زمان انتخاب میان تاریخ‌سازی و تاریخ‌خوانی فرا رسیده است

در گفت‌وگویی تفصیلی با جام‌جم آنلاین یزد، دکتر کاظم یاوری‌نسب با تشریح وضعیت کنونی کشور و استان یزد، کندی مزمن در روندهای مدیریتی و توسعه‌ای را منشأ بسیاری از چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دانست و تأکید کرد که ایران و یزد امروز بیش از هر زمان دیگر به «جهش» نیاز دارند؛ جهشی مبتنی بر تغییر نگرش‌های مدیریتی، بازسازی امید اجتماعی، بهره‌گیری از نسل جوان و بازنگری بنیادین در سازوکارهای تصمیم‌گیری. او معتقد است راه برون‌رفت از وضعیت موجود نه در اصلاحات جزئی بلکه در اتخاذ رویکردی شجاعانه، علمی و آینده‌نگر نهفته است؛ رویکردی که بتواند شکاف میان ظرفیت‌های بالفعل و بالقوه این سرزمین را جبران کرده و گام ایران و یزد را از مدار کندی به مدار شتاب هوشمند منتقل کند
کد خبر: ۱۵۳۱۸۱۷

در ادامه، متن کامل گفت‌وگوی خبرنگار جام‌جم آنلاین یزد با دکتر کاظم یاوری‌نسب، پژوهشگر توسعه، حکمرانی و آینده‌پژوهی را می‌خوانید.

آقای دکتر یاوری‌نسب، شما بارها از ضرورت یک «جهش» در کشور و به‌ویژه استان یزد سخن گفته‌اید. چرا معتقدید اکنون زمان این جهش فرا رسیده است؟

ایران و به‌طبع آن یزد، امروز در نقطه‌ای ایستاده است که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً یک مقطع زمانی دانست؛ اینجا مرز میان ادامه مسیر با گام‌های آهسته و ورود به مرحله‌ای نو از حیات اجتماعی، اقتصادی و تمدنی است. سال‌هاست حرکت بوده، تلاش شده، پروژه‌ها اجرا شده و مدیران و دلسوزان این سرزمین زحمت کشیده‌اند؛ اما واقعیت انکارناپذیر این است که سرعت این حرکت‌ها متناسب با ظرفیت‌های عظیم کشور و این دیار کهن نبوده است.

کُندی حرکت‌ها و اقدامات پراکنده و مقطعی طی سال‌ها نه تنها فرصت‌ها را از دست داده بلکه به گره‌های عمیق و شکاف‌های گسترده در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی منجر شده است. این کندی و تأخیر، در طول زمان انباشته شده و چون رسوبی سنگین، شکاف‌هایی عمیق از اقتصاد و معیشت تا فرهنگ و سرمایه اجتماعی، از محیط زیست و منابع آب تا ساختارهای مدیریتی و امید عمومی ایجاد کرده است.

برخی معتقدند دلیل مشکلات امروز «بی‌عملی» است. آیا شما نیز چنین نظری دارید؟

بسیاری از مشکلات امروز ناشی از «عدم انجام» نیست؛ اقدامات صورت گرفته اما با سرعت کافی نبوده‌اند. کار شده، اما کارها دیر به نتیجه رسیده است. همین تأخیرها مشکلاتی که می‌توانستند زودتر حل شوند را به چالش‌هایی بزرگ بدل کرده‌اند. بنابراین نمی‌توان گفت هیچ کاری نشده؛ باید گفت کارها به موقع انجام نشده‌اند و همین امروز با مجموعه‌ای از معضلات انباشته مواجهیم.

پس چرا اصلاحات جزئی را کافی نمی‌دانید و از «جهش» سخن می‌گویید؟

زیرا شرایط کنونی، مرحله‌ای نیست که با گام‌های اصلاحی کوچک پشت سر گذاشته شود. آنچه ایران و یزد به آن نیاز دارند «جهش» است؛ جهشی آگاهانه، عالمانه و جسورانه برای جبران کاستی‌ها و ترمیم خلأهایی که به‌واسطه روندهای کند و محافظه‌کارانه شکل گرفته‌اند. این جهش یک انتخاب تجملی نیست؛ یک ضرورت تاریخی است و تأخیر در آن هزینه‌های سنگین‌تری برای نسل امروز و آینده خواهد داشت.

تعریف شما از این جهش چیست؟ چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

این جهش پیش از آنکه یک پروژه باشد، یک «تحول در نگرش مدیریتی» است؛ عبور از رویکردهای محافظه‌کارانه، روزمره‌محور و واکنشی به سمت مدیریتی آینده‌نگر، مسئله‌محور و مبتنی بر دانش. این تحول نیازمند بازنگری در شیوه‌ها، سازوکارها و الگوهای تصمیم‌گیری است و در بسیاری موارد بدون تغییر افراد حاصل نمی‌شود.

اگر ساختار و افرادِ مستقر قادر به ایجاد جهش بودند، این تحول تاکنون محقق شده بود. شتاب نو نیازمند خون تازه، انرژی تازه و اراده‌ای تازه است. حضور مدیران جوان، جسور، پاک‌دست و علمی در کنار تجربه ارزشمند پیشکسوتان، یک ضرورت عقلانی است نه یک شعار.

یزد در این میان چه شرایطی دارد؟ مهم‌ترین چالش‌های استان چیست؟

یزد، سرزمین صبور کویر و قنات، قرن‌هاست که از دل محدودیت فرصت آفریده است؛ اما امروز نیز مانند بسیاری نقاط کشور از پیامدهای همان کندی تاریخی رنج می‌برد: مهاجرت نخبگان، فرسودگی زیرساخت‌ها، فشار بر منابع زیستی و شکاف میان ظرفیت بالقوه و عملکرد بالفعل. این شکاف‌ها نشانه‌ای از امکان جهش‌اند؛ هرجا فاصله میان «هست» و «باید» وجود دارد، همان‌جا زمینه خیزش و حرکت نهفته است.

شما بارها نقش «امید» را در تحلیل‌های خود برجسته کرده‌اید. امید چه نقشی در این جهش دارد؟

امید ستون پنهان هر جامعه زنده است. ملت بی‌امید حتی اگر ثروتمند باشد، فرسوده است؛ و ملت امیدوار حتی در تنگنا، رو به آینده دارد. جهش زمانی که با صداقت، شفافیت و مشارکت مردم همراه شود، می‌تواند حس توانستن را دوباره در جامعه زنده کند، مردم را از تماشاگر خسته به کنشگر امیدوار بدل سازد و سرمایه اجتماعی را احیا کند.

آیا جهش به معنای نفی تجربه‌ها و اقدامات گذشته است؟

خیر. باید اذعان کرد که مسیرهای بسیاری طی شده و نیت‌ها خیر بوده است؛ اما سرعت پایین سبب عقب‌ماندگی‌های انباشته شده است. اکنون زمان آن رسیده که به‌جای تکرار الگوهای فرسوده، به بازتعریف نقش مدیریت، تقویت سرمایه انسانی و بازسازی امید اجتماعی اندیشید.

جهش واقعی بر چه بسترهایی باید استوار باشد؟

روش‌های قبلی دیگر کارآمد نیستند. گام‌های بلند و شتاب‌دار نیازمند تغییرات بنیادی در فرآیندهای اجرایی، بازسازی ساختارهای مدیریتی و اصلاح سیاست‌گذاری است. باید بوروکراسی‌های کُندکننده حذف شوند. امروز نمی‌توان با سازوکارهای قدیمی به اهداف بلند رسید. جهش نیازمند تفکر نو و اراده‌ای راسخ است.

در پایان، اگر بخواهید پیام اصلی این گفت‌وگو را جمع‌بندی کنید، چه می‌گویید؟

جهش یعنی باور به اینکه می‌توان از وضعیت موجود عبور کرد؛ یعنی تبدیل گلایه به برنامه، نقد به اقدام و آرزو به راهبرد. این همان لحظه تاریخی است که ملت تصمیم می‌گیرد دیگر صرفاً روایتگر رنج‌هایش نباشد، بلکه معمار آینده‌اش شود؛ آینده‌ای که در آن یزد نه فقط یادگار گذشته، بلکه پیشقراول فرداست و ایران نه تماشاگر تحولات جهان، بلکه بازیگری تعیین‌کننده در صحنه تمدنی نوین.

امروز زمان انتخاب است: یا در حاشیه تاریخ بمانیم یا با جهشی آگاهانه به متن آن بازگردیم. ملتی که تاریخ را می‌نویسد، سرزمینی است که با اتکا به عقل، علم، شجاعت و امید، آینده‌اش را روشن می‌سازد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها