هشت روایت از عزاداری مسلمانان جهان از نگاه حجت‌الاسلام دکتر یحیی جهانگیری سهروردی، مبلغ بین‌المللی  حب الحسین یجمعنا

همه خادم حسینیم 

امامت سیدالشهدا برای جامعه شیعی تنها یک بعد از سیره حسینی است. امام حسین (ع) برای ما شیعیان پیشوای آزادگی است و برای عزایش که عزای آزادگی و انسانیت است نمی‌توان مرزی متصور بود.
امامت سیدالشهدا برای جامعه شیعی تنها یک بعد از سیره حسینی است. امام حسین (ع) برای ما شیعیان پیشوای آزادگی است و برای عزایش که عزای آزادگی و انسانیت است نمی‌توان مرزی متصور بود.
کد خبر: ۱۵۰۹۱۳۲
نویسنده نازلی مروت - گروه هیأت 

حضرت اباعبدالله (ع) شخصیتی فرامرزی و مذهبی است که نمی‌توانیم او را در محدوده ذهنی خود محصور کنیم. خون حسین راهش را پیدا می‌کند و می‌جوشد و جاذبه می‌آفریند. محرم فرصتی ویژه برای باورپذیر کردن این اتفاق جاری در تاریخ بشریت است. حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر یحیی جهانگیری سهروردی، صاحب کرسی شیعه‌شناسی، استاد دانشگاه و مبلغ بین‌المللی که فرصت یافته در بیرون مرز‌های ایران راوی عاشورای حسینی باشد در این سفر‌ها شاهد ارادت مسلمانان به ساحت قدسی سید و سالار شهیدان بوده و آن را در هشت قاب برای‌مان روایت کرده است. 

روایت اول: اینجا کسی حذف نمی‌شود 

در هیأت‌های عزاداری خارج کشور انواع گرایش‌های فکری، سیاسی، اجتماعی و مذهبی حضور دارند و شیعه و سنی، مسیحی و صوفی در آن‌ها حاضر می‌شوند. در عزای امام حسین (ع) کسی حذف نمی‌شود بلکه تنوع و دگرپذیری در آن وجود دارد. در مراسم عزاداری سالار شهیدان افراد با پوشش‌های مختلف و اعتقادات گوناگون حاضر می‌شوند. این تنوع فرهنگی بسیار ارزشمند است و باید مورد توجه قرار گیرد. این تنوع موجب غنی‌سازی نماد‌های عزاداری می‌شود و مانع تفرقه می‌گردد. 

روایت دوم: مبارزه با کمبود‌ها 

با توجه به تنوع ملیتی، فرهنگی، قومی، قبیله‌ای و اعتقادی در عزاداری امام حسین (ع) در بیرون مرزها، تکثر در سبک عزاداری نیز وجود دارد. در برخی کشور‌ها که مسلمانان مسجد یا حسینیه‌ای برای برپایی عزاداری ندارند، در رستوران جمع می‌شوند. گاهی هم مکانی را برای چند شب اجاره می‌کنند که باید دکوراسیون آن را تغییر دهند تا مناسب عزاداری شود. آن‌ها مراسم خود را برپا می‌کنند و از فضایل اهل بیت می‌گویند. متأسفانه در برخی کشور‌ها امکان برپایی این مراسم وجود ندارد. زیرا موانعی برای گردهمایی و عزاداری پیش‌روی آنهاست. اگر امکانات باشد و عزایی برپا شود باید سخنرانی پیدا کنند که به تنوع موجود اشراف داشته باشد و به نیاز‌های آنان پاسخ بدهد. زبان‌های مختلف اعم از فارسی، عربی، انگلیسی، اردو و ترکی بداند تا بتواند با آن‌ها به‌راحتی ارتباط بگیرد. در برخی موارد حتی سخنران و مداح ندارند و در فضای مجازی از سخنرانی که آشنایی به زبان دیگری دارد استفاده می‌کنند. آن‌ها با وجود این محدودیت‌ها و فقدان امکانات، اما همچنان حسین را دوست دارند. سوالی که مطرح می‌شود این است که ایران چه اندازه برای حل مشکلات این جمعیت تشنه معنویت کاری انجام داده و آیا آنچه تدارک دیده شده پاسخگوی نیاز‌های آنان بوده یا نه؟ 

روایت سوم: منوی غذای مشارکتی 

در عزاداری بیرون مرز‌ها نوع پذیرایی متفاوت است. هرکس هر غذایی در خانه بپزد با خودش به عزاداری می‌آورد. سفره متنوعی از غذا‌ها و خوراکی‌های مختلف چیده می‌شود. البته گاهی با هماهنگی یکدیگر تقسیم کار می‌کنند و هرکس گوشه‌ای از سفره را می‌گیرد. در این اتفاق نکته مهمی نهفته است: در اطعام عزاداران حسینی همه خادم‌الحسین هستند و معتقدند در این ایام مهمانان باید به شکل‌های مختلف پذیرایی شوند. با همین نگاه هرکس به سبک خود پذیرایی می‌کند. البته سبک و سیاق عزاداری در کشور‌های مختلف متفاوت است. مثلا در نیویورک و لندن عزاداری خیابانی برگزار می‌شود، اما در برخی کشور‌های جنوب شرق آسیا مجالس عزا بیشتر خانگی است و مردم در خانه‌ها به‌صورت نوبتی جمع می‌شوند و به عزاداری می‌پردازند. اشتیاق افراد برای گرفتن نوبت جهت برپایی عزاداری در خانه‌ها مثال‌زدنی است. در عزای خانگی هم پذیرایی مشارکتی است و هر مهمانی که می‌آید بخشی از غذای مراسم را با خود می‌آورد. این تنوع جزو جذابیت‌های مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) است. 

روایت چهارم: مراقب تغییرات در زیست دینی باشیم 

یکی از اتفاقاتی که در عزاداری مسلمانان در حال رخ دادن است تغییر و دگردیسی فرم عزاداری‌هاست. در مراسمی که علما و فضلای شیعه حضور دارند خانم خواننده ترکیه‌ای حاضر می‌شود و به عزاداری می‌پردازد. شاید از نظر برخی اتفاق خوبی نباشد، اما معتقدم این اتفاق تا حدی خوب است، ولی اگر هوشمندانه برخورد نکنیم یک فاجعه در زیست فرهنگ دینی ما اتفاق خواهد افتاد. 

روایت پنجم: حب‌الحسین 

در عزای امام حسین (ع) حب الحسین یجمعنا شکل می‌گیرد. مثلا برای فردی که مسیحی است وقتی روضه وهب را می‌خوانید میبینید چقدر لذت می‌برد. افرادی که تازه شیعه شده‌اند گریه می‌کنند و می‌گویند من برای پدر و مادرم که این‌ها را نمی‌دانند چه‌کنم؟ وقتی قصه حر را می‌خوانید آن‌ها آرام می‌شوند. به‌نوعی همه می‌توانند زیر این چتر قرار بگیرند. 
در مراسمی در شهر موتاره زیمبابوه حضور داشتم. یکی از مخاطبین گفت قبلا خیلی علیه شیعه شنیده و آمده بود که بشنود شیعه چه می‌گوید. به من گفتند شخصی می‌آید که ذهنش علیه شیعیان مسموم شده. گفتم خب بیاید. اتفاقا سخنرانی من در آن شب یک بحث جالبی بود که آن فرد هم از موضوع خوشش آمد. جلسات ادامه داشت و شخص مذکور در آن‌ها حاضر می‌شد. آخرین جلسه آمد و گفت چرا تاکنون از حسین نشنیده‌ام! چرا این‌ها را نفهمید‌ه‌ام و به ما چیزی نگفته‌اند. گریه می‌کرد و ناراحت بود که چرا خلاف این سخنان را به او گفته‌اند. او در یک بزرخ و تردید فکری زندگی می‌کرد. شب عاشورا آمد و حسابی گریه کرد. تغییر را در وجودش می‌شد دید. یکسری وسیله آورد و گفت این‌ها را برای نذری آورده. می‌خواست مشارکت کند. تعجب کرده بودم. گفت نباید خانواده‌ام بدانند که من از این کار‌ها می‌کنم. چون اگر آن‌ها بفهمند ممکن است جانم به‌خطر بیفتد و اذیت شوم. روز عاشورا بود و من داشتم صحبت می‌کردم. می‌خواستم کم‌کم عزاداری رسمی را شروع کنم. صدای گریه از سالن دوم بلند شد. از فردی که گریه می‌کرد پرسیدم چه شده که این‌طور گریه می‌کنی، گفت من چند شبی است قصه کربلا را خوانده‌ام و حالا فهمیده‌ام در دنیا چه اتفاقاتی رقم خورده و ما از آن بی‌خبر بوده‌ایم. حسابی خودش را ملامت می‌کرد و ناراحت بود که پدر و مادرش این حقایق را نشنیده و مرد‌ه‌اند. او نسبت به سرنوشت آن‌ها ناراحت بود. 

آن شخص ماه صفر به من زنگ زد و گفت نوه‌ام به دنیا آمده. می‌دانی اسمش را چه گذاشته‌ام؟ پرسیدم چه گذاشتی که گفت رقیه بنت الحسین! گفت در این ایام قصه حضرت رقیه را خوانده‌ام بنابراین اسم نوه دختری‌ام را رقیه بنت الحسین گذاشتم! او فکر کرده بود رقیه بنت الحسین یک نام است. نکته جالب این بود که آن روز در تقویم ایران منسوب به رقیه است. 

روایت ششم: سختی شیعه حسین بودن 

یک‌سال محرم در کوالالامپور بودم. مراسم ما شب برگزار می‌شد و وهابی‌ها تهدید می‌کردند. تا این‌که یک شب وسط برنامه بچه‌ها گفتند سخنرانی را زود تمام کنید. یادم هست نیمه‌شب برنامه را ترک کردیم و به مکان دیگری رفتیم. شیعیان به‌خاطر این‌که هوای من را داشته باشند شب با من بودند. شب‌ها چند جا برنامه را جابه‌جا می‌کردیم تا یک برنامه داشته باشیم. برای مسلمانان بیرون مرز‌ها این سختی‌ها هم وجود دارد. 

روایت هفتم: مقیاس جهانی عاشورا 

محرم و امام حسین (ع) مقوله‌ای کاملا فرامذهبی، فرانژادی و فراگفتمانی است. دلیل آن هم مسائلی است که درون قصه عاشورا رخ داده؛ بنابراین افراد با آن واقعه همذات‌پنداری می‌کنند. بعضی از آموزه‌ها، اندیشه‌ها و افکار به‌گونه‌ای هستند که شعاع گسترده‌تری را می‌توانند تصرف کنند. مثلا اندیشه‌های کفرآمیز دگر‌پذیر نیستند بلکه دیگران را طرد می‌کند، اما آموزه‌ای مانند عاشورا، گفتمانی فرابخش، دگرپذیر و فرانژادی و فراگفتمانی است و چتر وسیعی دارد. عاشورا گفتمان‌ساز است. گفتمان عاشورا فرابخش است. به همین دلیل کسی که می‌خواهد به‌واسطه امام شهید توبه کند و از گناه پاک شود، حر بن یزید ریاحی را مقابل خود می‌بیند. پیرزن، پیرمرد، جوان، دختر، پسر، زن و کودک معادل خود را در این واقعه می‌بیند. سن و جنسیت در واقعه عاشورا فراگیر است. از لحاظ ملیت و نژاد فرابخشی است. از همین‌رو گفتمان عاشورا ماندگار است. شاید راز این‌که مهدی موعود (عج) در زمان ظهور خود را «مهدی حسین» معرفی می‌کند همین باشد. آموزه‌های مهدویت تا زمانی که آموزه‌های عاشورا جهانی نشوند، امکان تحقق ندارند. گویی تحقق ظهور مبتنی بر این است که عاشورا در مقیاس جهانی معرفی شود. 

جالب است که می‌بینیم در همه روایت‌ها اگر ظهور مقیاس جهانی دارد، عاشورا هم مقیاس جهانی دارد. اگر، ولی عصر (عج) امامی است که می‌خواهد در قامت جهانی امامت کند، مبتنی بر امام حسینی است که دغدغه‌ها، شعار‌ها و اهداف قیام او همه برخاسته از نگاه جهانی است. 

روایت هشتم: تنوع فرهنگی با نام حسین 

نکته‌ای که باید خیلی مراقبت کنیم این است که چتر جهانشمول امام حسین (ع) را به پدیده‌ای جهان‌ستیز و دگرگریز در آموزه‌های عاشورایی تبدیل نکنیم. متأسفانه گاهی نگاه ما به عاشورا دگرستیز و دگرگریز است. گاهی می‌گوییم این آدم‌ها امام حسینی نیستند. این باعث می‌شود مفهوم عاشورا دگرگریز و دگرستیز باشد در حالی که مفهوم عاشورا کاملا دگرپذیر است که یکی از مفاهیم جدی عاشوراست همچنان که امام حسین (ع) حر را با آن شرایط پذیرفت. 

تنوعی که در عزاداری سالار شهیدان در بیرون مرز‌های ایران شاهد هستیم دلیل بر این است که گفتمان عاشورا دگرپذیر است نه دگرستیز. در کشور‌های دیگر کسی نمی‌تواند بگوید فلانی مسجد نیاید. همه می‌آیند و هر شخص با علامت ملیت و قومیت خود در عزاداری حاضر می‌شود. وقتی جمعیتی از کشور‌های مختلف با علائم متفاوت کنار هم قرار می‌گیرند، ما شاهد تحقق تنوع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی هستیم؛ تنوعی که در آداب و فرهنگ عزاداری را ایجاد می‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اقتصاد بازار، مهم‌تر از هویت ملی

طالقانی معتقد است سینمای ملی داشتن به هر قیمتی افتخار محسوب نمی‌شود، چون این مقوله تبدیل به یک ابژه شده و طرف غربی هر قدر خودمان را تحقیر کنیم، بیشتر به ما امتیاز می‌دهد

اقتصاد بازار، مهم‌تر از هویت ملی

نیازمندی ها