تحرک در بازار مسکن نهتنها درآمد بخشهای مرتبط (نظیر تولید مصالح، خدمات مهندسی، طراحی و تأمین مالی) را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه اثرات توزیع ثروت، اشتغال و ثبات اجتماعی را نیز شکل میدهد. به همین دلیل، آسیبها و فرصتهایی که متوجه این بخش میشوند، پیامدهایی فراتر از سقف و دیوار دارند و پیگیری آنها باید در رأس سیاستگذاری کلان قرار گیرد.
رکود و شوکهای بیرونی بر بازار مسکن
در سالهای اخیر اقتصاد کشور با دورههای رکود متناوب روبهرو شده است؛ رکودی که تقاضای مصرفکننده برای خرید و ساخت مسکن را کاهش داده و توان سرمایهگذاری بخش خصوصی را محدود کرده است. رکود، علاوه بر کاهش معاملات، به کندی گردش مالی در زنجیره تأمین مصالح و افت بهرهوری سازندگان منجر میشود و در نتیجه امکان عرضه مسکن با کیفیت و قیمت معقول کاهش مییابد. از سوی دیگر، رخدادهای غیراقتصادی مثل اخراج مهاجران و پناهجویان افغان و نیز درگیریهای منطقهای مثل «جنگ ۱۲ روزه» بر رفتار سرمایهگذاران و انتظارات خانوارها تاثیر میگذارند. این نوع شوکها میتوانند تقاضا را ناگهانی تغییر دهند، هزینههای حملونقل و واردات مصالح را بالا ببرند و فضای عدمقطعیت را تشدید کنند؛ عاملهایی که زنجیرهٔ تصمیمسازی برای خرید، فروش یا بازسازی را پیچیدهتر میکنند.
کاهش هزینهها با مصالح و روشهای مدرن
برای غلبه بر فشارهای اقتصادی و افزایش کارایی، سازندگان و سرمایهگذاران باید بهسراغ مصالح و روشهای نوین بروند. فناوریهای مدرن ساختوساز شامل استفاده از سیستمهای پیشساخته، تکنولوژیهای مدیریت انرژی، مصالح سبک و با دوام، و بهویژه فرآیندهای تولید صنعتی (مانند تولید انبوه قطعات بتنی پیشساخته یا قطعات سرامیکی با کنترل کیفیت بالا) میتوانند هزینههای نیروی کار، زمان ساخت و اتلاف مصالح را بهطور قابلتوجهی کاهش دهند. بهعلاوه، روشهای دیجیتال مانند BIM (مدلسازی اطلاعات ساختمان) و مدیریت زنجیرهٔ تأمین از طریق پلتفرمهای الکترونیک، خطاها و دوبارهکاریها را کاهش میدهند و به تصمیمگیریِ بهتر برای انتخاب مصالح کمهزینه اما با کیفیت کمک میکنند.
بازسازی به جای تخریب: رویکردی اقتصادی و پایدار
یکی از راهکارهای مهم در شرایط محدودیت منابع، اولویت دادن به بازسازی (Renovation) بهجای تخریب کامل و ساخت مجدد است. بازسازی قادر است با هزینهای بهمراتب کمتر، ویژگیهای عمرانی و عملکردی ساختمان را ارتقا دهد: بهبود مصرف انرژی، مقاومسازی در برابر زلزله و همچنین نوسازی داخلی برای افزایش ارزش ملک. علاوه بر این، بازسازی پیامدهای زیستمحیطی ناشی از زبالههای ساختمانی را کاهش میدهد و میتواند اشتغال محلی را حفظ کند. سیاستگذاران شهری و سرمایهگذاران خصوصی میتوانند با ارائه مشوقهای مالی، وامهای کمبهره و تسهیلات مالیاتی، انگیزهٔ بازسازی سازههای موجود را بهجای تشویق به ساختوسازهای بزرگ افزایش دهند.
نمونههایی از موفقیت در بازار داخلی
در شرایط کنونی، چندین شرکت ایرانی توانستهاند با رویکردهای نوآورانه و توجه به نیاز بازار، تجربههای موفقی کسب کنند. این شرکتها، با ترکیب دانش فنی، مدیریت زنجیره تأمین و تمرکز بر کیفیت، نشان دادهاند که امکان رقابت و رشد در بخشهای مختلف ساختمان وجود دارد. یکی از نمونههای قابل اشاره، شرکت «آرسیلا» است که در حوزهٔ
بازسازی ساختمان فعالیت چشمگیری دارد. آرسیلا با بهرهگیری از تیمی متشکل از فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر کشور و همکاری با پیمانکاران و تولیدکنندگان مطرح، پروژههای بازسازی را از فاز طراحی داخلی تا تأمین و تولید اقلام مرتبط مدیریت میکند. این ترکیب خدمات مانند طراحی داخلی تخصصی، مدیریت پروژه و تولیدِ اقلام سفارشی مانند روشویی سرامیکی به آرسیلا امکان داده است تا مشتریان را در تجربهٔ بازسازی «یکپارچه» همراهی کند و نتایج با کیفیت و مقرونبهصرفهای تحویل دهد. تجربهٔ شرکتهایی مانند آرسیلا میتواند الگوی مناسبی برای توسعهٔ پایدار بازار بازسازی در مقیاس شهری باشد.
چالشها و راهکارهای سیاستی
برای تقویت این گرایش به بازسازی و پذیرش روشهای نوین، نیازمند هماهنگی سیاستگذاری و حمایت مالی هستیم. اقداماتی چون ارائهٔ خطوط اعتباری ویژهٔ بازسازی، گسترش استانداردهای مصالح نوین، ایجاد مشوقهای مالی جهت استفاده از فناوریهای صرفهجویانه در انرژی و تدوین بستههای حمایتی برای کسبوکارهای کوچک تولیدکننده مصالح میتواند ساز و کار تحول را تسهیل کند. در کنار اینها، آموزش نیروی انسانی در حوزهٔ فناوریهای نوین ساخت و ارتقای توانمندی شرکتهای مهندسی داخلی، از دیگر پیشنیازهاست.
چشمانداز: فناوری، جمعیت و سیاستهای کلان
با توجه به گسترش فناوریهای نوین ساختوساز، رشد جمعیت شهری و نیز احتمال تمرکز سیاستگذاری کلان بر بهبود زیرساختها، چشمانداز بازار مسکن را میتوان محتاطانه مثبت ارزیابی کرد. فناوریهایی همچون دیجیتالسازی فرایندهای طراحی و ساخت، تولید صنعتیتر قطعات ساختمانی، و مصالح با دوامتر، ظرفیت افزایش عرضه با کیفیت در کوتاهتر زمان و با هزینههای کمتر را دارند. از سوی دیگر، رشد جمعیت و مهاجرت به شهرها همچنان تقاضای بلندمدت برای مسکن و خدمات وابسته را تضمین میکند. در صورتی که سیاستهای دولتی بهگونهای تنظیم شوند که ثبات اقتصادی، تسهیلات مالی هدفمند و اصلاحات مقرراتی را فراهم آورند، میتوان انتظار داشت بازار مسکن مسیر تدریجی بهبود را طی کند.
جمعبندی
بازار مسکن در برابر شوکهای اقتصادی و سیاسی حساس است، اما ظرفیت انطباق و بازسازی بالایی نیز دارد؛ به شرطی که بازیگران بازار به سمت بهرهگیری از مصالح و روشهای مدرن، تقویت زنجیرهٔ داخلی تولید و اولویتدهی به بازسازی بهجای تخریب حرکت کنند. تجارب موفق شرکتهای داخلی، از جمله نمونههایی مانند آرسیلا در حوزه بازسازی و تولید اقلام مرتبط، نشان میدهد که با مدیریت درست پروژه و تمرکز بر کیفیت میتوان هم هزینهها را کاهش داد و هم ارزش افزوده ایجاد کرد. در چنین فضایی، بازار مسکن نهتنها از رکود عبور خواهد کرد، بلکه میتواند پایهٔ استحکام اقتصادی و اجتماعی را برای سالهای آینده تقویت کند.