سپس با پیشکشیدن مسائل جزئی بهنوعی جنگ زرگری دامن زدند که خودشان هم جمعش کردند.بهعبارتی طرح پرسش و پاسخها در فضای روشنفکری و غیرمذهبی بود تا القا کنند که دین ازپاسخ به تجدد موجود و مسائل روز عاجز است. در حالی که تحولات، دخالت مذهب را در زندگی اجتماعی ایجاب میکرد.
دوم، اختلافافکنی بین علما که دستهایی مرموز بهوجوداختلافات طبیعی علمی ودیدگاهی میان علما،لعاب و رنگ دیگری میداد و تنشزایی و گرایش به خشونت را ترویج میکرد.افرادی بیرون از روحانیت، حکم کاسه داغتر از آش را داشتند و با رویکردی غیرمنطقی و افراطی درباره مسألهای داغ و حساس، موضعگیری میکردند و باعث برانگیختهشدن احساسات یا واکنش در جناح دیگر میشدند.تاریخ مشروطیت، هشدارها و هشیاریهای برخی روحانیون و گرایشهای مذهبی را در این جریان نشان میدهد.
ذکر دو مورد تاریخی در اینباره، عبرتافزاست:
شیخ فضلالله نوری:
«برادران بدانند و از اشتباه خصم بیمروت و بیدین احتراز نمایند. آنها القا میکنند که روحانیون دو دسته شدهاند و با این اشتباهات به فریب عوام بیچاره میپردازند و یک دستهشان دشمن استبداد و خواهان مجلس هستند اما دسته دیگر ضد مجلس ودوست استبداد هستند.افسوس که هرچه میخواهیم این اشتباه رابه هرزبانوبههربیانرفع کنیم،خصم بیمروت نمیگذارد.»
در طرح یکی از جنجالهای کاذب بازهم هشیاری شیخ فضلالله مثالزدنی است: «از جمله، فصلی را از قانونهای خارجی ترجمه کردهاند که مطبوعات مطلقا آزاد است.
این قانون با شریعت ما نمیسازد لذا علمای عظام آن را تصحیح فرمودند زیرا نشر کتب ظلال و اشاعه [زشتی و ناهنجاری و ناروایی] در دین اسلام ممنوع است و کسی را شرعا نمیرسد که کتابهای گمراهکننده حرام را منتشر کند یا بدگویی را درباره هر مسلمانی بنویسد و به مردم برساند.»
در این باره [یکی از نوابغ شیعه و سرشناسان برجسته یعنی] آیتالله آقانجفی اصفهانی هشدار داده: «تکمیل اتحاد و اخوت بین مسلمین در این موقع که ابواب خدعه و مکر خارجی مفتوح شده، لازم است و مسلمین باید اتفاق و موافقت حقیقی داشته باشند تا خارجی نتواند القای نفاق کند... و اتحاد کلمه اسلام به اختلاف مبدل نشود... زیرا نفاق و اختلاف، باعث ضرر مسلمین و تسلط اجانب است.»
با توجه به اهداف دینی و آرمانی مشترک، راهی بود که علمای نجف و تهران و اصفهان برای شکستن خدعههای مرموز و دستهای پنهانی پیشنهاد میکردند که همانا تقوا و پرهیز از اختلاف و حفظ فضای اسلامی در مشروطیت بود.
دو محور اختلاف اندیشه دینی با تفکر غربی را در مولفههای اجرای شریعت و نفی سیطره و چیرگی اجنبی میتوان بررسی کرد. با توجه دقیق به اسناد و تاریخ مشروطه درمییابیم اگر جناحهای مذهبی در مشروطه از موج کاذب روشنفکری شناخت دقیقتری پیدا میکردند، میتوانستند بسادگی به اختلاف بنیادین تفکر غربگرای مشروطه پی ببرند و به تفاوت بنیادین با غربگرایان برسند؛ همچنانکه در دومحور یادشده به اختلاف جدی با غربگرایان رسیدند. از این دومولفه یادشده اسناد قابل توجهی از شریعتخواهان مشروطه در حوزه نجف و اصفهان و دیگر حوزههای اسلامی مشروطه در دست است. سند خواندنی قابل تأملی در یکی از مطبوعات نجف نشرشده که گویای اختلاف بنیادین مذهبیها با سکولارها درباره حکم قصاص است... ملامحمدکاظم خراسانی، پیشوای بزرگ مشروطیت در نجف اشرف اعلامیههای مهمی در این میان صادرکرده که در کتاب «هویت دینی استعمارشناسی ایرانی» برگ ۶۰ به بعد خواندنی است.