به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده سیزدهم اسفند سال ۹۹ همزمان با سرقت مقرون به آزار از مغازه طلافروشی در یکی از محلههای تهران در دستور کار پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. همزمان با حضور مأموران در طلافروشی معلوم شد مرد طلافروش با پسرش در مغازه مشغول کار بودند که با سارقی که شاگرد یکی از مغازهداران همسایه بوده درگیر میشوند و پسر طلافروش ازناحیه چشم چپ هدف ضربه چاقوقرارمیگیرد. درجریان درگیری شیشههای ویترین شکسته و قفل گاوصندوق تخریب میشود. در ادامه مردزخمی به بیمارستان منتقل میشود. معلوم میشود سارق یک حلقه النگو و یک دستبند طلا را سرقت کرده است.
مأموران سارق را در انباری یکی از مغازهها یافتند و دستگیر کردند و طلاهای سرقتی نیز کشف شد. متهم با اعتراف به سرقت مقرون به آزار روانه زندان شد و پسر طلافروش هم چشم چپ خود را از دست داد.
پرونده متهم مدتی بعد با صدور جلب به دادرسی به شعبه چهارم کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه، پسر طلافروش که چشم چپ خود را از دست داده بود خواستار قصاص متهم شد و پدرش بابت سرقت طلاها شکایت کرد و گفت: سارق شاگرد مغازه یکی از همسایهها بود؛ فردی آرام که اصلا فکر نمیکردیم به اعتمادمان خیانت کند و این بلا را سر من و پسرم بیاورد. او ظهر روز حادثه به مغازهمان آمد و برای هدیه به خانوادهاش تقاضای یک النگو کرد. همین که مشغول نگاه کردن طلاها شد یکباره برای سرقت حملهور شد. با او که درگیر شدیم با چاقو به چشم چپ پسرم ضربه زد. سارق طلای کمی سرقت کرد. اگر فقط سرقت میکرد میتوانستم او را ببخشم اما چون چشم پسرم را کور کرده و باعث شده زندگیاش دچار مشکلات زیادی شود، خواستار اشد مجازات برای او هستم.
متهم هم وقتی در جایگاه قرار گرفت در تشریح ماجرا گفت: دچار مشکلات مالی زیادی شده بودم. به هر دری میزدم بدهیهایم جور نمیشد. به همین دلیل تصمیم به سرقت گرفتم. چند مرتبه به مغازه شاکی رفتم و وضعیت آنجا را بررسی کردم. فقط او و پسرش در مغازه کار میکردند. روز حادثه چاقویی در جیبم گذاشتم و به بهانه خرید هدیه وارد مغازه طلافروشی شدم. نمونه طلاها را که برایم آوردند چاقو را سمتشان گرفتم و با تهدید خواستم هرچه طلا دارند روی ویترین بگذارند. آنها که شوکه شده بودند خواستند از این رفتارم دست بردارم.
تهدیدشان کردم و شیشه ویترین را با مشت شکستم. با برداشتن میله آهنی، قفل گاوصندوق را تخریب کردم. آن دو مقاومت کردند تا نتوانم سرقت کنم. با چاقویی که دستم بود ضربههایی سمت پسر طلافروش انداختم که بترسد و طلاها را تحویل دهد اما به چشم چپش اصابت کرد. فقط یک النگو و یک دستبند سرقت کردم و خیلی زود دستگیر شدم.
قضات دادگاه سارق را گناهکار شناختند و او را به تحمل حبس، رد مال و قصاص چشم چپ محکوم کردند که با تأیید رأی ازسوی قضات شعبه۵۱دیوانعالی کشور،دیروز برای اجرابه شعبه اول اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۴تهران ارسال شد.