چه عواملی باعث شد به مداحی رو بیاورید؟
من از خردسالی در هیأت طفلان زینب(س) روستای میامی همراه پدرم حضور داشتم. مداحی پدرم را میدیدم و با آن روش و رویه انس گرفتم اما شکوفایی و استعداد من به مداحی که با علاقه نیز همراه بود، برمیگردد به زمانی که نوارهای سخنرانی و روضهخوانی مرحوم شیخ احمد کافی را میگرفتم و با شوق فراوان گوش میکردم و عین همان را تقلیدی میخواندم. هروقت هم مرحوم کافی به مشهد میآمد و سخنرانی داشت، پای منبرش حاضر میشدم. یک دهه در مسجد شجره در محله چهنو نزدیک منزل ما سخنرانی داشت که در آن مراسم شرکت میکردم. مراسم بعدی او در حسینیه بهادرخان محله عیدگاه بود که من هم دنبال ماشینش میدویدم و خودم را به آنجا میرساندم.
زمانی که دانشآموز مدرسه جعفریه مرحوم علیاصغر عابدزاده بودم سر کلاس برای بچهها مداحی میکردم. بچههای کلاس به معلممان گفته بودند من مداحی میکنم. او هم مرا تشویق میکرد و میگفت در کلاس روضه بخوانم. من هم مصیبتهایی را که در نوارهای مرحوم کافی شنیده بودم سر کلاس میخواندم. سال ۱۳۶۰ با جلسه مداحی استاد سیدرضا مؤید آشنا شدم و در ۱۹سالگی بهصورت رسمی وارد عرصه مداحی شدم. از سال ۱۳۶۳ توفیق حاصل شد تا در حرم مطهر رضوی مداحی داشته باشم. البته در خانه علمایی همچون آیتالله سیدان و همچنین حسینیه مرحوم آیتالله واعظ طبسی نیز مداحیکردهام.
آغاز رسمی مداحی شما به چه زمانی برمیگردد؟
شش ماه بهعنوان رزمنده در جبههها حضور پیدا کردم و حدود ۵۰روز هم برای مداحی به جبهههای مختلف رفتم و پشت خط برای رزمندگان مداحیمیکردم.
آشنایی شما با حاج علی انسانی از چه زمانی بوده و نحوه ارتباط شما با ایشان چگونه شکل گرفت؟
آشناییام با آقای انسانی تقریبا برمیگردد به سال ۱۳۶۵. در آن زمان گاهی در جلسات روضه و مداحی خدمت ایشان میرسیدیم اما ارتباط نزدیکتر و صمیمیتر از حوالی سال ۱۳۷۰ شکل گرفت. در این سالها کمکم با ایشان آشنا شدم، از بیانات و راهنماییها و سبک مداحیشان بهره بردم. گرچه آشنایی اولیه ما در یک جلسه روضه و مداحی اتفاق افتاد اما بعدتر ارتباطها عمیقتر شد. یادم هست سال ۷۲ بود که من درگیر حادثهای شدم؛ مرغداریام آتش گرفت و ورشکست شدم. ایشان بسیار در آن ایام به ما کمک کردند. کاملا بیریا و با دستگیری مالی و محبت باعث شدند آشنایی و محبت ما عمیقتر شود.
علاقه و هدف شما در حوزه مداحی چه تأثیری در نزدیکیتان به حاج علی انسانی و بهرهمندی از دانش و هنر ایشان داشت؟
این مسأله باعث شد بیشتر سراغ ایشان بروم و از دانش و تجربهشان استفاده کنم؛ بهویژه در حوزه شعر و نحوه خواندن مدیحه. ایشان راهنماییهای زیادی درباره زبان بدن، نحوه ارتباط مستقیم با مردم و انتقال مفاهیم شعر داشتند. بارها توصیه میکردند مداح نباید مثل مجسمه بایستد. باید چشم و ابرو و حرکات دست را در خواندن دخیل کند تا مردم بهتر مفاهیم را درک کنند. استادی ایشان در زبان شعر و بدن تأثیر بزرگی روی من گذاشت و سعی کردم از این آموزهها در کار خودم استفاده کنم.
به شعر و اهمیت ادبیات در مداحی اشاره کنید. از نظر شما جایگاه حاج علی انسانی در شعر آیینی و ارتباطش با متون کلاسیک چگونه است؟
واقعیت این است که کمتر کسی در شعر آیینی مانند آقای انسانی است. شعر آیینی معمولا آن استحکام و شاکله را ندارد اما ایشان تلاش کرده هم ادبیات و هم آرایههای ادبی را در شعرهایش بگنجاند. اگر اشعار آقای انسانی را بخوانید متوجه میشوید چقدر از مضامین اشعار قدما بهره میبرند و این را در قالب شعر آیینی امروزی عرضه میکنند.
یکی از برتریهایشان آشنایی عمیق با دیوان حافظ، سعدی، بیدل دهلوی و خاقانی است. حتی کتابهایی مانند «دل سنگ آب شد» را که مجموعهای از اشعار قدیم و معاصر است گردآوری کردهاند تا مداحان از آن بهره بگیرند.
مطالعه فراوان در متون کهن اسلامی و ادبی باعث شده سطح اشعار آیینی استاد بالا باشد و بتواند خوراک ارزشمندی برای جامعه مداحی فراهم کند.
ارتباط ایشان با دیگر شاعران و اهل ادب، مثل مرحوم مؤید چگونه بود؟
در جلسات مختلف شاهد این رابطه عمیق معنوی بودم. مرحوم مؤید و سایر چهرههای ادبی مشهد با آقای انسانی مراوده داشتند و بحثها و تبادلنظرهای فراوانی جریان داشت. در کنار حضور استاتید دیگر همچون مرحوم شکوهی و شفق، این رفتوآمدها موجب غنیتر شدن فضای شعر آیینی شد. بعضی وقتها در انجمنهای ادبی حرم امام رضا(ع) دور هم جمع میشدند و در همان چندباری که بودم دیدم با چه جدیت و نشاطی درباره شعر بحث میکردند اشعار همدیگر را نقد میکردند.
آقای انسانی تا چه اندازه اهل مطالعه و استناد به کتب تاریخی و مقاتل هستند؟
اگر کسی اهل مطالعه نباشد نمیتواند مانند ایشان مجلس را اداره کند. وقتی باب سخن را باز میکنند از هر دری سخن میگویند و از هر شاعری مثال میآورند. عمق مطالعه ایشان بالاخص در متون قدیم مثالزدنی است.
شعر حافظ را با روایت تاریخی درهممیآمیزد و نکتهسنجی میکند. این مهارت، کار هرکسی نیست و بهروشنی از مطالعات گسترده ایشان سرچشمه میگیرد. از سوی دیگر، هرگز نقل بیپایهای از ایشان ندیدهام. محتوای مجالس ایشان چه بر پایه روایت تاریخی باشد و چه نظم و شعر، همیشه یا مستند است یا دستکم مبتنی بر قاعده و قرینه درست. درواقع، دقتنظر ایشان باعث میشود مطالب نادرست یا بیاساس بیان نشود و این نکته به اصالت مجالس اهلبیت(ع) برمیگردد.
ارتباط ایشان با علمای دینی و روحانیان چطور است؟
چون بیشتر در مشهد بودم، ارتباط پررنگ و روزمره ایشان با روحانیون تهران را ندیدهام، اما میدانم در مشهد و تهران با چهرههای معروفی ازجمله مرحوم سیدقاسم شجاعی، مرحوم سراج و مرحوم سیدقوام ارتباط داشتند. چنین مراوداتی به غنای مداحی کمک میکرد، چون مداحان برای غنابخشی به روضه و منبر باید از علما بهره ببرند.
سبک و سیاق مداحی آقای انسانی چه ویژگیهایی دارد؟
ایشان با شکستهنفسی میگویند «من چیزی از موسیقی نمیدانم» اما به باور من به ردیف و گوشههای آوازی تسلط خوبی دارند. خواندن ایشان عمدتا در دستگاه همایون، سهگاه و افشاری است. اجرای درست این دستگاهها در جذابیت و سوز خواندن تأثیر فوقالعاده دارد. موسیقی فطری است و مداح اگر این گوهر را داشته باشد، ناخودآگاه شنونده را متأثر میکند. اما فقط زیبایی صدا و دانستن ردیفها کافی نیست. آنچه صدا و لحن مداح را بیبدیل میکند اخلاص، سحرخیزی، مناجات و نماز شب است. وقتی مداح شبها در خلوت خویش مناجات و دعا دارد، سوز صدا و اثرگذاری روضهاش چندبرابر میشود. صدای یک مداح باید از دل برآید تا بر دل نشیند. مداحی که فقط روی فنون خواندن اتکا دارد بدون حالت معنوی، هرگز به این تأثیر نمیرسد.
اخلاص و معنویت در رفتار و زندگی حرفهای حاجعلی انسانی دارد؟
سال ۷۲ یادم هست بهخاطر همان مشکلی که عرض کردم، چند شب مهمان ایشان بودم؛ چه در تهران و چه در اصفهان. نیمهشبها بیدار میشدند و عبادت میکردند. مناجات و گریههای ایشان را بارها دیدهام. همین روحیه است که در صدایش موج میزند و آن را به مستمع منتقل میکند. وگرنه کسی که خودش از درد اهلبیت(ع) و عاشورا نسوزد، نمیتواند مستمع را منقلب کند.
یک نکته مهم این که مداح باید ابتدا خودش اثرپذیر باشد. نماز شب، مناجات و سحرخیزی، به صدا سوز میدهد.
در مورد زبان بدن و ارتباط ایشان با مردم صحبت کردهاید. چه چیزی سبک ارتباطی ایشان را خاص کرده است؟
زبان بدن حاجعلی انسانی فوقالعاده است، طوریکه با حرکات و لحن، مخاطب را ناخودآگاه منقلب میکند. استاد با چشم، ابرو، دستها و حرکات کوچک، شعر و مفاهیم را به عمق جان مومن مینشاند. او میداند که روضه فقط صدا نیست. نیمی از اثرگذاری مداحی، مهارت ارتباط غیرکلامی و بدن است. مساله دیگر ارتباط انسانی و عاطفی با مردم است. کارهای خیر و دستگیری از نیازمندان، علاوه بر شهرت، محبوبیتش را هم بین مردم بیشتر کرد. مثلا یکبار در همان سال ۷۲ برای جشن حضرتزهرا(س) که مداحان مطرح تهران حاضر بودند، در لحظهای ساده، با ۴ ــ ۳ بیت شعر و سخاوت خودش، ۱۸جهیزیه برای دختری سید تهیه شد. این تأثیر قدرت سخن و صداقت مداح است.
بین شهرت و محبوبیت تمایز قائل شدید. چرا این نکته را برای مداحی و روضهخوانی مهم میدانید؟
خیلی فرق است بین مشهوربودن و محبوببودن. شهرت ممکن است زودگذر باشد اما محبوبیت از دل مردم برمیآید و ماندگار است. اگر فقط برای دیدهشدن و در معرض توجه بودن مداحی کنی، ممکن است مقبولیتش واقعی نباشد. اما کسی که بیتکلف، برای رضای خدا و خدمت به اهلبیت(ع) و مردم مداحی میکند، در دلها جا دارد و قرنها نام او باقی میماند. محبوب دل مردم بودن هدف والاتری است. حقیقت این که هرچقدر بخواهیم درباره شخصیت ایشان بگوییم کم است. او تمام عمرش را وقف خدمت به اهلبیت(ع) و مردم کرده است.