مشکل از آنجا آغاز شد که آژانس از مسیر حرفهای خود عدول کرد و بهجای رعایت امانت در فرآیند بازرسی، اطلاعات فنی و محرمانهای را به بیرون انتقال داد؛ اقدامی که در عمل خیانت به اعتماد جمهوری اسلامی ایران و نقض آشکار اصول نظارتی آژانس محسوب میشد.درواقع آنها با گزارشهای نادرست و مغرضانه، زمینهساز تصمیمات خصمانه و تحریمهای جدید علیه کشورمان شدند.هنگامی که گزارشی براساس گزارههای خلافواقع تنظیم میشود، طبیعی است که جمهوری اسلامی نسبت به صحت عملکرد آژانس تردید پیدا کند. از همین رو، رفتار غیرصادقانه بازرسان موجب شد جمهوری اسلامی ایران در تعاملات بعدی خود جانب احتیاط و واکنش متقابل را در پیش گیرد.تجربه گذشته با آژانس نشان میدهد قبل از خیانتهای این نهاد علیه ایران، هیچ مانعی در مسیر بازرسی وجود نداشت. اما از لحظهای که آنها اصول حرفهای را زیر پا گذاشتند، دیگر نمیتوانند انتظار داشته باشند جمهوری اسلامی ایران در برابر بدعهدی و گزارشهای تحریفشده واکنشی نداشته باشد. بنابراین، اگر امروز گروسی و همکارانش از محدودیت در بازرسیها گلایه دارند، باید بدانند که این نتیجه رفتار نادرست خودشان است. آنها خودشان راه را بستند و در میان مذاکرات به ایران حمله کردند و مرتکب جنایت شدند. این درحالیاست که قبل از جنگ تغییری در رویکرد ایران نسبت به بازرسیها و همکاری با آژانس ایجاد نشده بود. جمهوری اسلامی ایران همانگونه که بارها اعلام کرده، تحت فشار سیاستهای خود را تغییر نخواهد داد و در شرایط فعلی نمیتوانیم به آژانس اطمینان داشته باشیم مگر اینکه ثابت کنند و بگویند خطا کردهاند؛ اما آنها بهجای اذعان به خطاهایشان به گزارشهای خود افتخار میکنند. آژانس تمام گزارشهای خود در ارتباط با تأسیسات هستهای ایران را به آمریکا و صهیونیستها داده بود، بنابراین مسأله اصلی نه بازرسی فنی، بلکه سیاستهای سلطهطلبانه استکبار جهانی به رهبری آمریکا و رژیمصهیونیستی است که از مسیر آژانس برای فشار بر ایران استفاده میکنند.