به گزارش جامجمآنلاین ازفارس، هر سال با فرا رسیدن این روزها، زنگ جایزه ادبی جلال آلاحمد به صدا درمیآید؛ جایزهای که مهمترین و معتبرترین رویداد ادبی داستاننویسی ایران به شمار میرود و نامش با جدیترین رمانها و نویسندگان معاصر گره خورده است.
جایزه جلال، آیینهای از دغدغههای اجتماعی، تاریخی و فرهنگی ادبیات امروز ایران است و هر دوره، آثاری را به مخاطبان معرفی میکند که فراتر از سرگرمی، روایتی از زیست جمعی ما هستند. به همین بهانه و همزمان با برگزاری دوره جدید این جایزه، فرصتی مغتنم فراهم شده تا نگاهی دوباره بیندازیم به کتابهایی که در دورههای گذشته موفق به کسب عنوان برگزیده یا شایسته تقدیر جایزه جلال شدهاند؛ آثاری که خواندنشان هنوز هم تازه، اثرگذار و تأملبرانگیز است.
امروز نوبت کتاب «تالار پذیرایی پایتخت» است
رمان تالار پذیرایی پایتخت نوشته محمدعلی گودینی، یکی از آثار شاخص ادبیات معاصر ایران در بازنمایی تحولات اجتماعی و سیاسی پیش از انقلاب اسلامی است؛ رمانی که در سومین دوره جایزه جلال آلاحمد شایسته تقدیر شناخته شد و پیشتر نیز جوایزی، چون «کتاب فصل» را از آنِ خود کرده بود.
داستان کتاب از بطن روستا آغاز میشود؛ از روزهایی که اصلاحات ارضی در دهه ۱۳۴۰، نظم دیرپای ارباب و رعیتی را برهم زد. رعیتهایی که با تقسیم زمین، طعم کوتاهمدت مالکیت را میچشند، بهتدریج درگیر اختلاف، فقر، ناتوانی و بیثباتی میشوند. نتیجه، کوچ ناگزیر به پایتخت است؛ هجرتی که نه از سر انتخاب، بلکه از سر ناچاری رقم میخورد. پایتخت، در خیال مهاجران، وعدهگاه رفاه و «کسی شدن» است، اما در واقعیت، چیزی جز حاشیهنشینی، کارهای پیشپاافتاده و زیستی آمیخته به تحقیر برایشان ندارد.
راوی رمان، غلامعلی، نوجوانی روستازاده است که همراه خانوادهاش به تهران میآید. او ناظر است؛ ناظری خاموش که وقایع را میبیند بیآنکه توان تغییرشان را داشته باشد. از خلال نگاه او، خواننده با تکههایی از تاریخ معاصر مواجه میشود: اصلاحات ارضی، واقعه ۱۵ خرداد، فضای انقلابی و نام امام خمینی (ره). گودینی این وقایع را نه با گزارش تاریخی، بلکه با حضوری حاشیهای و طبیعی در متن زندگی شخصیتها روایت میکند. عنوان رمان، هوشمندانه و چندلایه است.
«تالار پذیرایی پایتخت» در ابتدا استعارهای از تهران و رؤیای خوشآمدگویی آن به مهاجران است، اما در پایان، معنای عینی خود را مییابد؛ تالار عروسیای به همین نام، جایی که شب عروسی براتعلی به صحنهای نمادین از فروپاشی آرزوها بدل میشود. جمله پایانی غلامعلی ــ «کاش هرگز به پایتخت مملکت نیامده بودیم» ــ چکیده تلخ تجربه نسلی است که ریشه از خاک کند، اما در شهر نیز مأوا نیافت.
گودینی که خود روستازاده و از طبقه کارگر است، با نثری رئالیستی، جزئینگر و متکی بر تجربه زیسته مینویسد. تالار پذیرایی پایتخت بیش از آنکه فقط یک رمان باشد، سندی ادبی از پیامدهای یک تصمیم بزرگ اجتماعی است؛ روایتی انسانی از مهاجرت، از دست رفتن هویت، و رؤیاهایی که در هیاهوی شهر رنگ میبازند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
اصغر شرفی در گفتوگو با جام جم آنلاین:
تینا چهارسوقی امین در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سهراب بختیاریزاده در گفتوگو با جامجم: