حاجآقا قانع که همراه سایر برادرانش نقش مهمی در برگزاری مجالس حسینی در مشهد و سایر شهرهای کشور دارد، در این گفتوگو از خاطرات و دغدغههای خود درباره این عرصه گفت.
مربی راه و رسم عاشقی
پدرم از ذاکرین سیدالشهدا(ع) بود. همچنین خانواده من با اهلبیت(ع) ارتباط معنوی داشتند. من نیز که بیشترین وقت از عمرم را با پدر سپری میکردم، در این مراودات راه و رسم عشق به امامحسین(ع) را آموختم. تشویق پدر، صدای نسبتا آماده و علاقهام موجب شد تا در این مسیر قدم بگذارم. البته عنایت اهلبیت(ع) مهمتر از اراده من بود. اقرار میکنم که داشتن صدای خوب برای مداحی به من انگیزه مضاعفی داد تا به ساحت اهلبیت(ع) عرض ارادت کنم. اولین مداحی بنده در محله خودمان بود. قبل از اینکه به خدمت سربازی بروم در مجالس خانگی روضهخوانی میکردم و پس از آن در محافل عزاداری شهرستانهای دیگر هم از بنده دعوت میشد. آن زمان که رسما وارد این عرصه شدم، ۱۷ساله بودم. هرچند از بچگی میخواندم اما در این سن که بودم، کمکم برای مداحی از مشهد به دیگر شهرها سفر کردم. یزد و کاشان جزو اولین مقصدهای سفرهای من برای مداحی بود. پدر و مادرم من را برای مداحی تشویق میکردند. این مسأله به من انگیزه میداد تا ذاکر بهتری برای امامحسین(ع) بشوم. علاوهبراین افرادی از مداحان و شاعران آیینی که با پدرم دوست بودند نیز مشوق من شدند. همه این مسائل باعث شد تا انگیزهام چندبرابر شود و به مداحی و روضهخوانی برای امامحسین(ع) عشق بورزم. خاطرم هست اوایلی که قدم در این مسیر گذاشتم، چند شبی در تکیه فتاحخان مشهد که از تکیههای مهم بود، خواندم. مداحی و روضهخوانی در آن تکیه خیلی مهم بود. آن منبرها بسیار بابرکت بود و باعث شد نام من بر سر زبانها بیفتد و یا به عبارتی شناخته شوم. با آنکه کمسنوسال بودم از طرف بزرگان تشویق شدم.
زآستان رضایم خدا جدا نکند
یکی از نکاتی که همواره در زندگی حرفهای مداحان مشهدی میدرخشد، ارتباط با آستان مقدس حضرترضا(ع) و حرممطهر است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با تولیت مرحوم آیتالله واعظطبسی، شرایط آستان تغییر کرد. من هم یکی از مداحانی بودم که با افتخار در خدمت به گسترش فرهنگ اهلبیت(ع) در حرم مطهر رضوی در کنار کسانی مانند مرحوم حاجآقا ماهرخسار، مرحوم اکبرزاده و دیگران حضور پیدا کردم. آن زمان من سنوسال زیادی نداشتم و در دوره جوانی بهسر میبرد اما با وجود این در کنار بزرگان حضور داشتم و از موهبت مداحی در بارگاه منور رضوی برخوردار شدم. از همان ایام کمتر مجلسی بود که بنده به آن دعوت نشوم. این برنامهها گاهی در شبهای ماه رمضان بود و گاهی در ایام ماه محرم و صفر. مراسم دعای توسل، دعای کمیل و دعای ندبه حرممطهر از دیگر برنامههایی بود که در این سالهایی که گذشت توفیق داشتم در آنها حضور بههمرسانم. باید بگویم درست است که در همه محافل عزاداری و روضهخوانی در محضر معصومین(ع) هستیم اما در حرم که مداحی میکنیم زائر آقا علیبنموسیالرضا(ع) هستیم و ایشان مستمع اصلی و میزبان مجلس هستند و از طرف دیگر در حرم امامرضا(ع) از همه اقشار، پیر و جوان و مرد و زن حضور دارند، لذا باید طوری روضهخوانی کرد که به عمق جان این زائرین بنشیند و در شأن و مقام اهلبیت(ع) باشد. حضور در هریک از این برنامهها خود خاطرهای شیرین و دلنشین است. اما یکی از خاطرات شیرین و دلنشین من اعطای حکم خادمی حرم توسط تولیت فقید آستان قدس بود. آن اتفاق در شب عید فطر رخ داد. قرار بود برادر بنده در آن شب مداحی کند، اما به دلایلی ایشان نتوانستند حضور بههمبرسانند و توفیق مداحی به من عنایت شد. در همان شب یکی از دوستان که در کنار من نشسته بودند، گفتند امشب حکمت امضا شد و همینطور هم شد؛ در آن شب سعید به لباس خدمت حضرترضا(ع) درآمدم. یکی دیگر از خاطرات دلنشین من از شرکت در برنامههای حرم مطهر رضوی، مراسم دعای توسلی بود که برخی دیگر از آقایان مداح نیز حضور داشتند. در آن مراسم بسیار پرشور یکی از مستمعین که فلج بود و روی ویلچر مینشست شفا یافت. آن جلسه توسل عجیبی برگزار شد.
روضه برای یاران امامحسین(ع)
یکی از اتفاقهای مهم دوران زندگی ما، رویدادهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. مهمترین آنها نیز آغاز جنگ تحمیلی و حضور خالصانه رزمندگان در عرصه دفاعمقدس محسوب میشود. در ایامی از دوران جنگ تحمیلی، در اهواز پشت خط مقدم بودم که در آن لوازم و مایحتاج رزمندگانی که در عملیات شرکت میکردند آماده میشد. در همان ایام همراه برخی رفقا برای حضور در جمع رزمندگان به جبهه رفتیم. یکی ازهمراهان ما در آن دوران حاجآقا مقدسیان بود. خاطرم هست، هوا خیلی گرم بود و ما خدمت عزیزان ارتش رسیدیم. درهمان هوای بیاندازه گرم فکه مراسم دعا و توسلی برگزار شد. یکی از نکات آن مجلس حالوهوای عجیب رزمندگان و توسل آنان بود. در اهواز نیز مراسمی برگزار شد و در خدمت رزمندگان بودیم. هر لحظه ازآن مراسم برای من خاطره است. درایامی که درخدمت رزمندگان بودیم دوشنبهها و پنجشنبهها برنامه داشتیم.این نکته را هم عرض کنم که ما بهصورت خودجوش در جبهه حضور پیدا کردیم. خود من و دوستان همراه ذوق و شوق حضور در کنار رزمندگان داشتیم. هرکدام از ما یک بخش از کار را برعهده میگرفتیم. یکی صدای خوبی داشت و عهدهدار مداحی بود، یکی منبر میرفت و دیگری دعا میخواند. میخواهم این را بگویم که کسی جمع ما را ساماندهی نمیکرد، بلکه علاقه به رزمندگان ما را به جبهه کشاند.
مداح باید حال مردم را بفهمد
در جلسات شبهای سهشنبه که در محضر استاد اکبرزاده بودیم، من خیلی از نکات مهم منبرداری و روضهخوانی برای امامحسین(ع) را فراگرفتم، زیرا حضور در محضر بزرگان و پیشکسوتان خود درس است. هر کلمه نقدکردن و تشویق اساتید درس بود و باعث رشد و ترقی ما میشد. همین رشد و ترقی مداحان مشهدی باعث شد تا از سوی هیأتهای مذهبی یزد و کاشان اقبال نشان داده شود. این نکته را هم متذکر شوم که مردم و هیأتهای مذهبی کاشان و یزد بسیار دقیق هستند و عزاداریهای مفصلی دارند. از این رو انتخاب مداحان و روضهخوانان توسط هیأتهای یزد و کاشان بسیار حسابشده است. در اولین سفری که همراه یکی از بزرگان مداحی مشهد به یزد سفر کردم جمعیت زیادی آمده بودند. اگر اشتباه نکنم دهه اول محرم بود و عزاداری بسیار خوبی برگزار شد. من کمسنوسال بودم و روحانی بزرگواری که بهعنوان منبری و روضهخوان آمد، بسیار معروف و کاربلد بود. در این شرایط مداحیکردن من در جوار آن بزرگان کمی سخت بود، اما همان دعای خیر پدر و مادر و لطف اهلبیت(ع) بازهم همراه من شد. طوری که آن ۱۰روزتا شهادت امامحسنعسکری(ع) ادامه پیدا کرد و ما در شهرهای مختلف منبر رفتیم و روضهخوانی کردیم. یادم هست آخرین شهری که حضور پیدا کردیم، ساوه بود. نکتهای که باید خدمت مداحان تازهکار عرض کنم این است که برای شرکت در مجلس امامحسین(ع) و روضهخوانی باید با مردم ارتباط برقرار کرد. مثلا کسی که در شهر دیگری غیر از زادگاه و محل زندگی خود مداحی در مجلس اهلبیت(ع) را پذیرفته است باید در همان یکی دو روز اول با مردم ارتباط برقرار کند، بتواند تفاوت فرهنگی بین مردم شهر خود و شهری که میزبانش شده است را متوجه شود، حالوهوای مردم را درک کند و نیاز مستمع را متوجه شود. اینکه مداح در جلسه روضهخوانی به این فهم برسد مردم و پامنبری را همراه خود میکند.
توصیههای پدرانه پیرغلام امامحسین(ع) به مداحان جوان
من در این مدت ۵۰ساله که در دستگاه امامحسین(ع) خدمت کردهام به این نتیجه رسیدهام که مداحی ۲۰درصد اکتسابی و ۸۰درصد دیگر ذاتی است. یعنی مداح باید ذاتا ذوق و شوق مداحی داشته باشد. کسی که در این عرصه قدم میگذارد باید ظرافتهای مسیر را بشناسد و بداند چه سخنی را در چه زمانی بگوید که دور از شأن اهلبیت(ع) نباشد. من معتقدم برای مداحی تنها صدای خوبداشتن کافی نیست، بلکه فهمیدن جایگاه مدح اهلبیت(ع) نیز لازم است. همچنین مداح باید ذائقه مستمع را بشناسد و با توجه به سلیقه آنها نوع آهنگ، شعر و مدح را انتخاب کند. اینها ظرافتهایی است که مداحان جوان باید آنها را در نظر بگیرند. جوانان بدانند که وظیفه آنان افزایش معرفت و شناخت مستمع است. جوانان دقت کنند که هر سخنی را بر زبان نیاورند. مخصوصا نسبت به «بیبی»ها دقت کنند. حضرتزهرا(س) و زینبکبری(س) ارج و قرب ویژهای دارند. مراقبت کنند که نسبت به دختران سیدالشهدا(ع) از واژههای بامعنی استفاده کنند. در اوج احساسات سخنی نگویند که دل عشاق اهلبیت(ع) به درد بیاید. ما در روز قیامت در برابر تکتک این کلمات باید جوابگو باشیم. سلیقه شخصی مداحان نباید بر معرفت و شناخت غلبه کند. درست است که مجلس حسینی باید شور داشته باشد اما حواسمان باشد که قبل از آن شعور لازم است؛ این مجلس مورد رضایت آقا امامحسین(ع) خواهد بود.