مثل علی لندی قهرمان فداکار ۱۵ ساله خوزستانی که مهرماه سال ۱۴۰۰ در یک لحظه وقتی متوجه شد همسایههایش در آتشی سوزان گرفتار شدهاند و فاصلهای با مرگ ندارند، به دل حریق زد و هر دو را نجات داد اما خودش دچار سوختگی شدید شد و پس از تحمل چند روز درد و رنج، از دنیا رفت. یا مثل امیرمحمد انصاری ۱۶ ساله اهل امیدیه خوزستان که او مانند همشهریاش علی، قهرمانانه جانفشانیکرد و پس از نجات دو خواهر و مادرش از آتشی سوزان که هر لحظه ممکن بود جانشان را از دست دهند، دچار سوختگی صددرصدی شد وبه آسمانها پرکشید. اللهیار بارانی هم یکی از همین نوجوانان است که به گفته همشهریانش جان دستکم ۶۰شهروندسیریکی را ازغرق شدن درسیلاب سهمگین استان هرمزگان نجات داد. پسر ۱۶ ساله لاغراندام و نحیفی که خواهر و برادرش میگویند بسیار خجالتی است و چندان اهل صحبت کردن نیست. جامجم گفتوگویی با این قهرمان اهل روستای مهرگی انجام داده است که میخوانید.
اللهیار! خیلیها در فضای مجازی درباره تو و کاری که انجام دادهای صحبت میکنند. از روز حادثه برایمان بگو.
در آن لحظات تنها چیزی که برایم مهم بود، نجات جان همشهریانم بود که وسط آب گرفتار شده بودند و از ترس گریه میکردند. ساعت شش و نیم هفت صبح بود که باران شدید میبارید و پس از مدتی یکدفعه همه جا را آب گرفت. آن روز من در نخلستان بودم که متوجه سیلاب شدم. آب وارد روستا شد و اهالی روستا را غافلگیر کرد. سریع اطرافم را نگاه کردم و متوجه قایقی شدم که آنجا با طناب بسته شده بود. طنابهای قایق را پاره کردم و یک طرف طناب را بستم به درخت و بعد قایق را هل دادم به سمت هم روستاییهایم که سوار نیسانی گرفتار سیلاب شده بودند.
نیسان وسط سیل گرفتار شده بود؟
بله. موقعی که سیلاب راه افتاد، خیلی از مردم از ترس به هر طرف فرار میکردند و یک نیسان آبی زن و بچههای زیادی را سوار کرد تا از سیل نجاتشان بدهد. وسط سیلاب درحال حرکت بود که آب وارد موتورش شد و به همین خاطر نیسان دیگر نتوانست حرکت کند و وسط آب ماندگار شد. با دیدن این صحنه به سمت نیسان رفتم و با کمک راننده زن و بچهها را یکی یکی سوار قایق کردیم. پسرعمویم هم کمکم کرد تا تنها نباشم.
چقدر طول کشید تا آنها را نجات دهی؟
۳۰ دقیقه.
از اهالی کسی به کمکت نیامد؟
نه هیچکس نیامد. آنها خودشان وسط بحران و سیلاب بودند، چطور میتوانستند به من کمک کنند. ولی یک حادثه غمانگیز هم اتفاق افتاد. بچه سه چهار سالهای روی دیوار حیاط خانهشان پناه گرفته بود اما با آمدن ناگهانی سیلاب از روی دیوار پرت شد داخل آب. من دیر از این حادثه مطلع شدم و به صحنه رسیدم، زمانی که بچه فوت شده بود و مادرش خیلی گریه میکرد. بعد از سوار کردن تمام زن و بچهها، همه به سلامت به خشکی رسیدند.
نترسیدی وسط آن سیلاب سه چهارمتری که ممکن بود خودت را هم آب ببرد، جان خودت به خطر بیفتد؟
نهایتش میمردم اما نجات مردم برایم خیلی مهم بود.
خدمترسانی در کمترین زمان
پس از وقوع سیل، حسین ساجدینیا رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، همراه بابک محمودی رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر،فرماندار شهرستان سیریک،امام جمعه وجمعی از مسئولان، ازروستاهای سیلزده مهرگی و گزپیر در بخش مرکزی شهرستان سیریک بازدید کردند. ساجدینیا با بیان اینکه شهرستان سیریک یکی از مناطق درگیر این سامانه بارشی بوده است، افزود: طبق گزارشهای اولیه، خساراتی به بخشهای کشاورزی، واحدهای مسکونی، تأسیسات زیربنایی و همچنین اموال و لوازم خانگی مردم وارد شده است؛ تیمهای ارزیابی بهصورت میدانی در شهرستان سیریک حضور یافته و بررسیهای لازم را آغاز کردهاند. وی اظهار کرد: برآوردهای اولیه نشان میدهد مجموع خسارات در این شهرستان قابل توجه است اما تاکید داریم که ارزیابیها باید کاملا دقیق و میدانی انجام شود؛ مقرر شده است حداکثر تا روز شنبه آینده، جمعبندی نهایی بهمنظور تصمیمگیری بهتروپاسخگویی مؤثرتر دستگاههای خدماترسان وامدادی صورت گیرد.
محاصره مردم توسط سیلاب
خواهر اللهیار هم از شجاعتی که برادر کوچکش به خرج داده،به خود میبالد. او به مامیگوید:درمورد بارندگی ازچند روز قبل هشدار داده بودند و با ورود سامانه، بارش شدیدی آغاز و سپس تبدیل به سیلاب شد. این بارندگی ساعت۱۲ شب شروع شد و تا شش صبح ادامه داشت.شرایط روستای مهرگی طوری است که اهالی با جاری شدن سیلاب هیچ راه فراری ندارند. وقتی متوجه سیلاب شدیم به سرعت اهالی خانواده را از مهلکه خارج کردیم. آب تا سقف خانهها بالا آمده بود و عملا امکان فرار به هیچ جا وجود نداشت. شدت بارش به حدی بود که بسیاری از مردم برای فرار به پشتبام یا بالاترین نقطه روستا پناه برده بودند. اللهیار وقتی متوجه حادثه شد، با استفاده از طناب خودش را به قایق همسایه رساند و حدود ۶۰ نفر از اهالی را که وسط سیل گرفتار شده بودند، نجات داد. با فروکش کردن آب حجم فاجعه تازه مشخص شد.حجم گل و لای وارد شده به خانهها بسیار آزاردهنده بود. با برطرف شدن خطر اولیه، خیران و مردم وارد عمل شدند و کمکها از جمله موکت، لباس، مواد خوراکی و بهداشتی، پتو و بخاری دراختیار آنها قرارگرفت.»حمزه برادر اللهیارنیز ادامه میدهد: «بسیاری از خانههاتخریب شده وتنهاجایی که سالم مانده،خانه بهداشت است. ۱۰۰درصداحشام وحدودهزار رأس بزوگوسفند تلف شدند.»