اسرائیل مصداق و نمونه یک پادگان است و آمریکا و اروپا مثل یک قرارگاه مرکزی برایش عمل میکنند؛ هیج پادگانی بدون دستور و تجهیز و ارتباط با قرارگاه نمیتواند عمل کند.
با وصف این سیاست، درگیر نکردن مستقیم هر چه بیشتر آمریکا در جنگ هر چند عقلایی بهنظر میرسید اما اگر براساس این تحلیل صورت بگیرد که موجودیت سیاست اسرائیل جدای از غرب و آمریکا عمل میکند نوعی ناشیگری سیاسی و خطای فاجعهبار غیرقابلجبران در شطرنج روابط بینالملل است.
میزان همبستگی ملی در ایران و تشریک مساعی اقوام ایرانی در جنگ حاضر به خوبی تفاوت «ملت واقعی و حقیقی» را از «کشور جعلی» و البته استعمار ساخته اسرائیل بهوضوح نشان میدهد.
این تفاوت در قدرت تابآوری ملی مردم ایران از عوامل مهم سرنوشتساز جنگ و تعیینکننده پیروز نهایی خواهد بود.
ابعاد روانی و تاریخی و راهبردی این منازعه همهجانبه بسیار فراتر از مناسبات دیپلماتیک و مذاکره یا چانهزنیهای رایج در عرصه بینالمللی است و اکنون که پس از آن رفتار فریبکارانه طرف آمریکایی در حین مذاکره، افق پیروزیهای اولیه نمودار شده است با توجه به بهای سنگین خونهای پاک سرداران و دانشمندان و سایر مردم عزیزمان باید به نحوی اقدام شود که نه فقط باند جنایتکار صهیون در سرزمینهای اشغالی بلکه هیچ متجاوز و قلدری جرأت آسیب رساندن به این کشور را به مخیله خود راه ندهد و امنیت پایدار برای ایران عزیز تا سالها و دهههای آینده تضمین شود.
بدون شک ملت ریشهدار ایران (در کسوت یک ملت واقعی و نه جعلی) دست برتر را نه فقط در میدان رزم بلکه در همه ابعاد داراست و در همین راستا؛ مقاومت، مراقبت و هماوردی این سرمایههای هویتی، جنگ نرم گسترده را بهعنوان مکمل جنگ سخت به یک دستاورد راهبردی عظیم با ابعاد وسیع مبدل خواهد کرد. امید است همه دستاندرکاران دلسوز نظام بهخصوص در مصاف دیپلماسی فعال مقابل غرب در تراز با این «ما میتوانیم» ایرانی ظاهر شوند.
از سوی دیگر هر چند پدیده شگفتانگیز و قدرتمند موشکهای ایرانی از نظر نظامی و راهبرد امنیتی، انقلابی بزرگ و تحولی شگرف در دکترین دفاعی جهان است ولی مهمتر از این ابعاد میتوان به تحول و زلزلهای که در سطح سیاسی ایجاد کرده اشاره نمود؛ چرا که موشک ایرانی در چشمانداز فرهنگ سیاسی یعنی شکستن هیمنه«استعمار ذهن» و نظریه دروغین «خودبرتربینی غرب»؛ از این منظر موشک ایرانی که مصداق بارز نظریه ما میتوانیم انقلاب اسلامی بوده، خط بطلانی است بر ناترازی ما و غرب و نشاندهنده طلوع مجدد آفتاب از شرق و از افق ایران اسلامی شیعی است.
منازعه اصلی: دست برتر انقلاب اسلامی ایران یا خودمطلقانگاری استعمار غربی است که برای بصیرتافزایی امروز دو مطلب را باید دقیقا فهمید:
1ــ غرب زیادهخواه همان استعمارگر متبختر است که دست برتر غیرغربی را قبول نمیکند.
۲ ـ ارزشهای ملی، منطقهای و جهانی انقلاب اسلامی به درجات مختلف در این تهاجم یهودی ــ غربی مورد هدف است .
لذا ارزش واقعی درک و فهم دارایی بزرگ انقلاب اسلامی را دانستن، همتراز فهم ذات زیادخواه و استعماری غرب است. فهم عمیق این دو مطلب یعنی بصیرتافزایی که امروز به آن نیازمندیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال