الانمیتوانم همین رابهشمابگویم. پوتینکلیمزخرف به مامیگوید.اوهمیشه خیلی خوب است امامعلوممیشودتمام صحبتهایش بیمعنی است.»احتمالا میتوان گفت جدایی بین ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ اتفاق افتاده است. اگر چنین باشد، مطمئنا این یک لحظه دگرگونکننده و تاریخی برای ولودیمیر زلنسکی است که برای جلب حمایت و کمکهای بیشتر به کنفرانس سالانه بازسازی اوکراین به رم میرود.با نگاهی گذرا به پیشینه روابط ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ در دور اول ریاستجمهوری (۲۰۲۱ ــ ۲۰۱۷) بهدلیل اظهارات دوستانه و تلاشهای آنها برای بهبود روابط دوجانبه، بهعنوان دورهای خوشبینانه در روابط مسکو ــ واشنگتن نگریسته میشود. گفتوگوهای شخصی میان این دو رئیسجمهور، همراه با وعدههای همکاری اقتصادی و سیاسی، تصویری از امکان کاهش تنشها میان دو قدرت جهانی ترسیم کرده بود. با اینحال، بازگشت ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ این روابط را به سوی پیچیدگیهای جدیدی سوق داده است.
اختلافات بر سر جنگ اوکراین، کاهش همکاری نظامی آمریکا با اروپا و فشارهای داخلی و بینالمللی برای اتخاذ مواضع سختتر علیه روسیه، دوران خوش روابط دوجانبه را به پایان رسانده است. تصمیمات اخیر دولت ترامپ، ازجمله موافقت با ارسال مجدد سامانههای موشکی پاتریوت به اوکراین، فروش غیرمستقیم تسلیحات به متحدان ناتو برای انتقال به کییف و حمایت ضمنی از طرح تحریمهای دوحزبی علیه روسیه، نشاندهنده چرخشی در سیاست خارجی آمریکاست که پیامدهای عمیقی برای توازن قدرت جهانی به همراه خواهد داشت.
بازی سیاسی ترامپ با پوتین
دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ با انتظارات متفاوتی در مسکو آغاز شد. اظهارات پیشین او در مبارزات انتخاباتی، ازجمله وعده پایاندادن به جنگ اوکراین در «۲۴ ساعت» و تأکید بر همکاری با پوتین، این امید را در برخی محافل ایجاد کرده بود که روابط دو کشور بهبود یابد. بااینحال، تحولات چند هفته گذشته نشاندهنده چرخشی غیرمنتظره در سیاست خارجی آمریکاست. یکی از بارزترین این تغییرات، مدل تعامل آمریکا و ناتو درخصوص همکاری نظامی مستقیم آمریکا با اروپا در موضوع اوکراین است. برخلاف دولت بایدن که کمکهای نظامی گستردهای ازجمله بودجه ۶۱میلیارد دلاری مصوب کنگره در سال ۲۰۲۴ به اوکراین اختصاص داد، دولت ترامپ در ماههای ابتدای شروع کار خود رویکردی محتاطانهتر اتخاذ کرده است. این سیاست که ریشه در شعار «اول آمریکا» دولت وی داشت، بر کاهش تعهدات نظامی مستقیم و انتقال بار مسئولیت به متحدان ناتو تأکید میکرد.ترامپ طی اظهاراتی در ژانویه ۲۰۲۵ اعلام کرد که عضویت اوکراین در ناتو را «غیرعملی» میداند و از کشورهای اروپایی خواست نقش فعالتری در تأمین امنیت اوکراین ایفا کنند. این موضع با اظهارات پیت هگست، وزیر دفاع جدید آمریکا همخوانی داشت که بازگشت اوکراین به مرزهای پیش از ۲۰۱۴ را «غیرواقعبینانه» خواند. این دیدگاه نگرانیهایی را در کییف و پایتختهای اروپایی مانند برلین و پاریس ایجاد کرده. زیرا کاهش حمایت مستقیم آمریکا میتواند توانایی اوکراین برای مقاومت در برابر تهاجم روسیه را تضعیف کند.
بااینحال، تصمیم اخیر دولت آمریکا برای ارسال مجدد سامانههای موشکی پاتریوت به اوکراین، بهویژه پس از عملیات گسترده روسیه به زیرساختهای این کشور در هفتهها و روزهای گذشته، نشاندهنده تلاش برای حفظ حمایت محدود از کییف است. این تصمیم دولت ترامپ پس از حملات پهپادی بیسابقهای اتخاذ شد که به گفته مقامات اوکراینی، با استفاده از ۷۲۸پهپاد در یک شب، خسارات سنگینی به زیرساختهای غیرنظامی وارد کرد. علاوهبراین، آمریکا استراتژی جدیدی را در پیش گرفته که شامل فروش غیرمستقیم تسلیحات به کشورهای عضو ناتو برای انتقال به اوکراین است. این سیاست به متحدان اروپایی اجازه میدهد تسلیحات آمریکایی را خریداری کرده و سپس به کییف منتقل کنند، که این امر هزینههای سیاسی و مالی واشنگتن را کاهش میدهد. این رویکرد_ که برخی آن را تلاشی برای حفظ نفوذ آمریکا در اوکراین بدون درگیری مستقیم میدانند_ فشار بیشتری بر اروپا برای افزایش حمایت از اوکراین وارد میکند. کشورهایی مانند آلمان و لهستان، که در سالهای اخیر نقش کلیدی در حمایت از اوکراین ایفا کردهاند، اکنون با انتظارات فزایندهای از سوی واشنگتن برای تأمین مالی و لجستیکی این تسلیحات مواجه هستند.
تحریمهای دوحزبی و فشارهای فزاینده بر روسیه
یکی از مهمترین تحولات در سیاست خارجی دولت جدید آمریکا، طرح تحریمهای دوحزبی علیه روسیه در کنگره است که با عنوان «قانون تحریم روسیه ۲۰۲۵» شناخته میشود. این طرح که با حمایت ضمنی دونالد ترامپ همراه بوده با هدف فشار بر کشورهایی که از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین حمایت میکنند بهویژه از طریق محدودکردن فروش نفت روسیه به چین، طراحی شده است. برخلاف دوره اول ریاستجمهوری ترامپ که او بهدلیل مواضع نرمتر در قبال روسیه مورد انتقاد قرار میگرفت، در دور دوم،فشارهای کنگره وافکارعمومی آمریکا او را به اتخاذ مواضع سختگیرانهتر واداشته است.ترامپ ۱۲تیر ۱۴۰۴ پس از یک تماس تلفنی ناموفق با پوتین، از او بهدلیل عدم پیشرفت در مذاکرات صلح اوکراین بهشدت انتقاد کرد و اظهارات تندی علیه وی به کار برد، ازجمله اینکه پوتین «حرفهای مزخرف زیادی تحمیل میکند». این اظهارات، در رسانههای غربی به خشم و ناامیدی ترامپ از پوتین تعبیر شد، بهویژه پس از رد پیشنهاد آتشبس ۳۰روزه توسط مسکو و حملات گسترده به کییف. ترامپ اگرچه علنا بر مذاکره با روسیه تأکید دارد اما در پشت پرده نیز از طرح تحریمها علیه مسکو حمایت کرده است. این حمایت که تحت فشار لابیهای ضدروسی در کنگره و نیاز به حفظ وجهه سیاسی در داخل آمریکا شکل گرفته، نشاندهنده پیچیدگیهای سیاست خارجی دولت جدید است. تحریمهای پیشنهادی که هنوز در مرحله بررسی در سنا قرار دارند میتوانند تأثیرات عمیقی بر رابطه نیمبند کاخسفید و کرملین بگذارند.
چشمانداز روابط واشنگتن و مسکو
پایان دوران خوش روابط پوتین و ترامپ، همراه با تغییرات در سیاست آمریکا در قبال اوکراین و اروپا، پیامدهای گستردهای برای بحران اوکراین و روابط بینالملل خواهد داشت. کاهش همکاری نظامی مستقیم آمریکا با اروپا و تمرکز بر فروش غیرمستقیم تسلیحات به ناتو، نشاندهنده تلاش واشنگتن برای حفظ نفوذخود دراوکراین با هزینه کمتر است. بااینحال، این سیاست دوگانه میتواند به سردرگمی درمیان متحدان و کاهش اعتماد اوکراین به حمایت غرب منجر شود. ارسال مجدد موشکهای پاتریوت، اگرچه نشانهای از ادامه حمایت محدود است، به تنهایی نمیتواند خلأ ناشی از کاهش تعهدات نظامی مستقیم آمریکا را پر کند. اظهارات تند ترامپ علیه پوتین، ازجمله درسخنرانی کابینه درچند روز گذشته و اعلام برنامهریزی برای یک «بیانیه مهم» در ۲۳ تیر، نشاندهنده پایان قطعی دوره خوشبینی در روابط دوجانبه است. این بیانیه که هنوز جزئیات آن مشخص نیست، میتواند شامل اقدامات جدیدی علیه روسیه، مانند تشدید تحریمها یا تلاش برای مذاکره از موضعی متفاوت باشد. موفقیت این سیاستها به عوامل متعددی ازجمله واکنش پوتین، همکاری اروپا، و توانایی اوکراین برای مقاومت در برابر فشارهای نظامی روسیه بستگی دارد. در نهایت این تحولات، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به تقویت موضع اوکراین کمک کند، خطراتی مانند تضعیف اعتماد متحدان و تشدید تنشها با روسیه را نیز به همراه دارد. آینده این بحران به توانایی طرفین برای یافتن راهحلی دیپلماتیک بستگی دارد اما با توجه به تحولات اخیر، مسیر پیشرو همچنان پرچالش بهنظر میرسد.