در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آمریکای لاتین شامل کشورهای آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی از مکزیک تا قطب جنوب را در برمیگیرد که شامل 49 کشور است. اما آنچه بیش از هر چیز تهران را به چند کشور مشخص از این حوزه شامل ونزوئلا، کوبا، بولیوی و نیکاراگوئه نزدیک کرده، آرمانهای مشترک این کشورها در رسیدن به استقلال سیاسی، اقتصادی و مبارزه با امپریالیسم جهانی با محوریت ضدآمریکایی است. این نوع دیدگاه در ونزوئلا با شکلگیری انقلاب بولیواری توسط هوگو چاوز و در بولیوی با حضور مورالس به عنوان رئیسجمهور مطرح شده است.
دیدگاه مشترک سیاسی با محوریت ضدآمریکایی
گسترش روابط ایران با کشورهای حوزه آمریکای لاتین بیش از آن که برپایه هرگونه مناسبات اقتصادی و غیره شکل گرفته باشد، دلایل سیاسی و دیپلماتیک دارد و مهمترین وجه اشتراک آن نیز بر محوریت ضدآمریکایی و آمریکاستیزی شکل گرفته است.
پس از حضور مستمر و طولانی آمریکا در این حوزه، در میان کشورهای حوزه آمریکای لاتین گرایش تازهای در جهت تعریف مجدد از جایگاه خود در نظام بینالمللی پدید آمد. امروز آمریکای لاتین در قالب سیاست بینالمللی خود تلاش میکند تا نقشی مستقل در حوزه سیاست بینالملل به دور از هرگونه فشار از جانب عوامل خارجی (به طور مشخص آمریکا) به دست آورد تا بتواند هرچه بیشتر در صحنههای منطقهای و جهانی اثرگذار و حائز دیپلماسی به مراتب قویتر از آنچه هست، باشد.
کشورهای آمریکای لاتین به دور از سایه آمریکا سعی دارند با همگرایی و اتحاد با یکدیگر بتوانند کشورهای این حوزه را بیش از آنچه هست، در نظام بینالملل مطرح کنند. در این راستا تقویت روابط این کشورها با کشورهایی خارج از حوزه در دستور کار این دولتها قرار گرفته است. نزدیکی شاخصهای اینچنینی با شاخصهای سیاست خارجی تهران خصوصا پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد باعث نزدیکی هر چه بیشتر روابط با آمریکایلاتین شده است.
اما آنچه بیش از این روابط تهران را به طور مشخص با کاراکاس، لاپاز و هاوانا در حوزه آمریکای لاتین گسترش داده، احساسات ضدآمریکایی است که به شدت این حوزه را دربر گرفته است. مردم این کشورها در برابر سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا موضع گرفته و حاضر به پذیرش حضور آمریکا به شکل سنتی در کشورهای خود نیستند. تازهترین نظرسنجی در این حوزه نشان میدهد که 86 درصد مردم حاضر به پذیرش سیاستهای جهانی آمریکا نیستند و دولتهایی مثل دولت کوبا، ونزوئلا و بولیوی که در این راستا به شکلی آشکارا به خصومت با آمریکا میپردازند، از لحاظ سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک جهانی به دیدگاههای دولت ایران نزدیکتر و روابط عمیقتری با تهران دارند.
خیزش جدید مردم آمریکای لاتین علیه امپریالیسم آمریکا منجر به شکست خوردن ایدهها و قراردادهای تجاری با اهداف استعماری آمریکا در این کشورها شده است. امروز بسیاری از دولتهایی که در حوزه آمریکای لاتین تحت عنوان دولتهای دستراستی (طرفدار آمریکا) حکومت میکنند با شکلگیری این مبارزات در کشورهای خود با مشکل مواجه هستند. با شکلگیری چنین گرایشهای ضدآمریکایی در منطقه آمریکای لاتین، آمریکا نیز با متهم کردن دولتهایی همانند دولت ونزوئلا، کوبا و بولیوی به غیردموکراتیک بودن و عامل بیثباتی در منطقه سعی در مقابله با این دولتها دارد. تنها زمانی فیدل کاسترو در کوبا در این حوزه به مقابله با آمریکا برخاست، اما با حضور دولتهای ونزوئلا و بولیوی اتحادی بین این کشورها با محوریت ضدآمریکایی شکل گرفته که بیش از گذشته در برابر دنیای تکقطبی به رهبری آمریکا به مبارزه برخاستهاند.
در بولیوی مورالس شاید در بین رهبران چپگرای آمریکای لاتین مواضع تندتری نسبت به دیگر رهبران این حوزه داشته باشد. وی با شعار مقابله با سلطهگری آمریکا در سال 2005 به میدان آمد. او با این شعار توانست به حکومت محافظهکاران در بولیوی پایان دهد و خود به عنوان یک زمامدار انقلابی در بولیوی قدرت را به دست گیرد. وی در این سال توانست با رای بیش از یک میلیون نفر برنده انتخابات شود. اما آنچه شدت گرایشهای ضدآمریکایی را در این کشور به نمایش میگذارد، حضور به مراتب قویتر او در زمینه سیاسی در انتخابات 10 آگوست (انتخابات مجدد) گذشته است. با روی کار آمدن مورالس در بولیوی، مخالفان او در این کشور با مطرح کردن ایده برگزاری انتخابات مجدد جهت ادامه حکومت وی سعی در برکناری وی داشتند که این بار مورالس توانست با رای 13درصد بیش از آنچه در سال 2005 کسب کرده بود، قدرتمندتر از گذشته در بولیوی حکومت کند.
در ونزوئلا نیز با گسترش احساسات ضدآمریکایی روابط تهران کاراکاس از محدوده مذاکرات و همکاری در سازمان همکاری کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) فراتر رفته و در سطوح بالاتر سیاسی گسترش یافته و سبب نگرانی آمریکا شده است. کما اینکه همزمان با اولین سفر احمدینژاد به ونزوئلا خبرگزاریهای خارجی مدعی شدند که ایران در پی تحریمهای اعمالشده علیه این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد به دنبال حمایت سایر اعضای اوپک از جمله ونزوئلاست. مقامات دولت بوش نیز مدعی شدند ونزوئلا نیز با تهیه اورانیوم از ایران قصد دارد برنامه نوپای هستهای را با کمک ایران اجرا کند.
در هر صورت مواضع مشترک ایران با کشورهای یادشده در زمینه مبارزه با امپریالیسم جهانی، آمریکا را بشدت نگران کرده است. آنها بارها و بارها با حضور هرچه بیشتر ایران در این حوزه مخالفت کرده و اعلام کردهاند که ایران با ورود به حیاط خلوت آمریکا در این منطقه سعی میکند با کمک چاوز و مورالس کنترل ژئوپلتیک آمریکای لاتین را به دست گیرد.
شاید در کنار تمام عواملی که تاکنون از نگرانی آمریکا از حضور ایران در این منطقه گفتیم، حمایت این کشورها از برنامه هستهای ایران از همه قابل تاملتر باشد. برای مثال ونزوئلا از معدود کشورهایی است که در آژانس بینالمللی انرژی اتمی از حق ایران برای دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای دفاع میکند.
این کشور پیش از این نیز در سازمان ملل متحد نیز از مواضع ایران در دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای دفاع کرده است. بولیوی نیز همراستا با ونزوئلا از حق ایران برای رسیدن به حقوق هستهای خود با شفافسازی برنامههای هستهای از سوی ایران و عدم دخالت شورای امنیت سازمان ملل متحد در این قضیه حقوقی حمایت کرده است. ونزوئلا و بولیوی نیز اعلام کردهاند که دخالت شورای امنیت در پرونده هستهای تهران تنها سبب سیاسی شدن این پرونده میشود و بر پیگیری مذاکرات تا رسیدن به توافق طرفین تاکید دارند.
توسعه مناسبات اقتصادی، فرصت سرمایهگذاری برای ایران
کشورهای حوزه آمریکای لاتین به لحاظ برخورداری از منابع طبیعی نفت، گاز، قلع، روی، منیزیوم، اورانیوم و ... از غنای زیادی برخوردارند؛ به طور مثال ونزوئلا از نظر ذخایر گاز طبیعی بزرگترین این ذخایر را در آمریکای لاتین داراست و پس از آن بولیوی حائز رتبه دوم است.
به لحاظ ذخایر نفتی نیز ونزوئلا با عضویت در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) از بزرگترین کشورهای دارای ذخایر نفتی در دنیا به شمار میرود و بولیوی نیز با ذخایر نفتی بالای 8 میلیارد بشکه از بسترهای مناسبی در این زمینه برخوردار است.
این کشورها با وجود آن که از منابع طبیعی سرشاری برخوردارند؛ اما به دلیل فقدان زیرساختهای مناسب و همچنین نداشتن نیروی انسانی ماهر که سالها منابع این کشورها توسط آمریکا استخراج و مورد بهرهبرداری قرار میگرفته است و فناوری آن نیز در اختیار آمریکا میباشد، شدیدا نیازمند سرمایهگذاری خارجی در میدانهای نفتی و گازی و در سایر بخشهای صنعتی و تولیدی خود هستند.
از سویی سیاستهای ضدامپریالیستی این دولتهای چپگرا در جهت ملی کردن صنایع نفت و گاز خود برای استقلال اقتصادی و همچنین ایده مشترک این کشورها با ایران در جهت تلاش برای جایگاه مناسب در عرصه تجارت جهانی و گسترش همکاری کشورهای جنوب جنوب با یکدیگر سبب شده است تا زمینه برای سرمایهگذاری هر چه بیشتر شرکتهای ایرانی در این کشورها فراهم شود.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که علیرغم فاصله زیادی که ایران با کشورهای حوزه آمریکای لاتین دارد میتواند با خروج شرکتهای آمریکایی از این کشورها از فرصت بدست آمده بهرهبرداری لازم را کرده و از شرکتهای خود بخواهد که جایگزین این شرکتها شوند.
در هر صورت با توسعه مناسبات سیاسی بین ایران و این کشورها زمینه برای سرمایهگذاری هر چه بیشتر ایران در زیرساختها و صنایع مادر این کشورها در بخشهای مختلف فراهم شده و دولتهای کشورهای مورد نظر نیز با واقف بودن به این امر و با هدف جذب سرمایهگذاری هر چه بیشتر ایران در بخشهای نفتی، گازی، صنایع تولیدی و ... خود سعی در گسترش روابط با تهران و امضای قراردادهای همکاری مشترک برای رسیدن به این مقصود دارند.
در سفر سال گذشته احمدینژاد به بولیوی قرارداد 1/1 میلیارد دلاری بین دو طرف امضا شد که به موجب آن ایران ظرف 5 سال آینده بیش از یک میلیارد دلار در بخشهای کشاورزی کارخانهها، صنایع تولید برق از آب و ایستگاههای رادیو تلویزیونی در بولیوی سرمایهگذاری خواهد کرد. مورالس نیز با هدف فراهم آوردن زمینههای همکاری مشترک هر چه بیشتر بین دو کشور چندی پیش به شرکت ملی نفت و گاز بولیوی تحت عنوان YFPB و شرکتهای دولتی و خصوصی این کشور اجازه داد با شرکت ملی نفت ایران قرارداد مشترک امضا کنند، با این قید که طرفهای بولیوی نیمه بزرگتر سهام هر پروژه را در اختیار داشته باشند.
در ونزوئلا نیز تهران یکی از متحدان اصلی سرمایهگذاری در کاراکاس در صنایع نفتی، تراکتورسازی تولید خودروی مشترک و ... است. اکنون شرکتهای ساختمانی ایرانی در پروژههای این کشور مشارکت دارند و مجتمع پتروشیمی ایران و ونزوئلا در عسلویه شکل گرفته و همچنین خطوط هوایی دو کشور زمینه همکاری هر چه بیشتر را فراهم میآورند. در حال حاضر رابطه نزدیک دو کشور این امکان را فراهم کرده که دو کشور با امضای قراردادهای چندین میلیارد دلاری در زمینه اقتصادی با یکدیگر فارغ از فاصله زیاد جغرافیایی همکاری کنند.
علیرغم تمام آنچه از گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی میان ایران و کشورهای حوزه آمریکای لاتین گفته شد، این روابط دارای محدودیتهایی نیز میباشد؛ به طور مثال ونزوئلا با وجود نزدیکی به ایران از محدودیتهای این رابطه نیز مطلع است. ونزوئلا علیرغم تمام مواضع ضدآمریکایی که دارد به لحاظ اقتصادی و بازار فروش نفت خود به شدت به آمریکا وابسته است یا در بولیوی و کوبا همانند آنچه در ونزوئلا میگذرد علیرغم در اختیار داشتن حکومت از سوی ضدآمریکاییها، درصد بالایی از نمایندگان مجلس این کشورها و سیاستمداران آنها را گروههای مدافع آمریکا تشکیل میدهند که این امر توسعه این روابط را تا مرز مشخصی امکانپذیر میسازد.
سمیه میرزایی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: