باید گفت شرایط بهخوبی نشاندهنده تغییر رویکرد آمریکا در قبال اوکراین و اروپاست. در سال ۲۰۱۴، زلنسکی با حمایت مستقیم آمریکا در پروژه کودتای رنگی به کاخ ریاستجمهوری راه یافت. این اقدام باعث تشدید تنشها در شرق اوکراین شد. تا ۲۰۲۲، روسیه بارها تلاش کرد تا از طریق مذاکره مسائل بین دو طرف را حل کند و به مقامات غربی نیز هشدار داد تا نگرانیهای امنیتی روسیه ازجمله عدمپیشروی پیمان آتلانتیکشمالی را درنظر داشته باشند اما سرانجام کاسه صبر مسکو لبریز شد و همان سال روسیه به اوکراین حمله کرد. آمریکا در طول جنگ اوکراین حدود ۱۰۰ میلیارد دلار کمک نظامی به این کشور ارائه کرد. این کمکها عمدتا به شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی تعلق گرفت و نه به خود اوکراین. با روی کار آمدن ترامپ، این رقم به ۳۵۰ میلیارد دلار افزایش یافت. ترامپ اعلام کرد که اوکراین باید نیمی از منابع طبیعی خود ازجمله معادن، نفت، گاز و بنادر دریای سیاه را به آمریکا واگذار کرده تا بدهیهای خود را تسویه کند. اما پس از دیدار پرالتهاب زلنسکی و ترامپ در کاخسفید، تحقیر زلنسکی از سوی اربابان آمریکایی در قاب دوربین رسانهها به تصویر کشیده شد. بسیاری از این تحلیلگران بر این باورند این که ترامپ اصرار داشت زلنسکی قرارداد واگذاری منابع طبیعی اوکراین را در واشنگتن امضا کند، در حالیکه این کار میتوانست از راه دور نیز انجام شود و این مساله به منظور نمایش همین تحقیر بود. البته درخواست ترامپ با واکنشهای منفی زیادی مواجه شد، چرا که ارزش منابع طبیعی اوکراین حدود ۱۱ تریلیون دلار تخمین زده میشود و واگذاری نیمی از آن به آمریکا، عملا اوکراین را به کشوری وابسته تبدیل میکرد. از سوی دیگر تلاش ترامپ برای تحت فشار قرار دادن اوکراین و تحمیل خواستههایش، نشاندهنده تغییر رویکرد آمریکا و افول قدرت جهانی این کشور است. ترامپ بهجای تقویت همپیمانان، بهدنبال استخراج منابع آنها برای جبران هزینههای گذشته است. همچنین این تحولات میتواند به بیثباتی بیشتر در اوکراین و اروپا منجر شود و کاهش اعتماد کشورها به آمریکا و تضعیف جایگاه این کشور در نظام بینالمللی منجر شود. تحولات اخیر در روابط آمریکا و اوکراین نشاندهنده تغییر رویکرد آمریکا به سمت استثمار منابع دیگر کشورها برای جبران هزینههای گذشته است. اعتماد اوکراین به آمریکا امروز تجربهای در برابر جریان غربگراست که نشان میدهد هرکس به آمریکا اعتماد کند، سیلی خواهد خورد.