این کتاب شامل ۵۴ شعر از شاعران مختلف از جمله علیرضا قزوه، میلاد عرفانپور، رضا یزدانی، مهدی جهاندار و ... است که با نگاهی عاطفی، ارزشی و حماسی به ستایش رشادت و غیرت این شهید سبزواری پرداخته است.حمیدرضا الداغی، پدری سبزواری بود که ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ حین دفاع از دخترانی در دیار سربداران، به ضرب چاقوی اراذل و اوباش به شهادت رسید. شعرها در این مجموعه، تنوعی از سبکها و زبانها را در بر میگیرند و با زبانی شاعرانه، روایتی جمعی از تأثر و ستایش را شکل میدهند. به مناسبت انتشار کتاب «قصه جریحهدار شد» با محمدرضا جعفرینسب، نویسنده کتاب به گفتوگو پرداختیم.
جرقه اولیه گردآوری این مجموعه شعر از کجا زده شد؟
یکی دو روز بعد از شهادت حمیدرضا الداغی، فیلمی از شهید منتشر شد که در آن ایشان با چاقو مورد حمله قرار گرفتند. چون فاصلهای چند روزه تا زمان تشییع جنازه بود، این فیلم در کل کشور و حتی در رسانههای خارجی منتشر شد. با انتشار فیلم، مردم متوجه این حادثه شدند و در این فضا، بعضی سوءاستفادهها نیز صورت گرفت. فضای کشور به سمتی پیش رفت که تعدادی از هنرمندان با تولید آثار هنری، ارادت و احترام خود را به شهید الداغی و خانوادهشان ابراز کردند. شاعران هم از اقشاری بودند که در سطح کشور، در کانالها و گروههای مختلف یا رسانههای متنوع، اشعاری منتشر کردند.این اتفاق جرقهای شد که تصمیم بگیریم یک فراخوان برای گردآوری اشعار از شاعران کشور ترتیب دهیم. اولین کاری که انجام دادیم، ایجاد کانالهایی در رسانههای مختلف مثل ایتا، بله، اینستاگرام و تلگرام بود. هدف ما این بود که مرجع شویم؛ یعنی هر کسی در سراسر کشور بخواهد اطلاعاتی به دست آورد، به این کانالها مراجعه کند و از اطلاعات ما بهرهبرداری کند. در این کانالها، اشعار شاعران را منتشر کردیم و این امر موجب شد بسیاری از شاعران تشویق شوند تا شعرهای خود را برای ما ارسال کنند.این فراخوان برای جمعآوری اشعار کمک بزرگی به ما کرد و بسیاری از شاعران اشعار خود را برای ما فرستادند. درواقع، این یک اتفاق نادر بود. معمولا وقتی حادثه مهمی در کشور رخ میدهد، شاعران و نویسندگان به تولید آثار ادبی و رسانهای میپردازند. اما این اتفاق در حوزه شعر به شکل خاصی رخ داد و ما سعی کردیم این اشعار را جمعآوری و در قالب یک کتاب منتشر کنیم.
پرداخت به روایت شهید الداغی به چه میزانی و از چه جهاتی حائز اهمیت بود؟
اگر ما شهید الداغی را همانطور که بود روایت نمیکردیم، افراد دیگر او را اشتباه روایت میکردند. چرا میگویم ما، چون کار ما در حوزه تاریخ شفاهی است. در مجموعه حسینیه هنر سبزوار سالهاست در زمینه تاریخ شفاهی فعالیت داریم. کار تاریخ شفاهی به این معناست که روایتها باید مستند و واقعی باشند. بنابراین، ما مسئولیت داشتیم شهید الداغی را همانطور که بود روایت کنیم.شهید الداغی نه بسیجی بود، نه مذهبی و نه حزباللهی؛ او یک انسان معمولی و یک شهروند عادی بود. فردی که نسبت به جامعهاش بیتفاوت نبود، کسی که در یک خانواده خوب بزرگ شده و مادرش معلم بود و به خوبی توانسته بود فرزندی تربیت کند که انسانی شایسته برای جامعه باشد. ما میخواستیم این حقیقت را روایت کنیم، اما رسانههای خارجی قصد داشتند او را به گونهای دیگر معرفی کنند. حتی برخی از رسانههای داخلی هم میخواستند او را یک فرد مذهبی، بسیجی و حزباللهی معرفی کنند، در حالی که واقعیت این نبود. شهید الداغی یک جوان امروزی بود و ما سعی کردیم او را همانطور که بود، روایت کنیم.
چرا تصمیم گرفتید پاسداشت شهید حمیدرضا الداغی را به زبان شعر انجام دهید؟
در بحث تصمیمگیری برای چاپ کتاب شعر، چون روایت از زبان هنر صورت میگرفت، این بسیار متفاوتتر از آن بود که بخواهیم روشهای دیگر را به کار ببریم یا او را به گونهای دیگر معرفی کنیم. دیدیم که از زبان هنر و هنرمندان، این روایت در حال شکلگیری است. ما در ساعات اولیه، کلیدواژههایی مثل «غیرت»، «خوشغیرتی» و «جوانمردی» را تعریف و در رسانههای مختلف منتشر کردیم تا شاعران بتوانند در خصوص این ویژگیها شعر بسرایند. به این ترتیب، شعر به عنوان اولین محصول این پروژه انتخاب شد.
انتخاب عنوان کتاب چگونه صورت گرفت و چه مفهومی پشت آن بود؟
یکی از شعرها در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت. زمانی که این شعر منتشر شد، شعر آقای یزدانی با عنوان «قصه جریحهدار شد آن طرف پیادهرو» بسیار مورد توجه قرار گرفت. این شعر توسط آقای مهدی رسولی، مداح معروف به صورت نوحه خوانده شد و در رسانهها بازتاب بسیار خوبی داشت. ما همین شعر را برای عنوان کتابمان انتخاب کردیم و اسم کتاب «قصه جریحهدار شد» شد.در پشت جلد کتاب هم بخشی از همین شعر آورده شد. در انتهای شعر آمده است: «آنچه همیشه و هنوز کوچه به کوچه جاری است، قصه سربداری و غیرت سبزواری است.» و این اشاره دارد به این که سبزواریها و مردمان دیار سربداران با این شهر ارتباط عمیقی برقرار کردهاند و با آن بسیار مأنوس شدهاند.
انتخاب شاعران برای این مجموعه بر چه اساسی صورت گرفت؟... آیا در بین شعرها سبک یا لحن خاصی را ترجیح دادید یا مجموعه را با تنوع سبکها گردآوری کردید؟
در مرحله اول، توجه ما بیشتر به کیفیت شعر و محتوای آن بود و به دنبال سبک یا لحن خاصی نبودیم و تصمیم نداشتیم شاعران را به صورت خاص انتخاب کنیم. هر شعری که میآمد و محتوای خوبی داشت، داستانی برای گفتن داشت، یا پیامی در آن نهفته بود، سعی میکردیم آنها را انتخاب کنیم، به این معنا که حدود ۸۰ تا ۱۰۰ عنوان شعر برای ما ارسال شد و ما بهترین شعرها را برای چاپ در کتاب برگزیدیم.
کدام شعر یا شاعر در این مجموعه بیشترین تأثیر را روی خود شما گذاشت و چرا؟
شعر آقای یزدانی با عنوان «قصه جریحهدار شد» شاید یکی از اشعاری بود که بیشترین تأثیر را روی من گذاشت. در این فرآیند، از استاد محمدکاظم کاظمی و دکتر جواد جعفرینسب کمک خواستیم. این دو عزیز شعرها را ارزیابی کردند و ویراستاریهایی انجام دادند. اگر شعر، چه در مصرع و چه در بیت ایرادی داشت، سعی میکردند آن را اصلاح کنند. این اصلاحات یا با هماهنگی ما بود، یا خودشان شخصا تلاش میکردند ایراد را رفع کنند.
در مسیر گردآوری و انتشار این کتاب با چه چالشهایی مواجه شدید؟
در مسیر گردآوری و انتشار، با چالشهای زیادی مواجه شدیم. بهطبع، شاعران از تمام شهرهای ایران بودند و ارتباط گرفتن با آنها کار سختی بود. پیدا کردن آنها نیز دشوار بود. بعد از آن، باید از آنها اجازه میگرفتیم که بخواهیم برخی از اشعارشان را منتشر کنیم و برخی تغییرات مانند ویراستاری یا تعویض برخی کلمات روی آنها اعمال شود. این کار در شرایطی که زمان کمی داشتیم و تحتفشار بودیم، سخت بود. بهویژه در اوضاع شلوغی و کمبود زمانی که برای جمعآوری شعرها داشتیم. با این حال، هر کاری که به ثمر میرسد،شیرینی خاص خود را دارد وآن سختیهابه مرورازذهن گردآورندگان و تولیدکنندگان آن محو میشود.
آیا بازخورد خاصی از خانواده یا نزدیکان شهید دریافت کردید؟
از همان روزهای اول، خانواده شهید همراهی و همکاری بسیار خوبی با ما کردند. این کتاب شعر شاید حدود یک سال قبل به تایید خانواده شهید رسید و اکنون بعد از گذشت یک سال از گردآوری، در حال چاپ و انتشار است. خانواده شهید واقعا در این مدت با ما خوب همکاری کردند و پای کار آمدند. این اولین و آخرین محصول برای شهید الداغی نبوده است ما برای این شهید دو یا سه دفتر تحریر تولید کردیم و در ماه اول پس از شهادت ایشان، با مدیریت هنری اسماعیل هاشمآبادی یک دیوارنگاره درباره شهید الداغی کار کردیم که این دیوارنگاره در سطح کشور مطرح شد. علاوه بر این، کارهای دیگری مثل مهر شهید و مهر مدارس (مهر صد آفرین و هزار آفرین برای مدارس) نیز تولید کردیم.
آیا آثار دیگری هم برای معرفی این شهید تولید خواهید کرد؟
پس از این کتاب شعر، قصد داریم کتاب خاطرات شهید حمیدرضا الداغی را نیز منتشر کنیم. در این دو سالی که از شهادت ایشان میگذرد و در تمام این پروژهها، خانواده شهید همراه ما بودند، کمک کردند و با تشویقهایشان باعث شدند این محصولات به ثمر برسند. قطعا این همکاریها ادامه خواهد داشت و به ما کمک میکند در ادامه نیز شهید الداغی را درست روایت کنیم و محصولات بیشتری برای ایشان تولید کنیم.