در گفت‌وگو با کارشناسان به مسائل مختلف پیشگیری و درمان سکته مغزی پرداخته‌ایم

وقتی مغز ریپ می‌زند

سکته مغزی دیگر صرفا یک بیماری سالمندی نیست؛بلکه افراد در سنین پایین‌تر را درگیر کرده و با شناخته شدن به عنوان دومین عامل مرگ و میر درکشور،به‌سرعت در حال تبدیل شدن به یک بحران سلامت عمومی است. البته که این روند افزایشی، نه فقط یک چالش درکشور مابلکه یک پدیده جهانی است؛چراکه به گفته متخصصان، افزایش سکته‌های مغزی،ریشه درتغییرات سبک زندگی مدرن انسان دارد.
سکته مغزی دیگر صرفا یک بیماری سالمندی نیست؛بلکه افراد در سنین پایین‌تر را درگیر کرده و با شناخته شدن به عنوان دومین عامل مرگ و میر درکشور،به‌سرعت در حال تبدیل شدن به یک بحران سلامت عمومی است. البته که این روند افزایشی، نه فقط یک چالش درکشور مابلکه یک پدیده جهانی است؛چراکه به گفته متخصصان، افزایش سکته‌های مغزی،ریشه درتغییرات سبک زندگی مدرن انسان دارد.
کد خبر: ۱۵۲۹۹۹۹
نویسنده نرگس خانعلی‌زاده - گروه جامعه
 
حالا در چنین شرایطی و در مواجهه با این افزایش آمار، دسترسی به روش‌های درمانی پیشرفته، حیاتی است؛ روش‌هایی که ایران هم از آن بهره‌مند است اما برای اجرایی شدن، نیاز به ساز و کاری منظم‌تر دارد. ‌
سکته مغزی زمانی رخ می‌دهد که جریان خون در بخشی از مغز قطع شود یا به‌شدت کاهش پیدا کند؛ در نتیجه سلول‌های عصبی آن ناحیه از اکسیژن و مواد غذایی محروم مانده، شروع به مرگ می‌کنند. دکتر فیض ابراهیم‌نیا، جراح مغز و اعصاب و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران به جام‌جم می‌گوید: «به طو کلی روند درمانی سکته مغزی در سه سطح بررسی می‌شود، سطح اول آن، پیشگیری برای کاهش ریسک خطر است. درواقع هدف این مرحله جلوگیری از بروز سکته مغزی قبل از وقوع آن است؛ چراکه بخش مهمی ازسکته‌ها ناشی ازسبک زندگی ناسالم و عوامل قابل اصلاحی مانند فشار خون بالا، چربی خون زیاد، چاقی و اضافه وزن، مصرف سیگار و الکل، کم‌تحرکی و تغذیه ناسالم، استرس مزمن و ... است که اصلاح و کنترل هرکدام از این عوامل، می‌تواند تاحدود زیادی خطر سکته مغزی را کاهش دهد.» اما سطح دومی که دکتر ابراهیم‌نیا به آن اشاره می‌کند، تمرکز بر افرادی است که در معرض خطر بالا یا دارای بیماری‌های زمینه‌ای هستند‌؛ بیماری‌هایی مثل دیابت، فشار خون مزمن،آریتمی قلبی و...ازجمله بیماری‌هایی محسوب می‌شوند که درمان منظم و دقیق آنها تحت‌نظر پزشک، احتمال وقوع سکته مغزی را کم می‌کند: «این سطح، درواقع پیشگیری ثانویه است؛ یعنی جلوگیری از رخداد سکته در بیمارانی که زمینه ابتلا دارند.» موضوعی که دکتر محمدعلی اکبریان، متخصص مغز و اعصاب و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران هم در گفت‌و‌گو با جام‌جم آن را تایید می‌کند. او از روند بسته شدن تدریجی رگ‌ها در سکته مغزی می‌گوید: «خانم مسنی با سابقه فشار خون را در نظر بگیرید که در طول روز ممکن است مرتب زمین بخورد، حالت تهوع داشته باشد، دچار گیجی سر یا تنگی نفس شود؛ اینها می‌توانند علائم آهسته یک سکته باشند.» 
به این ترتیب جدی گرفتن این نشانه‌ها، مراجعه زودهنگام به پزشک و انجام بررسی‌های سالانه، می‌تواند از سکته منجر به ناتوانی مادام‌العمر جلوگیری کند.
دکتر اکبریان ادامه می‌دهد: «فراموش نکنیم که درباره سکته مغزی، مهم‌ترین موضوعی که اهمیت دارد، علاج واقعه، پیش از وقوع آن است.» 
او از هشدارهای پنج‌گانه ‌یاد می‌کند که هماهنگی‌شان با همدیگر، می‌تواند در کنترل بروز سکته مغزی تاثیرگذار باشد: «فارغ از ترک سیگار که جزو پرخطرترین عامل‌های بروز سکته مغزی است اما فشار خون، چربی خون، قند خون، بیماری‌های قلبی عروقی و نهایتا اختلالات خونی، عواملی هستند که کنترل کردن هرکدام‌شان، به اندازه چشمگیری فرد را از احتمال خطر سکته مغزی دور می‌کند.» 
   
درمان سکته مغزی گذرا

سطح سوم روند رسیدگی به این بیماری، به افرادی تعلق می‌گیرد که دچار سکته شده و باید برای درمان اقدام کنند.«وقوع سکته مغزی هم به دو صورت رخ می‌دهد؛ سکته مغزی گذراوسکته مغزی دائمی.»اینهارا دکتر ابراهیم‌نیا می‌گوید. او معتقد است که سکته مغزی گذرا، نوعی اختلال کوتاه‌مدت در جریان خون مغز است که علائم سکته مغزی واقعی را نشان می‌دهد اما در مدت کوتاهی، یعنی حداکثر تا ۲۴ ساعت، علائمش بهبود پیدا می‌کند. 
به این ترتیب این افرادعلائمی مثلا اختلال درراه‌رفتن، بینایی،تکلم و...را ازخودبروزمی‌دهنداما بعدازمراجعه به بیمارستان، با رسیدگی‌های اولیه، علائم‌شان بهبود پیدامی‌کند. او ادامه می‌دهد:«همه این علائم،هشدارهایی هستند که نشان می‌دهند بیمار در معرض ریسک است واحتمال سکته مجدد وجود دارد؛ درچنین مواقعی، علت وقوع سکته باید بررسی‌ و درمان شود.» 
به نظر عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، هدف اصلی در مواجهه با سکته مغزی گذرا، جلوگیری از تبدیل آن به سکته مغزی دائمی است که به دلیل ماهیت هشداردهنده سکته گذرا، این امر بسیار حیاتی محسوب می‌شود و روند درمانی براساس کشف و رفع منشأ مشکل استوار است.
او بیان می‌کند: «در برخی مواقع این اتفاق منشأ قلبی دارد؛ یعنی لخته‌ها در قلب ایجاد شده و با جریان خون به شریان‌های مغز می‌رسند. البته لخته‌هایی هم هستند که از داخل رگ‌های گردن و سر منشأ می‌گیرند. سکته با منشأ قلبی، معمولا درمانش با داروهایی صورت می‌گیرد که خون را رقیق می‌‌کنند‌.‌» 
   
روشی به نام ترومبکتومی

تجربه نشان می‌دهد که در مسیر درمان بیمارانی که دچار سکته مغزی حاد شده‌اند، نقص بزرگی وجود دارد؛ دکتر فیض ابراهیم‌نیا، جراح مغز و اعصاب درباره این نقص می‌گوید: «تا سال ۲۰۱۵، به بیمارانی که با علائم سکته مغزی حاد به بیمارستان مراجعه می‌کردند، دارویی تزریق می‌شد که لخته را در خون حل کند. میزان موفقیت در باز کردن لخته و بهبود بیمار حدود ۳۰درصد بود؛ البته که این روش هنوز برخی مواقع به‌کار می‌رود اما روش کاملی نیست.» 
این جراح مغز و اعصاب از روشی تازه به نام ترومبکتومی می‌گوید‌: «در این روش، فردی که دچار سکته مغزی حاد شده است، به صورت اورژانسی به اتاق عمل می‌رود. لخته ایجاد شده را از رگ جدا می‌کنند و به رگ اجازه می‌دهند که خون‌رسانی مجدد به بافت مغزی را انجام دهد؛ روشی استاندارد و طلایی که در شش ساعت اول سکته و حتی به طور ویژه‌تر، در چهار ساعت اول تأثیرگذار است و اگر انجام شود، می‌تواند نجات‌دهنده باشد و علائم طبیعی بیمار را بر‌گرداند.» روشی که البته به دلیل ساز و کار نادرستی که در رساندن بیمار به بیمارستان در ساعت‌های اولیه حادثه وجود دارد، به شکل بسیار محدودی اجرایی می‌شود.
آن طور که دکتر ابراهیم‌نیا توضیح می‌دهد، بیمارستان فیروزگر، یکی از مراکزی است که به صورت هفت روز هفته و به شکل ۲۴‌ساعته، پزشک مقیم برای انجام ترومبکتومی مغز دارد: «طبق برآورد ما، در هر شش ماه، حدود ۴۰۰ بیمار واجد شرایط ترومبکتومی هستند؛ این در حالی است که با وجود آمادگی کامل ما برای انجام ترومبکتومی، در ماه شاید شش تا هفت نفر از این افراد، ترومبکتومی شوند.» 
چرایی‌اش هم به سیستم ارجاع نادرست برمی‌گردد، درواقع سیستم کنونی فاقد پروتکلی یکپارچه و الزام‌آور برای ارجاع سریع بیماران سکته حاد به مراکز مجهز به ترومبکتومی است.‌
به گفته او درکشور ما،امکانات و متخصصان متبحری برای انجام این روش وجود دارد؛ اتفاقی که تنها با نظم‌دهی به سیستم ارجاع، شدنی خواهد بود: «متأسفانه کمیته ۷۲۴ که به معنای هفت روز هفته و۲۴ساعته برای رسیدگی به سکته‌های مغزی وجود دارد، همچنان همان روال قدیمی تزریق دارو را برای این بیماران ادامه می‌دهد و الزامی به ترومبکتومی ندارد.» چنانچه در حال حاضر، فقط تزریق داروی وریدی به عنوان روش درمانی استاندارد و قابل قبول برای سکته حاد پذیرفته شده است و اگر تیم پزشکی، این دارو را تزریق نکند، به دلیل پایبند نبودن به پروتکل، مورد بازخواست قرار خواهند گرفت؛ اتفاقی که درباره روش ترومبکتومی عملی نمی‌شود. 
   
اهمیت به‌روز رسانی قوانین

عضو هیأت علمی دانشکده علوم پزشکی ایران از رایزنی با انجمن سکته مغزی برای ساماندهی این وضعیت می‌گوید؛ وضعیتی که قابل قبول هست اما ایده‌آل نیست! درواقع به نظر می‌رسد آنچه که باعث ممانعت از رشد آمار درمان بیماران سکته مغزی می‌شود، نه فقدان دانش پزشکی بلکه به‌روز نشدن قوانین و ساختارهای اداری و ارجاع در وزارت بهداشت است که مانع از بهره‌برداری کامل از فناوری‌های نجات‌بخش مانند ترومبکتومی می‌شود.
باوجود این، به نظر دکتر محمدعلی اکبریان، متخصص مغز و اعصاب، سه تا چهار ساعت بعد از سکته مغزی، همچنان شانس این‌که لخته خون رفع و از بروز سکته‌‌ جلوگیری شود وجود دارد؛ کاری که در بسیاری از مراکز درمانی تهران و حتی دورترین شهرستان‌ها هم انجام می‌شود: «مراکز مبارزه با سکته‌ها مغزی، آمادگی کامل برای رسیدگی فوری به بیمار را دارند اما این مسأله نیازمند دو عامل یعنی آگاهی بالای مردم درباره رساندن فردی با علائم سکته مغزی به بیمارستان و در مرحله بعد، فراهم کردن شرایط رسیدن آمبولانس‌ها به این مراکز است.» به نظر این استاد دانشگاه، ترافیک و بی‌نظمی در رانندگی‌های شهری، می‌تواند باعث از دست رفتن چند ساعت طلایی بیمار برای رسیدن به بیمارستان باشد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها