تغییر می‌کنی؟ شاید!

تغییر کلمه‌ا‌ی سنگین و برخی اوقات ترسناک است؛ نیرویی است که پیچیدگی‌های وجود انسان را آشکار می‌کند، هویت را به چالش می‌کشد و انسان را در برابر سیلی از پرسش‌های بی‌پاسخ قرارمی‌دهد.گاهی نیز در کشمکشی درونی میان دو سویه وجود ما نمایان می‌شود، جایی که نور و تاریکی در درون ما با یکدیگر می‌جنگند.
تغییر کلمه‌ا‌ی سنگین و برخی اوقات ترسناک است؛ نیرویی است که پیچیدگی‌های وجود انسان را آشکار می‌کند، هویت را به چالش می‌کشد و انسان را در برابر سیلی از پرسش‌های بی‌پاسخ قرارمی‌دهد.گاهی نیز در کشمکشی درونی میان دو سویه وجود ما نمایان می‌شود، جایی که نور و تاریکی در درون ما با یکدیگر می‌جنگند.
کد خبر: ۱۵۰۴۴۲۶
نویسنده محمدپارسا اشرفی - نوجوانه
 
تغییر می‌تواند انسان را یا به سوی رهایی ببرد یا آشوبی درونی.روایت مفهومی به نام تغییر،خواه به سوی مثبت و زیبایش، خواه به سوی تاریک و ناامیدکننده‌اش، هنر می‎‌‌خواهد. راوی باید بداند دقیقا چه بگوید تا مخاطب را به نحو احسن در جریان زندگی شخصیتی قراردهد که تصمیم به تغییرگرفته است.درمیان آثار ادبی وسینمایی،کم نیستند نویسندگان و فیلمنامه‌نویسانی که به‌سراغ تغییر رفته‌اند و از سختی‌هایش گفته‌اند، از مزایایش یا از بدبختی‌هایی که ممکن است به همراه داشته باشد. من چهار اثرراانتخاب کردم که برای خودم نمادپرداخت خوب ازمفهوم تغییرهستند. با من همراه باشید تا بیشتر آنها را بشناسیم.

انسانم آرزوست!

جالب است که هر وقت صحبت از تغییر می‌شود، داستان گرگور زامزا به یادم می‌آید. نمی‌شود از تغییر صحبت کنیم و از مردی نگوییم که بعد از بیدار شدن از خواب متوجه می‌شودبه یک حشره تبدیل شده است! نگاه و ایده‌ای نو که فرانتس کافکا در داستان عمیق و زیبایش به نام «مسخ» به آن می‌پردازد. کافکا به دوست نزدیکش، ماکس برود وصیت کرد که تمام آثارش را نخوانده بسوزاند.البته ماکس ازاین دستوراطاعت نکردوبیشتر آثارکافکا رامنتشرکردودوست خودرا با داستان‌هایی مثل «مسخ» و «محاکمه» به شهرت جهانی رساند. برای من این داستان کوتاه از اهمیت بالایی برخوردار است. اطرافیان و نزدیکان ما در قبال تغییرات ما چه واکنشی دارند؟ کافکا درمسخ به مفاهیم مهم وجالبی اشاره دارد.بعد ازتغییرات گرگور هیچ‌کس مثل قبل او را دوست ندارد وحتی متوجه می‌شود خانواده و عزیزترین کسانش او را فریب داده‌اند. این تغییر اساسی باعث می‌شود او به باطن افراد پی ببرد. حتی خواهرش که آرزو داشت او را به کلاس موسیقی بفرستد دیگر تاب تحمل او را ندارد. داستان غم‌انگیز گرگور زامزا نشان‌‌دهنده بیگانگی است. بیگانگی با ارزش‌ها و اهداف. مسخ کافکا نثر ساده و روانی دارد. خط مستقیمی را دنبال کرده و خواننده را باصحنه‌های ناب وتصاویر منحصر به‌فردی آشنا می‌کند. 

مربی دوست‌داشتنی
هنوز هم اگر جایی ببینم این فیلم را پخش می‌کند، با جان و دل می‌نشینم و تماشا می‌کنم. در دوره راهنمایی بودم که برای اولین‌بار «مربی کارتر» را دیدم. صحنه‌های ورود یک مربی تازه‌نفس و مقرراتی که نقش او را ساموئل ال‌جکسون ایفا می‌کند و سختگیری‌های اولیه و موفقیت‌های پایانی تیم بسکتبال مدرسه هنوز در گوشه ذهنم واضح و شفاف است. فیلم مربی کارتر یکی از بهترین فیلم‌هایی است که فرآیند تغییر را به ما نشان می‌دهد. فرآیند تغییر عادت‌های غلط و جانفشانی برای اهداف بزرگ و درخشان. مربی تازه مدرسه وقتی ‌می‌بیند دانش‌آموزان فقط به فکر بسکتبال و بازی درسالن ورزشی هستند و در عین حال از درس و امتحان دوری می‌کنند و دور‌و‌بر خلاف می‌گردند، عهد می‌بندد که آنها را تغییر دهد و سر به راه‌شان کند. یقینا همه افراد به یک شکل به تغییر پاسخ نمی‌دهند. دراین بین برخی دانش‌آموزان هستندکه در دوراهی شرکت در مسابقات بسکتبال بین مدارس ایالت‌های آمریکا و خلافکار شدن، خلافکاری را انتخاب می‌کنند! و یک مربی خوب و کاربلد هیچ‌وقت جا نمی‌زند. می‌ماند، می‌جنگد و پسران مدرسه رارها نمی‌کند.آیا می‌شودهم به درس و بحث مدرسه رسیدگی کرد و هم پیروز مسابقات بسکتبال بود؟ به نظرم بد نیست برای یک‌بار هم که شده فیلم مربی کارتر را ببینید. 

داروی شگفت‌انگیز
تغییر شخصیت. از آن دست تغییرات مورد علاقه خوانندگان کتاب که البته باید ظریف و بی‌نقص انجام شود. شاید بد نباشد سراغ اثر بی‌تکرار رابرت لویی استیونسون برویم.کتاب زیبای«‌دکتر جکیل و آقای هاید».دراین داستان جذاب، دکتر جکیل که راجع به دوگانگی شخصیت کنجکاو شده، دارویی می‌سازد تا جنبه‌های خوبش را از بد جدا کند. جنبه‌های بد دکتر جکیل در شمایل فردی خشن و بی‌رحم به نام هاید درمی‌‌آید.این کتاب به توضیح مفاهیم بسیاری می‌پردازد. مثل این‌که افراد همیشه درگیر نبردی بین آنچه در درون‌شان جریان دارد و آنچه در ظاهر نشان می‌دهند، هستند. استیونسون به‌خوبی شرارت را زیر ذره‌بین می‌گذارد. آقای هاید به روشنی نماد اعمال زشت و شیطانی است. اعمالی که احتمال دارد هرکدام از ما هم وسوسه شویم به سمت آنها برویم و با تغییری ناگهانی، زندگی‌مان را دچارتنش کنیم. مهم است که چه زمان افسار نفس خود را به دست بگیریم و به چاه نیفتیم. قصه خیر و شری که نویسنده اسکاتلندی روایت کرده، جزو ادبیات گوتیک به حساب می‌آید.؛ ادبیاتی که به فضاهای تاریک و پررمزوراز، ترس، جادو، امور مافوق طبیعت و کابوسش مشهور است. خواندن این کتاب شما را خسته نمی‌کند و با شخصیت‌پردازی و توصیفات عالی نویسنده، تجربه خوبی برایتان رقم خواهد خورد. 

می‎دوم پس هستم... 
گاهی اوقات برای رسیدن به خواسته‌ها باید تغییر کرد و برای این تغییر، ناهمخوانی مسیر و هدف مورد علاقه‌ات با شرایط و موقعیتی که در آن متولد شدی و رشد کردی، دیگر برایت اهمیت ندارد. می‌دوی، زحمت می‌کشی، بزرگ می‌شوی و باز هم می‌دوی. فیلم «دونده» اثر امیر نادری و محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، قصه پسری است در آبادان. پسری که تک‌و‌تنها در این عالم روزگار می‌گذراند. نامش امیرو است و رویایش رفتن از جنوب ایران به جایی دیگر و پرواز از قفسی است که برای خودش ساخته. می‌خواهد تنهایی را در هم بشکند و آن سوی آب‌های خوشرنگ خلیج‌فارس را هم ببیند. او کار می‌کند و سعی دارد شرایط مناسبی برای خودش فراهم کند. بطری آب می‌فروشد، کفش واکس می‌زند و در نهایت با اصرار وارد مدرسه می‌شود تا الفبا یاد بگیرد. تمرین‌ها و تلاش مداوم امیرو برای یادگیری الفبا نشان از یک تغییر دارد. تغییر درسبک زندگی.صحنه‌ای که امیرو همزمان باپرواز هواپیما،با فریاد وصدای بلند حروف الفبارا یک‌به‌یک برای خودش تکرار می‌کند در ذهن من ماندگار و جاودانه شده است. درنوشتن داستان این فیلم، بهروز غریب‌پور به امیر نادری کمک کرده و تدوینگر این اثر نیز بهرام بیضایی است. 


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
رأی معنادار لبنانی‌ها

در گفت‌و‌گوی اختصاصی روزنامه «جام‌جم» با دو تن از اعضای بلندپایه جنبش امل و حزب‌الله لبنان بررسی شد

رأی معنادار لبنانی‌ها

در رستوران انتخاب شدم

علی‌امین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفت‌وگو با «جام‌جم» از خاطرات حضورش در این سریال می‌گوید

در رستوران انتخاب شدم

نیازمندی ها