به گزارش جامجمآنلاین از ایرنا، سعدی از رهگذر حکمت و تجربه، به بازسازی بنیادهای فکری و رفتاری جامعه انسانی میپردازد. همین اصلاح بنیادهای اجتماعی و اخلاقی، آن گونه که تجربه توسعه نشان داده شده است، از مهمترین پیشنیازهای توسعه اقتصادی پایدار است.
توسعه صرفاً به معنی رشد تولید ناخالص داخلی نیست بلکه به معنای شکلگیری نهادهای کارآمد، فرهنگ تحقیق و قانونگرایی، اعتماد اجتماعی و عدالت ساختاری است.
این پیشنیازها در متن زندگی و از طریق فرهنگ جامعه ساخته میشوند، نه از طریق مدلهای اقتصادی.
سعدی با نگاهی دقیق به جامعه، انسان، قدرت، و روابط اجتماعی، تلاش میکند ارزشهایی را پایهگذاری کند که در بلندمدت میتواند بستر توسعه را فراهم کند.
سعدی اقتصاددان نیست، اما گویی سلوک فرهنگی و اجتماعی توسعه را پیش میبرد که تحلیلگران معاصر، در حکمت خود به تصویر کشیده شده است؛ آنجا که در مقدمه گلستان میگوید، شناختن نعمتهای خداوند و یافتن روش بهرهگیری از آنها، سرآغاز راهی است که میتواند به گونهای باشد، که در آن زندگی میکند و میماند:
منت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش باعث قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت؛ هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است و چون بر میآید مفرّح ذات.
سعدی در پیوند با این نگاه در بوستان نیز بر این معنا میگذارد:
عزیزی که هرکه از درش سربتافت / به هر در که شد عزّت نیافت
در این نگاه، سعادتمندی در گرو شناخت منبع کرم و حکمت و دوری از مسیرهای غلط و پرهزینه است؛ سعدی در این اشعار، شکرگزاری را یک عبادت میداند که نعمتها و تدبیر در مصرف منابع را به همراه دارد. این نگاه، آغازی برای فلسفه نعمت، برنامه ریزی و عقلانیت در استفاده از منابع است.
عدالت، شایستهسالاری و حکمرانی عادلانه
یکی از ارکان اندیشه سعدی، باور به امکان اصلاح فرد و جامعه است. او با نگاهی تربیتی و اصلاحگرانه، نهتنها انسان را میتوان هدایت کرد، بلکه جامعه را مانند زمینی میبیند که اگر بهدرستی بذر سعادتمندی کاشته شود، محصول بهتر و بیشتر خواهد شد.
سعدی در حکایتها، نتایج رفتارهای خوب و بد را بهگونهای ملموس و قابل فهم برای عموم مردم ترسیم میکند گاه با داستانی از یک حاکم عادل، و گاه با ماجرای یک درویش نکتهدان.
این سبک، همان کارکردی را دارد که نظریهپردازان را در «ارتقای سرمایه اجتماعی»، «تحول فرهنگ عمومی» و «اصلاح هنرها» دنبال میکنند.
او جامعه را نه مانند موجودی ایستا و بسته بلکه پویا و قابل اصلاح میبیند، که در پرتو اخلاق، آموزش، تجربه و عبرتگیری میتواند از فساد و تباهی فاصله بگیرد و به سوی عدالت و شکوفایی حرکت کند.
در نگاه سعدی، عدالت نه صرفاً یک فضیلت فردی، بلکه بنیان قدرت حکمرانی و نقطه آغاز ثبات و آبادانی است.
جایگرفتن خردمندان در جایگاه واقعی خود، یکی از کلیدیترین شروط توسعه است. آنجا که سعدی میگوید:
کوتاه خردمند به که نادان بلند
این جمله ناظر بر قضایای طبیعی در رفتاری و گزینشی است.
اگر ساختارهای سیاسی و اداری جامعه، دانای کوتاه را کنار گذاشته و نادان بلند را بالا برند، نه فقط عدالت زیرپا نهاده میشود، بلکه عقل و مهارت از مدارک مدیریت خارج میشود.
سعدی از کودکی خردمند، این اصل را طرح میکند تا هشدار دهد که زیربنای ناکامی از جوامع، دقیقاً در این وارونگی شایستهسالاری نهفته است.
عدالت به زعم سعدی، صرفاً در نیت و گفتار نیست، بلکه باید در ساختن قدرت، در توزیع منابع، در سلوک مدارها و در نظر گرفتن حقوقی که در وجودم وجود دارد:
پادشه را کرم باید تا گرد او آیند / و رحمت تا در پناه او دولتش ایمن نشیند
در این تصویر، کرم و رحمت دو بال عدالتند. کرمهای همبستگی مردمان میشود و رحمت باعث امنیت و انسجام داخلی میشود.
جامعهای که عدالت در آن نهادینه نیست، قدرتش متزلزل، خزانهاش تهی، و دشمنانش بر او مسلط خواهد شد و در نهایت، آنجا که سعدی هشدار میدهد:
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / برآورند غلامان او درخت از بیخ
به ساختار اجتماعی و قدرت قانونگذاری اشاره دارد. اگر قضاوت، قانونگذاری و مالکیت به درستی تعریف و بینقص اجرا نشود، بیعدالتی به سادگی اتفاق میافتد و ظلم، شالوده مملکت را از هم میگسلد.
عدالت، برجستهترین مضمون اجتماعی در آثار سعدی است؛ مفهومی که فراتر از توزیع منابع منصفانه، بهعنوان بنیان نظم، امنیت، و اعتماد عمومی عمومی میشود.
سعدی عدالت را شرط بقای حکومتها و آرامش ملتها میدانند. در «گلستان»، عدالت حاکم را مایهای آبادانی میخواند و ظلم را آتشی میداند که به جان ملک میافتد.
یا مکن تا توانی دل خلق ریش/ وگر میکنی میکنی بیخ خویش
رعیت نشاید به بیداد کشت/ که مر سلطنت را پناهند و پشت
در نگاه سعدی، جامعهای که در آن عدالت رعایت شود، زمینههای امن برای خلاقیت، تولید، و سرمایهگذاری سالم میآورد چرا که عدالت، سرمایه اجتماعی و احساس امنیت روانی برای فعالیتهای اقتصادی را تقویت میکند.
او از این زاویه، عدالت را نه یک مفهوم آرمانی، ابزاری برای پایداری و شکوفایی اجتماعی میبیند.
فرهنگ کار، عزت و استقلال اقتصادی
در مدلهای مدرن توسعه، نقش نیروی انسانی صرفاً به عدد و آمار خلاصه نمیشود. بلکه کیفیت منابع انسانی و بهویژه فرهنگ کار، تعیینکنندهی رشد پایدار است.
فرهنگ کار، از این منظر، بخشی از تابع تولید منابع انسانی است؛ مؤلفههای نامرئی، اما بسیار تأثیرگذار بر بهرهوری، نوآوری، و کارآفرینی است. اگر این فرهنگ در جامعههای تقویت شود، سرمایه و فناوری نیز نمیتواند به ثمر برسند تبدیل شود.
در این زمینه، سعدی بیتردید از استادان بزرگ فرهنگ کار است. سعدی بارها از کار و کوشش بهعنوان وظیفههای انسانی و ارزش سخن گفته است.
او در کارهای خود، کار را نه عابر میداند و نه صرفاً ابزار معیشت؛ ابزارهای شرافت، رشد شخصیت، و شکوفایی انسان. این نگاه، با فرهنگ کارآفرینی مدرن همراستا است. برای نمونه میفرماید:
هر که نان از عمل خویش خورد
منت حاتم طایی نبرد
سعدی این اصل را زیربنای استقلال اقتصادی میداند. مردمانی که متکی به کار خود هستند، آزادتر میاندیشند، تصمیم بهتری میگیرند و کمتر از اسیر مدیران فاسد میشوند.
همچنین او در مورد اخلاق حرفهای و محیطکار است که باید از عیب جویان، فرصت نشر اندیشههای پلید گرفته شود و با حکمت جامعه را به سمت داوری سودمند پیش برد. او در پاسخ به افراد عیب جو جستجو میکند و قاطع میگوید:
بر ظاهرش عیب نمیبینم و در باطنش غیب نمیدانم
و این قانون اجتماعی را بنا میکند که
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد / بیگمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
در این نگاه، اخلاق کار، احترام متقابل و تمرکز بر مهارت و تولید، جای تهمت و عیبجویی را میگیرد.
این فرهنگ در نهادها و ساختارهای سالم اقتصادی، یکی از شروط اصلی سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار است. در اوج آرمانی به کار و مسئولیت اجتماعی، سعدی مدیرانی که دغدغه آنها را دارند منابع شخصی هستند را مدیرانی که در اندیشه توسعه و سعادتمندی جامعه هستند به خوبی از هم تفکیک و مدیریت میکنند را چنین میسنجد:
گفت، آن، گلیم خود را در میبرد ز موج / و این جهد میکند که غریق را بگیری.
این نگاه، بهروشنی فاصلهای میان مدیران خودمحور و مدیران توسعهگرا را ترسیم میکند.
سعدی ثروت را نه نفی میکند و نه میشود، بلکه آن را ابزاری در دست انسان اخلاقمدار میبیند. این دیدگاه، ساده بهنظر میرسد، اما سنگبنای نگاه اخلاقمحور به اقتصاد است که در فضای توسعه بسیار مهم است.
در اندیشه سعدی، آموزش و هنر نه فقط برای زیبایی یا فضیلت فردی، بلکه بهمثابه نیرویی مولد برای توسعه و پایداری قدرت سیاسی و اقتصادی مطرح میشود:
هنر سرچشمه زاینده است و دولت پاینده؛ وگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد، که هنر در نهفت خود دولت است. هر جا رود قدر بیند و در صدر نشیند. بیهنر لقمه چند و سختی بیند.
در این عبارت، هنر معادل توانمندی، خلاقیت و دانش بهکاررفته است.
میتوان این نگاه را در جهان امروز به مهارتآموزی، نوآوری فناورانه و کارآفرینی توسعهمحور تعمیم داد. در واقع، سعدی بر این باور است که دولتها باید سرمایهگذاری کنند در مهارت و نوآوری را در اولویت قرار دهند، چرا که در دستانشان توسعه مییابند که «از علم، ثروت میسازند».
در نهایت، برای ساختن یک نظام اداری و سیاسی کارآمد، تجربه، دانایی و مهارت را بهجای نوخاستگی و شعارزدگی مینشاند:
به رای جهاندیدگان کار کن / که سعید آزمودهست گرگ کهن
متر از جوانان شمشیرزن / حذر کن ز پیران بسیار فن
خردمند باشد جهاندیده مرد / که بسیار گرم آزمودهست سرد
گرت مملکت باید آراسته / مده کار معظم به نوخاسته
در این ابیات، بنیان عقلانیت سیاسی سعدی میشود: اتکا به تجربه و خرد آزمه، راهی برای ثبات، کارآمدی و رشد است.
پیوند نظریههای نهادی با اندیشه سعدی
با نگاهی به گفتههای سعدی و نظریههای نهادی معاصر، میتوان به راحتی پی برد که نهادهای عادلانه را پیشنیاز هر نوع توسعه اقتصادی پایدار میداند.
از دیدگاه سعدی، عدالت، شایستهسالاری، و پاسخگویی در حکمرانی باید به اصول بنیادین مورد توجه قرار گیرند. این اصول نهتنها باعث کاهش فساد و بیعدالتی میشوند، بلکه امنیت روانی و اعتماد اجتماعی را برای سرمایهگذاران و کارآفرینان فراهم میکنند.
در این زمینه، حکمرانی که بر پایه عدالت و شفافیت باشد، میتواند مانند یک پیش برنده عمل کند و به سرعت منابع انسانی و اقتصادی را به سمت بخشهای مولد هدایت کند. این در حالی است که در حال توسعه، ناکارآمدی حکمرانی و بیعدالتی باعث میشود که سرمایهگذاریها به جای هدایت به سمت توسعه پایدار، در مسیرهای غیرمولد گیرنده باشد.
حکمت سعدی در قالب شعر و نثر بیان شده، اما در لایههای پنهان خود حامل اندیشههای توسعهگرا، عدالتمحور، اخلاقی و عقلانی است.
سعدی، حاکم را به کرم و رعیتنوازی فرا میخواند، جامعه را به تلاش و استقلال وامیدارد و نهادها را شایسته سالاری، اخلاق حرفهای، و سرمایهگذاری در آموزش و مهارت توصیه میکند.
او از سعادتی سخن میگوید که نه از مسیر بی عدالتی، بلکه از راه عقل، انصاف، هنر و توکل به فضل الهی حاصل میشود.
اگر توسعه، روند فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و نهادین باشد، میتوان سعدی را یکی از اولین راهنمایان در تاریخ اندیشه ایرانی دانست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان