مهر امسال، دانش‌آموزان افغانی غیرمجاز نیز در مدارس ایران درس می‌خوانند

«خوانِ» سواد برای دانش‌آموزان افغان پهن شد

در لابه‌لای کلاس‌های رنگارنگ برخی مدارس و نیمکت‌های شکسته و از کارافتاده برخی دیگر، عدالت آموزشی، کجای این جریان ایستاده است؟

تحصیل رایگان، مهجورترین قانون

همچنان خواستن توانستن است‌ اما سخت است، طاقت‌فرساست و در نهایت اگر هم بشود، چیزی از بی‌عدالتی رایج در سیستم آموزشی کم نمی‌کند. این‌که یک نفر در روستایی دورافتاده، درس بخواند، خودش را بالا بکشد، بتواند سری از فضای مجازی در بیاورد، به پاسخ سؤال‌هایش برسد و... ممکن است او را به آنچه می‌خواهد برساند اما کسی نمی‌تواند منکر تفاوت فاحش میان مسیری که او گذرانده با دانش‌آموز دیگری که در پایتخت استان و در مدرسه‌ای استاندارد و قابل‌قبول تحصیل کرده است، بشود.
همچنان خواستن توانستن است‌ اما سخت است، طاقت‌فرساست و در نهایت اگر هم بشود، چیزی از بی‌عدالتی رایج در سیستم آموزشی کم نمی‌کند. این‌که یک نفر در روستایی دورافتاده، درس بخواند، خودش را بالا بکشد، بتواند سری از فضای مجازی در بیاورد، به پاسخ سؤال‌هایش برسد و... ممکن است او را به آنچه می‌خواهد برساند اما کسی نمی‌تواند منکر تفاوت فاحش میان مسیری که او گذرانده با دانش‌آموز دیگری که در پایتخت استان و در مدرسه‌ای استاندارد و قابل‌قبول تحصیل کرده است، بشود.
کد خبر: ۱۴۹۵۳۴۰
نویسنده نرگس خانعلی‌زاده / گروه جامعه
 
این همان چیزی است که اجرای عدالت آموزشی را بیشتر از هر وقت دیگری، زیر سؤال می‌برد! 
شهرهای مدرن و بزرگ را نبینید که والدین دانش‌آموزان، از تبعیض آموزش مهارت‌های فردی بچه‌های‌شان در مدارس مختلف می‌گویند‌؛ از این‌که یک مدرسه زبان فرانسه یاد می‌دهد و دیگری کلاس زبان انگلیسی‌اش را هم در حداقل ساعات درسی برگزار می‌کند. نبینید که برخی شکایت دارند که کلاس شنای مدرسه غیرانتفاعی هر هفته رأس زمان مقرر برگزار می‌شود اما زنگ ورزش مدرسه دولتی، بدون معلم ورزش و به بطالت می‌گذرد‌؛ چون این تازه روی خوب ماجراست. این تفاوت‌ها آنجایی روی غم‌انگیز خودش را نشان می‌دهد که بخواهیم هردوی این مدارس را با مدرسه‌ای روستایی در لب مرز مقایسه کنیم. آنجا که از لابه‌لای بافت قدیمی و غیراستاندارد مدرسه، سوز سرمای این روزها داخل کلاس می‌آید‌؛ انگار نه انگار که اینجا مدرسه بوده که و قرار است شرایطی برای درس خواندن و تحصیل‌ بچه‌ها در آرامش و آسایش برقرار باشد. بی‌عدالتی آموزشی، آنجایی خود را نشان می‌دهد که بحث از نداشتن کتاب و معلم گذشته است و ابتدایی‌ترین نیاز تحصیل، یعنی مدرسه در روستا بچه‌ها وجود ندارد و برای درس خواندن، برای همان بدیهی‌ترین حق یک کودک، پرچالش‌ترین مسیرها را می‌گذراند و خودش را به روستای دیگر ‌می‌رساند‌؛ تا شاید آینده‌ای روشن برایش وجود داشته باشد. 
   
تناسب اندام برای کتاب‌های درسی!
«برای آموزش و یادگیری، نیاز به دو عنصر ضروری داریم‌؛ معلم و کتاب!» این را علی امرایی، عضو کمیسیون آموزش دیده‌بان شفافیت و عدالت می‌گوید و معتقد است که در سال‌های اخیر، هر دوی این عناصر، به طور عادلانه در اختیار مشتاقان به آموزش و یادگیری قرار نگرفته است: «واقعیت این است که در سال‌های اخیر، این اتفاق افتاده که کتاب درسی، به تنهایی نمی‌تواند پاسخگوی سؤالات و نیازهای دانش‌آموزان باشد‌؛ برای همین است که دانش‌آموزان در مقاطع مختلف، به سراغ کتاب‌های کمک آموزشی می‌روند.» 
اما در شرایط فعلی، با قیمت صعودی کتاب و با درآمدهای کارمندی و کارگری، همه دانش‌آموزان از اقشار مختلف جامعه، می‌توانند کتاب‌های کمک‌درسی تهیه کنند؟ این در حالی است که اگر کتاب درسی جامعیت داشته باشد، اگر به جای دو مثال ریاضی، ۱۰مثال بیاورد، دیگر ضرورت نیاز به کتاب کمک‌آموزشی کم و کمرنگ می‌شود. آن‌وقت است که می‌توانیم از عدالت حرف بزنیم: «برقراری عدالت، خیلی هم کار سختی نیست‌؛ تنها لازم است که کتاب‌های درسی‌مان لاغر و کتاب‌های کمک‌آموزشی‌مان چاق نباشند! کافی است تمام موارد ضروری برای یادگیری دانش‌آموزان در یک کتاب اصلی ارائه شود. در این صورت، دیگر دانش‌آموزی احساس نمی‌کند که برای موفقیت به کتاب‌های کمک‌آموزشی نیاز دارد؛ کتاب‌هایی که ممکن است توان خرید آنها را نداشته باشد و این خود ناعدالتی محسوب می‌شود.» 
   
این تفاوت‌های توی ذوق‌زن
خانه برایش تبدیل به یک جای خواب است تقریبا. هرچه هست، هرچه می‌بیند و هرچه یاد می‌گیرد، همان‌جاست‌؛ همینجا در مدرسه. آنجا درس می‌خواند، زندگی می‌کند، فیلم می‌بیند، استخر و جکوزی می‌رود، کلاس یوگایش سر جای خودش است، والیبال یاد می‌گیرد، موسیقی می‌نوازد و خب شب هم، خسته و البته سرشار از مهارت و یادگیری، به آغوش پدر و مادر برمی‌گردد: «آن طرف قضیه چیست؟ یک اختلاف طبقاتی عجیب که هرجایی اگر خودش را نشان بدهد، در آموزش، حق خودنمایی ندارد. خودنمایی برای دانش‌آموزی که قرار است با یک کلاس چند ساعته و مختصر، ریاضی بخواند و متوجه نشود و فکر کند اشکال کار از خودش است، نه سیستم آموزشی ما.» 
علی امرایی از سیستمی می‌گوید که دو دوست، دو همسایه و شاید دو قوم و خویش را به‌واسطه اختلاف مدرسه‌های‌شان از هم جدا کرده و یکی آموزش بهتری برای خوب زندگی کردن می‌بیند و دیگری به‌دلیل وضع معمولی خانواده‌اش، همه‌چیز را در کمترین و نازل‌ترین سطح ممکن یاد می‌گیرد. 
   
یک آموزش باکیفیت
می‌خواهد سیاه باشد یا سفید! می‌خواهد در شمال آفریقا باشد یا جنوب ایران. می‌خواهد خانواده ثروتمندی داشته باشد یا نه. فارغ از این‌که یونیسف در عمل چقدر به تعهداتش در قبال بچه‌های دنیا عمل می‌کند اما حداقل در ظاهر ماجرا، حق تحصیل، یکی از پررنگ‌‎ترین حقوق نوشته شده در پیمان‌نامه کودکان یونیسف برای تمام کودکان دنیاست. یک واقعیت جهانی که در چارچوب ملی هم جایگاه ویژه‌ای دارد و آنچه میان حوزه آموزش و سایر حوزه‌ها خط قرمز می‌کشد، اصل ۳۰ قانون اساسی است‌؛ اصلی که از فراهم بودن آموزش رایگان برای همه افراد جامعه می‌گوید. پول همه‌جا می‌تواند و شاید باید کاری کند کارستان الا اینجا‌؛ الا آموزش که از یونیسف تا قانون اساسی، از ضرورت فراهم بودنش برای همه به مساوات می‌گویند. موضوعی که علی امرایی هم بر آن تاکید دارد: «بند اول اصل ۳۰ قانون اساسی از آموزش رایگان می‌گوید. نه رایگان صرفا در کلمه و یک آموزش سطحی و بدون هیچ دستاورد و ارزش افزوده‌ای‌؛ آموزش درست یعنی یک آموزش اصولی، کافی، صحیح و در نهایت رایگان برای همه بچه‌ها. رایگان بودن یک کلاس دو ساعته ریاضی، با کتاب کم‌محتوا و بدون هیچ کلاس فوق‌برنامه‌ای، نمی‌تواند آن آموزش رایگان مورد نظر ما باشد.» یک لباس نخی رایگان هم می‌تواند اسم لباس رایگان را یدک بکشد اما وقتی تنی را در سرمای زمستان گرم نمی‌کند، فایده‌ای نخواهد داشت. 
در واقع اصل ۳۰ قانون اساسی، زمانی اجرایی می‌شود که یک معلم ماهر، در وقت کافی و با محتوای کامل یک کتاب، در اختیار همه بچه‌ها قرار داشته باشد. آن‌وقت است که می‌توانیم بگوییم آموزش رایگان در دسترس همه بچه‌های کشور قرار دارد‌؛ آن‌وقت است که بند ۹ اصل سه قانون اساسی، یعنی عدم تبعیض ناروا، هم به درستی اجرا خواهد شد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ربع قرن با رادیو جوان

با وحید اسدی، مدیر رادیو جوان درباره رویکرد‌های جدید این رادیو در ۲۸ سالگی تأسیس آن گفتگو کردیم

ربع قرن با رادیو جوان

نیازمندی ها