این رویه تا به آنجا پیش میرود که تعدادی از بازیکنان نونهال، نوجوان و جوان، به امید قهرمانی و کسب درآمد حتی رنج دوری از خانواده را به جان میخرند و در این مهاجرت، برخلاف وعدههای داده شده، ناکام در کسب قهرمانی، مهارتی نیز نمیآموزند. وعده قهرمانی در این سنین در مقایسه با آموزش و تمرین مهارتهای پایه به هیچوجه از اولویتهای اساسی به شمار نمیآید.
در این رویه نادرست، استعدادیابی، سازماندهی، آموزش و سازندگی جایی ندارد و به همین دلیل، فدراسیون بسکتبال مجبور به اعمال محدودیت در استفاده از بازیکنان ملیپوش در تیمهای ردههای سنی پایه باشگاهها میشود تا به نوعی از اینگونه واسطهگری و نقل و انتقال مخرب که جایگزین سازندگی شده است، جلوگیری کند. از طرف دیگر، به دلیل سازماندهی شدن صحیح، بازیکنان کم سن و سال برخلاف نسلهای گذشته که در روزگار نهچندان دور همزمان به بسکتبال و تحصیلات عالیه میپرداختند با رویای کسب درآمد موقت، انگیزه ادامه تحصیل را نیز از دست میدهند.
اکنون با توجه به سرمایهگذاری نسبتا کلان باشگاهها در بسکتبال، آیا زمان توجه به شناسایی و تربیت پشتوانه فرا نرسیده است؟
آیا اکنون که در کشور عزیز ما به گواه اهل فن و برخلاف بسیاری از دیگر نقاط جهان، باشگاهداری فعالیتی سودآور تلقی نمیشود، نمیتوان با پشتوانسازی در درازمدت دستکم به مقدار قابل توجهی از هزینهها کاست؟
بسکتبال اصفهان و باشگاه ذوباهن نمونهای است از سرمایهگذاری طولانیمدت با هزینههای معقول که علاوه بر جلوگیری از افزایش بیرویه بودجه مورد نیاز تیمهای بزرگسالان، گامی اساسی برای کسب افتخارات ملی و آموزش و تربیت هر چه بهتر فرزندان برومند این آب و خاک به شمار میآید.
آیا پشتوانهسازی و برنامهریزی آموزشی طولانیمدت برای بازیکنان تیمهای پایه تنها راهحل اساسی باشگاهها برای رفع ضعف مشهود بازیکنان بزرگسال در انجام مهارتهای بسکتبال نیست؟ ضعفی که به اشکال گوناگون و در شرایط مختلف نمایان شده و بعضا از دیدگاه مسوولان باشگاهها موجب اتلاف سرمایهگذاری به عمل آمده تلقی میشود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد