاده می‌کنیم، تا از سویی حتی‌المقدور در مصرف زینک و هزینه‌های چاپ صرفه‌جویی شود و از سوی دیگر با استفاده از دو نوع تصویری، از یکنواختی کتاب پرهیز شود.

امروزه، بیشتر کتابهای تصویری منتشر شده در بازار، چهاررنگ هستند اما در مواردی، کتابهای تک‌رنگ در بیان و گسترش تخیل خوانندگان موفق‌ترند.

نمونه برجسته دیگری از کتابهای منتشر شده، «دوستانی که در جنگل یافتم» (موری و میتوکتا اوتوموداچی) است.
داستان درباره بچه‌جغدی است که وقتی در نیمه‌های شب، دنبال دوست می‌گردد، چون همه خواب هستند، کسی را نمی‌یابد... اما دوستان زیادی در انتظار او بودند. ماه که در آسمان جنگل نورافشانی می‌کند، درختی که شبها شکوفه نمی‌دهد، بادبادکی که به شاخه‌ها گیر کرده است، پر پرنده‌ای که سبک‌بار در نسیم می‌رقصد و ... داستان با بازگشت رضایتمندانه بچه‌جغد به لانه و خواب راحت او، پایان می‌گیرد. در تصاویر مدادی این کتاب که بسیار استادانه کار شده‌اند، درختان و دیگر گیاهان جنگل در سایه نقاشی شده‌اند، اما ماه و گل و پر پرنده و ... در نور قرار گرفته‌اند. از این طریق، بسادگی بازتاب تصویر پر یک پرنده و ... در چشمان بچه‌جغد، در ذهن خواننده مجسم می‌شود. با قرار دادن پرهای پرنده در نور، تصویرگر احساسات جغد کوچولو را به خوبی بیان می‌کند اما با توجه به این نکته که بخش اصلی این تصاویر در سایه‌روشن قرار گرفته است، تصاویری تک‌رنگ برای این کتاب، بسیار مناسب‌تر و تاثیرگذارتر از تصاویر رنگی است.

تصاویر و نوع حروف‌

وقتی ابعاد، تعداد صفحات، و رنگها، برای کتاب «دستهای جادویی ساچان» تعیین شد، آقای «سه‌ای‌چی تاباتا» تصویرگر کتاب، طراحی اولیه را برای تصاویر آماده کرده بود. در طول زمان تعیین محل و اندازه هرکدام از تصاویر؛ متن نیز احتیاج به کوتاه شدن و بازنویسی داشت تا تناسبات لازم برای یک کتاب تصویری فراهم شود. همزمان، تصویرگر کتاب، انوع سبکها را مورد آزمایش قرار داد تا سبک مناسب و هماهنگ با متن را بیابد. انجام این آزمایش، بسیار مهم بود، تا مشکل انگشتان ساچان به طور روشن در کتاب نمایان شود. در غیر این صورت، کتاب از جذابیت کافی برخوردار نمی‌شد.

تقریبا زمانی که طرحهای اولیه آماده شد، ما مواردی را برای تصاویر رنگی و تک‌رنگ مورد نیاز تعیین کردیم. ما باید اطمینان پیدا می‌کردیم که دو نوع تصویری که در کتاب مورد استفاده قرار می‌گیرند، می‌‌توانند متوالیا به نرمی و بدون دست‌انداز در پی هم بیایند. نهایتا برای تصاویر رنگی، با قلم با نوک نمدی و آبرنگ، و برای تصاویر تک‌رنگ، از قلم با نوک نمدی و مداد استفاده شد.

پس از آماده شدن در سه زمینه از تصاویر کتاب، برای هر دو نوع رنگی و تک‌رنگ، زینک‌های آزمایشی ساخته شد. با تکرار ساخت زینک‌های آزمایشی ساخته شد. با تکرار ساخت زینک‌های آزمایشی، نوع کاغذ و مرکب چاپ و روش ساخت زینک تعیین شد. (در این کتاب از مرکب‌ چاپی که رنگهای شفافی دارد در رنگهای قرمز و آبی استفاده شد تا تصاویری با رنگهای درخشان به دست آید.)

در گام بعدی، نوع خط به کار رفته در کتاب مشخص شد که سبک «مین چو» خوانده می‌شود. ما از نوعی خط که حروفی مدور و بزرگ دارند استفاده کردیم. سبک تنظیم حروف می‌بایست خشن باشند تا با چنین داستان عاطفی و سوزناکی، هماهنگ باشند.

نمونه برجسته دیگری از حروف خشن را می‌توان در کتاب «تاکرو» یافت. این کتاب درباره نوجوانی است که مادرش به اجبار از شبه جزیره کره به ژاپن آورده شده و پدرش ماهیگیری ژاپنی است، وقتی او بزرگ‌تر می‌شود، به گذشته روابط والدینش پی می‌برد و نهایتا پدرش را به قتل می‌رساند... تصاویر این کتاب با خطوطی تند و تیز و شکسته، و رنگ‌آمیزی استادانه، به خوبی با حروف سبک «سوچو» کنار هم نشسته‌اند.

اما اندازه حروف و نحوه ترکیب آنها باید در حروفچینی تعیین می‌شد. این مورد معمولا براساس صفحاتی که بیشترین متن را در خود جا می‌دهند، مشخص می‌شود. در این کتاب، اندازه و حروف «20 کیو» معین شد که تا 5 درصد هم قابل افزایش بود و در بیشترین حد خود، تعداد سطور، دوازده و تعداد حروف هر سطر، 35 تعیین شد.

رنگ‌نوشته‌ها سیاه می‌بود، البته معمولا نوشته‌ها سیاه تعیین می‌شود تا تحت تاثیر تصاویر، تضعیف نشوند، اما در مواردی هم از رنگهای ملایم قهوه‌ای یا خاکستری استفاده می‌شود تا با رنگهای روشن تصاویر، هماهنگ باشند. در موارد نادر، از نوشته‌های رنگین برای بعضی کتابها نیز استفاده می‌شود.

در کتاب «کاناچان»، یک مادر در حالی که دختر کوچکش را در دامانش تاب می‌دهد، برای او لالایی‌هایی می‌خواند و به موجودات مختلف اشاره می‌کند. در این کتاب «دنیای واقعی و دنیای تخیلی لالایی‌ها به شکلی متناوب، ظاهر می‌شوند. در دو صفحه روبه‌رو، گفتگوی مادر و دختر می‌آید و در دو صفحه بعد، لالایی‌ها می‌آیند. برای مثال این کلمات:

«تاب، تاب، تاب دریای پر آب‌

غلتیدن موج غریدن ابر غروب آفتاب»

در رنگهایی متفاوت از بقیه نوشته‌های معمول، چاپ شده‌اند. (رنگ حروف براساس کلمات به کار رفته، از سبز به آبی و به نارنجی و بعد به ارغوانی) این تغییرات رنگی، شرایطی را فراهم می‌کند که خوانندگان، فضای دریا، دشت، یا جنگل را که در لالایی آمده است، حس می‌کنند.

می‌توان ادعا کرد که 80 تا 90 درصد کتابهای تصویری، وقتی طراحی آنها انجام شود و تصاویر اصلی براساس مسیری که بیان شد، پایان پذیرفت، آماده است. آنچه کیفیت یک کتاب را تضمین می‌کند مندرجات آن کتاب است و طرح آن کتاب، اگر با مندرجات آن کتاب، هماهنگ و متناسب باشد.

آبی‌کو می‌چی‌یو*

مترجم: مهدی معینی‌
* ویراستار کتابهای تصویری و ادبیات کودکان انتشارات کای سه‌ای شا توکیو  ژاپن



 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها