به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از مرداد سال گذشته و با گزارش سرقت از مردی در خیابان اعجازی، منطقه زعفرانیه درشمال تهران اتفاق افتاد.شب حادثه فرد میانسالی قصدداشت ازدستگاه خودپرداز پول دریافت کند،اما درست در همان لحظات دو زورگیر موتورسوار از راه رسیدند و درحالیکه چاقو در دست داشتند با او درگیر شدند. در جریان این درگیری مرد بهشدت آسیبدید و زورگیران پس از سرقت ساعت و گوشی تلفنهمراهش گریختند.
بهدنبال این حادثه، تصاویر دوربینهای مداربسته محل در فضای مجازی منتشر شد و بازتاب گستردهای پیدا کرد. سرانجام کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی تهران موفق شدند هر دو زورگیر رادستگیر کنند.در ادامه دو زورگیر توسط مأموران پلیس به محل حادثه منتقل شدند و صحنه این سرقت خشن را بازسازی و جزئیات بیشتری از آن را بازگو کردند. آنها که ۲۰ و ۲۲ساله هستند، گفتند این نخستین باری است که دست به سرقت میزنند و آنموقع قرص مصرف کرده بودند و حالت عادی نداشتند. یکی از آنها گفت: «وقتی مردی را دیدیم که تنهاست و از خودپرداز پول دریافت میکند تصمیم به سرقت گرفتیم. در درگیری او پایش به پل گرفت و زمین خورد. ما هم گوشیاش را برداشتیم و فرار کردیم، اما حالا از کاری که کردهایم پشیمانیم.»تحقیقات از متهمان ادامه پیدا کرد تا اینکه ردپای دزدان دیگر هم در این پرونده بهدستآمد و ماموران پنج سارق زورگیر دیگر و سه مالخر را دستگیر کرده و شاکیان دیگری هم در این پرونده شناسایی شدند. با تکمیل تحقیقات در دادسرای ویژه سرقت، برای متهمان به اتهام مشارکت در سرقت مسلحانه در شب کیفرخواست صادر شد و دیروز در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
درابتدای جلسه شاکیان پرونده به تشریح شکایت خودپرداختند.یکی ازآنها گفت:«خرداد سال گذشته داخل ماشین بودم که گوشی تلفنهمراهم زنگ خورد. خواستم به آن جواب بدهم که موتور مشکیرنگی نزدیکم ایستاد و ترکنشین با چاقو به من حمله کرد و گوشی را قاپید. بعد هم با کمک همدستش گریخت.»
شاکی دوم که دختر جوانی بود گفت: «صبح روز حادثه در حال رفتن به محل کارم بودم که در نزدیکی متروی صادقیه متوجه دو موتورسوار شدم. آنها خلاف جهت بقیه حرکت میکردند. ترکنشین موتور به من حمله کرد و با تهدید چاقو و اسپری اشکآور، گوشیام را سرقت کرد.»
سومین شاکی پسر ۱۵سالهای بود که پدرش در دادگاه حاضر شد و گفت: «ساعت۲ بعدازظهر روز حادثه گوشی تلفنهمراهی را برای پسرم خریدم. او در خیابان ۱۷شهریور بود که دزدان زورگیر گوشیاش را سرقت کردند.»
سرقت ازچهارمین قربانی رنگوبوی دیگری داشت. پسرجوان به قضات گفت: «متهمان با تصادف ساختگی سد راهم شده و بعد کتکم زده و با تهدیدچاقو مراپای دستگاه عابربانک برده ومجبورم کردندسهمیلیون تومان به شماره کارت آنها انتقال دهم.»
پنجمین شاکی هم گفت: «مرداد سال گذشته در حوالی محلاتی ترکنشین موتور با قمه به من حمله کرد و گفت تو حیف هستی؛ گوشی را بده تا کشته نشوی.»ششمین شاکی هم گفت: «زورگیران موتورسوار خلاف جهت به من نزدیک شده و اول ساعت پرسیدند و بعد با قمه ضربهای به کتفم زدند و گوشی را از دستم گرفتند.»
هفتمین شاکی هم که درنبردشمالی گرفتار سارقان شده بود،گفت:«حدود ساعت ۱۱شب باسه نفر ازدوستانم درایستگاه اتوبوس بودیم که سارقان با قمه به ما حمله کردند.گوشی من و یکی از دوستانم راگرفتند. دوست دیگرمان گوشی خود را میان شمشادها پرتکرد که دزدان بیخیال آن شدند.»
آخرین شاکی، مدیر موفق یک شرکت دانشبنیان بود که با پیگیری ماجرا و ردیابی گوشی تلفنش از آلمان توانست دزدان را گرفتار کند: «اطلاعات کاری مهمی در داخل گوشی تلفنهمراهم داشتم. خط دومم در آلمان فعال بود و از طریق ردیابی آن و پیگیری پلیس، دو نفر از دزدان دستگیر شدند. وقتی گوشی را تحویل گرفتم هاردش نبود و نتوانستم به اطلاعات مهم کاریم دست پیداکنم. وقتی دزدها آمدند گفتم هرچه پول بخواهید میدهم اما گوشی تلفنهمراهم را نمیدهم. دزدها بهشدت منرا مجروح کردند. من نفر اول صنعت پزشکی کشور هستم و از رئیسجمهور جایزه دریافت کردم. به دزدها گفتم هزینه تحصیل شما را میدهم تا به دانشگاه بروید و دیگر دزدی نکنید. فقط اطلاعات گوشی را به من بدهید. آنها طوری گوشی را باز کردند که فقط متخصصان شرکت اپل قادر به این کار هستند.»
پس از طرح شکایت شاکیان نوبت به دفاعیات متهمان رسید. رامین و مجید دو عضو اصلی این باند بودند و بقیه سارقان در چند سرقت حضور داشتند که در دادگاه هم منکر اتهامشان شدند.
رامین به ماموران گفت: «سرقت گوشی نخبه علمی و دو نفر دیگر را قبول دارم. من و مجید یک شب قرص خوردیم و تحت تاثیر آن سرقت کردیم. من کار داشتم و آن شب در حالت عادی نبودم. فقط گوشی آقای دکتر را فروختیم و دو گوشی دیگر قیمتی نداشتند و آن را کنار خیابان پرتکردم. الان هم پشیمانم و درخواست بخشش دارم.»
مجید هم وقتی در جایگاه ایستاد و با قبول حضور در پنج سرقت اظهار داشت: «من در سرقتها راکب موتورسیکلت بودم و به سمت کسی چاقو نگرفتم. درخصوص یکی از شاکیان که ادعا میکند او را به مقابل عابربانک برده و مجبورش کردم پول به کارتم بزند باید بگویم که دروغ میگوید. او با موتورم تصادف کرد و سهمیلیون تومان خسارت به من زد. فقط چون کارت بانکیام همراهم نبود، خواستم به کارت دوستم پول را بزند.»
سپس دیگر متهمان از خود دفاع کردند و یکی از آنها در جریان دادگاه توانست رضایت شاکیاش را جلب کند.
با دفاعیات متهمان و وکلای آنها قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.