«ارثیه خاموش» رمانی عاشقانه است که بخش اول کتاب در زمان صفویه در اصفهان و در زمان کوچ ارامنه به این شهر رقم میخورد. داستان میان پسری ارمنی و دختری شیعه جریان دارد. قسمت دوم کتاب در زمان معاصر در ایران و عمان رخ میدهد و باید دید چه ارتباطی با دختر و پسر داستان در زمان صفویه دارد.
آغاز ماجرا از سفری به اصفهان
اسماء غفاری، خالق اثر در رابطه با داستان تولد ارثیه خاموش و دو خط زمانی آن گفت: «خاستگاه این داستان به یک سفر به اصفهان بازمیگردد؛ البته آنزمان من در ایران زندگی نمیکردم و مشغول جمعآوری اطلاعات برای یک سفرنامهای بودم اما میخواستم از این بافت و فضای قدیمی اصفهان برای داستان استفاده کنم. منشا دو خطشدن داستان از اینجا است. ماجرای مهاجرت ارامنه به اصفهان بسیار ذهنم را درگیر کرده بود. غیر از اقلیمها وقتی مهاجرت وارد آداب و رسوم میشود پیچیدهتر خواهد شد.»
اهمیت تجربه زیسته
مجید قیصری، داستاننویس، درباره اهمیت تجربه زیسته در داستاننویسی گفت: «تجربه چیزی نیست که شما ازبیرون ببینیدوبتوانید درکش کنید؛تجربه یعنی اینکه من چیزی کشف کردهام که هیچکس دیگری کشف نکرده است.ادبیات وظیفهاش این است که ما ببینیم این حوادث چگونه از فیلتر یک نویسنده رد شده است و رد پای آن را برای ما بهجا گذاشته است. اگر همین موضوع و عنوان را به من بدهید، من یک داستان دیگری میسازم زیرا تجربه زیسته من متفاوت است. ما کتاب را میخوانیم چون روایت این کتاب از فیلترهای یک زن ردمیشود،پس طعم ورنگش با روایت یک مرد فرق دارد.»
تجربه زندگی در کشورهای عربی
نیما اکبرخانی، داستاننویس، پیرو صحبتهای مجید قیصری ضمن تاکید بر اهمیت تجربه زیسته در داستاننویسی تصریح کرد: «نویسنده کتاب ارثیه خاموش چون تجربه زندگی در کشورهای عربی را داشته، میتواند انتقال تجربه ر انجام دهد و از طرفی زنانگی را در کتابهای خانم غفاری میتوان دید. یک سری جزئیاتی را بیان میکنند که بسیار جذاب است. محوریترین کارکرد ادبیات تجربه است و انسانی که بهدنبال ادبیات است، شوقی دارد برای زندگیکردن بیش از یکباری که به او اهدا شده است.» وی ضمن اشاره به جزئینگری در متن که نمادی زنانه است، افزود: «خانم غفاری در حال رسیدن به بلوغ و مدل زبانی خود است.»
کتاب ارثیه خاموش توسط انتشارات ستاک بهچاپ رسیده و علاقهمندان میتوانند آنرا از طریق کتابفروشیها تهیه کنند.
«دیما» کتاب دیگری از اسماء غفاری است که قبل از اثر جدیدش به چاپ رسید. این کتاب،داستان زندگی همسر یک مدافع حرم است که ازدواجش برخلاف روند زندگی قبلیاش بوده است.خلاف انتظار خانواده با یک پاسدار ازدواج میکندو با مشکلات پیشبینی نشدهای روبهرو میشود. زندگی با یک پاسدار شرایط خاص خود را دارد که تجربهاش را درخانواده بازاری وفرهنگی خودش نداشته است.بعدازازدواج جنگ سوریه آغازمیشودواین ماموریتهای درونمرزی و برونمرزی بیشتر میشود. بهمرور دوریها بیشتر و زندگیاش سختتر میشود. این خانواده دو فرزند داشته و همزمان با بارداری سوم، همسر شهید میشود. از آن به بعد دیما مشغول دستوپنجه نرمکردن با زندگی جدیدی پس از شهادت همسرش میشود و با دیدگاههای مختلف جامعه نسبت به خانمی که همسرش را از دست داده و از آن طرف شهید است، روبهرو میشود.