ماهی یا ماهیگیری؟

این روزها، با توجه به همزمانی عید نوروز، ماه مبارک رمضان و روز احسان و نیکوکاری، خیلی از افراد جامعه به فکر کمک به همنوعان خود هستند اما موضوع کمک به دیگران، مثل خیلی دیگر از مسائل زندگی، ابعاد و نظرات متفاوت و متعددی دارد.
این روزها، با توجه به همزمانی عید نوروز، ماه مبارک رمضان و روز احسان و نیکوکاری، خیلی از افراد جامعه به فکر کمک به همنوعان خود هستند اما موضوع کمک به دیگران، مثل خیلی دیگر از مسائل زندگی، ابعاد و نظرات متفاوت و متعددی دارد.
کد خبر: ۱۴۹۵۸۹۳
نویسنده امیرعلی حبیبی - نوجوانه
 
در این زمینه هم دو دیدگاه دو سر طیفی وجود دارد: افرادی که به کمک‌های بی‌حد و مرز به افراد ضعیف‌تر معتقدند و افرادی که بر این باورند که این کمک‌ها باید قطع شوند... در نوجوانه، ما بر این باوریم که هیچ‌گاه برای یک سؤال، یک جواب قاطعانه وجود ندارد و همیشه می‌توان طیف متفاوتی از پاسخ‌ها و مسائل را در شرایط متفاوت در نظر گرفت. خلاصه این‌که، این شما و این زوم این هفته در رابطه با احسان و نیکوکاری. 

کمک تا نهایت حد ممکن
اندیشمندان مختلف نظرات متفاوتی در رابطه با فقر و افراد فقیر دارند. به‌طور کلی، فقر نه‌تنها بر کیفیت زندگی افراد تأثیر می‌گذارد، بلکه به توسعه پایدار و پیشرفت جامعه نیز آسیب می‌زند. برخی نظریه‌های اقتصادی و دیدگاه‌های خیرخواهانه بر این پایه استوار هستند که افراد تواناتر باید با صرف زمان و پول خود به حل‌و‌فصل مسأله فقر کمک کنند. این کمک به فقرا یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی و اقتصادی در جوامع مدرن به‌شمار می‌رود که نیازمند توجه جدی از سوی دولت‌ها، سازمان‌های غیردولتی و افراد جامعه است. همچنین نظریه‌های خیرخواهانه، مانند نظریه «خیر عمومی»، به ما یادآوری می‌کنند که کمک به دیگران نه‌تنها یک وظیفه اخلاقی، بلکه یک سرمایه‌گذاری اجتماعی است. حمایت مالی از خانواده‌های نیازمند از طریق اعطای کمک‌های مالی یا تأمین اجتماعی می‌تواند به آنها کمک کند تا نیازهای اولیه خود را برآورده کنند. این حمایت‌ها می‌تواند به شکل پرداخت نقدی، توزیع غذا یا تأمین مسکن باشد.به‌طور کلی، دسته‌ای از افراد بر این باور هستند که کمک بدون قید و شرط و دائمی باید برای افراد فقیر و نیازمند وجود داشته باشد. این گروه معتقدند که حمایت از افراد نیازمند نه‌تنها یک وظیفه انسانی و اخلاقی است، بلکه به‌عنوان یک اصل اساسی در ایجاد یک جامعه عادلانه و متعادل نیز باید در نظر گرفته شود. آنها بر این عقیده‌اند که فقر یک مسأله ساختاری است و به همین دلیل به حمایت و توجه مداوم از سوی جامعه و دولت نیاز دارد. این افراد بر این باورند که برخی از ارکان جامعه، به‌ویژه ثروتمندان، شرکت‌ها و سازمان‌های غیردولتی، باید بخشی از منابع و ثروت خود را صرف امور خیر و کمک به نیازمندان کنند. آنها معتقدند این نوع کمک‌ها می‌تواند به کاهش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی منجر شود و به افراد فقیر کمک کند تا از چرخه فقر خارج شوند. افرادی که به این دیدگاه معتقدند، اغلب به تجارب موفق در کشورهای مختلف اشاره می‌کنند که در آنها اقداماتی نظیر تأسیس بنیادهای خیریه، برنامه‌های تأمین اجتماعی و حمایت‌های دولتی مؤثر در کاهش فقر و بهبود شرایط زندگی افراد نیازمند بوده است. این تجارب نشان می‌دهد که همکاری و مشارکت فعال جامعه می‌تواند به تغییرات مثبت در زندگی افراد کمک کند. 

بدون کمک زندگی کن
در مقابل گروه اول که شرح آن گذشت، افرادی هم معتقدند که کمک به فقرا و نیازمندان باید به صورت کلی متوقف شود. دلیل آنها برای این نظریه این است که کمک‌های بی‌حد و مرز و بدون قید و شرط می‌تواند به ایجاد وابستگی و عدم خودکفایی در افراد نیازمند و همچنین به تضعیف انگیزه‌های‌شان برای تلاش و بهبود شرایط زندگی منجر شود.این گروه به این نکته نیز اشاره می‌کنند که کمک‌های بدون قید و شرط ممکن است به نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی دامن بزند. به‌عنوان مثال، اگر افراد نیازمند به‌طور مداوم از منابع مالی کمک‌کنندگان بهره‌مند شوند، احتمالا دارد به مرور زمان به یک وضعیت وابستگی دست یابند که آنها را از تلاش برای بهبود زندگی خود بازدارد. این وابستگی نه‌تنهابه ضرر خودافراد نیازمند است، بلکه می‌تواند به تضعیف روحیه کارآفرینی و ابتکار در جامعه نیز منجر شود.علاوه بر این، این گروه به این نکته اشاره می‌کندکه این کمک‌ها (به‌خصوص اگر غیر هدفمند باشند) می‌تواند منابع مالی و انسانی جامعه را به هدر دهد. به صورتی که ممکن است به ایجاد یک روال ناپایدار منجر شود که در آن افراد به جای تلاش برای بهبود وضعیت خود، به دریافت کمک‌های مداوم عادت کنند. 
در نهایت، این دیدگاه به اهمیت سیاست‌گذاری‌های هوشمند و متمرکز بر ایجاد تغییرات ساختاری در جامعه تأکید دارد.آنها معتقدند که دولت‌ها و سازمان‌های غیردولتی باید منابع خود را به سمت برنامه‌های توسعه‌ای و آموزشی هدایت کنند که به افراد نیازمند کمک کند تا از چرخه فقر خارج شوند. به این ترتیب، به جای کمک‌های مداوم، باید به ایجاد یک سیستم حمایتی و آموزشی توجه شود که به افراد نیازمند کمک کند تا به توانمندی و خودکفایی برسند.  به طور کلی، این گروه بر این باور است که برای حل مسأله فقر، باید به جای کمک‌های مداوم و بی‌قید و شرط، به ایجاد زیرساخت‌های لازم برای توانمندسازی افراد نیازمند توجه کرد. این رویکرد می‌تواند به کاهش وابستگی و افزایش استقلال افراد منجر شود و در نهایت به بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه کمک کند. با این حال، این دیدگاه انتقادات خاص خود را دارد. 

جمع میان دو نظر

به طور کلی، ما فکر می‌کنیم که این بحث نشان می‌دهد موضوع کمک به نیازمندان یک مسأله پیچیده و چندبعدی است. باید به جنبه‌های مختلف این موضوع توجه و تلاش کرد تا راهکارهایی متعادل و مؤثر برای حمایت از افراد فقیر و نیازمند ایجاد شود. در این راستا، لازم است با بررسی دقیق نیازها و شرایط زندگی افراد نیازمند، بهترین و مؤثرترین شیوه‌ کمک‌رسانی به آنها شناسایی شوند.به عقیده ما، کمک به فقرا باید به‌گونه‌ای باشد که آنها را از چرخه تولید و سودرسانی به جامعه خارج نکند. این به‌ آن معناست که کمک‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که به افراد کمک کنند تا توانمندی‌های خود را شناسایی و تقویت کنند، نه این‌که آنها را به دریافت کمک‌های مستمر و وابستگی به دیگران سوق دهند. به‌عنوان مثال، برنامه‌های آموزشی و مهارت‌آموزی می‌توانند به آنها کمک کنند تا به شغل‌های پایدار دست یابند و در نتیجه به استقلال مالی برسند. همچنین، کمک‌های خیرخواهانه و انسان‌دوستانه باید به صورتی مدیریت شود که علاوه بر بحث توسعه فردی افراد، بحث رفع نیازهای ابتدایی‌شان نیز مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر، این دو جنبه نباید در تضاد با یکدیگر باشند، بلکه باید به‌طور همزمان و هماهنگ پیش بروند. برای مثال، تأمین نیازهای ابتدایی مانند غذا، مسکن و بهداشت باید به‌عنوان یک اولویت در نظر گرفته شود و در عین حال، برنامه‌های توانمندسازی و آموزشی نیز باید در دسترس قرار گیرد تا افراد بتوانند مهارت‌های لازم برای بهبود شرایط زندگی خود را کسب کنند.ما فکر می‌کنیم هیچ‌کدام از اینها بر دیگری اولویت ندارد؛ بلکه این دو جنبه باید به‌طور همزمان و در کنار یکدیگر پیش بروند تا به یک نتیجه پایدار و مؤثر دست ‌یابیم. به‌عنوان مثال، یک برنامه جامع باید شامل تأمین نیازهای اولیه افراد، همراه با فراهم‌کردن فرصت‌هایی برای آموزش و رشد فردی باشد. این رویکرد می‌تواند به افراد کمک کند تا نه‌تنها در کوتاه‌مدت از مشکلات خود عبور کنند، بلکه در بلندمدت نیز به یک زندگی مستقل و پایدار دست یابند. 
درنهایت، برای رسیدن به این اهداف، همکاری و مشارکت فعال بین دولت‌ها، سازمان‌های غیردولتی و جامعه مدنی ضروری است. با یک رویکرد جامع و چندجانبه، می‌توانیم به بهبود شرایط زندگی افراد فقیر و نیازمند کمک کرده و درعین حال به توسعه پایدار و اجتماعی جامعه نیز توجه کنیم. این نوع رویکرد می‌تواند به ایجاد یک جامعه عادلانه‌تر و متعادل‌تر منجر شود که در آن همه افراد، صرف‌نظر از وضعیت اقتصادی خود، فرصتی برای پیشرفت و شکوفایی دارند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها