فیلمنامه صددام بر پایه ایده جالب و خلاقانهای بنا شده است؛ شوخی با شخصیتهای مهم تاریخی، بهویژه دیکتاتورها. این ایده، که پیشتر نیز در آثار کمدی مختلف مورد استفاده قرار گرفته، در صددام با گرهخوردن به ماجرای صدامحسین، جذابیت بیشتری پیدا میکند. داستان فیلم بر الگوی جابهجایی بنا شده است؛ الگویی که گرچه تکراری به نظر میرسد، اما با توجه به موقعیتهای طنزآمیزی که از قرارگرفتن بدل صدام در تهران و انجام کارهای غیرمنتظره (مانند رقصیدن در میدان آزادی) ناشی میشود، اهمیت زیادی پیدا میکند.
با وجود این ایده جذاب، برخی منتقدان معتقدند که فیلمنامه صددام همچنان از مشکلاتی نظیر عدم انسجام و اتکای بیش از حد به تواناییهای بازیگر اصلی، رضا عطاران، رنج میبرد. به نظر میرسد که فیلم علاوه بر طنازیهای همیشگی عطاران، نیمنگاهی نیز به رعایت مبانی فیلمنامهنویسی داشته باشد؛ اما در نهایت، تمام تخممرغهای خود را در سبد تواناییهای عطاران گذاشته است.
ایراد دیگری که بر این اثر وارد است، استفاده بیش از حد و خارج از عرف از موادمخدر است. این موضوع بهجز دو شوخی، هیچ کاربردی در پیشبرد داستان فیلم ندارد و بود و نبود آن تأثیری بر کلیت اثر نخواهد داشت. بهخصوص اینکه انواع مختلف نحوه استفاده از تریاک در فیلم به نمایش گذاشته میشود، که این مسأله آسیب جدی به فیلم وارد میکند.
صددام اولین فیلم مستقل پدرام پورامیری است. او که پیشتر بهصورت مشترک با حسین دوماری فیلمهای «جاندار» و «یادگار جنوب» را کارگردانی کرده بود، در این فیلم از فضای قبلی خود فاصله گرفته و سراغ یک کمدی با پیشینه تاریخی رفته است. پورامیری در ساخت فضای دهه 60 و انتخاب بازیگرها موفق عمل کرده و بهطورکلی، یک کمدی آبرومند را به مخاطب ارائه میدهد. بااینحال، به نظر میرسد که کارگردانی فیلم فاقد نوآوریهای خاصی است و بیشتر بر ارائه یک داستان سرگرمکننده و خندهدار تمرکز دارد.
البته در برخی صحنهها اشتباهات فاحشی دارد مثل استفاده از برف شادی یا آهنگی که توسط ابراهیم تاتلیس خوانده میشود که برای بعد از دهه 60 است ولی در فیلم آورده شده.
بازی رضا عطاران در نقش بدل صدام، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم است. گریم بسیار خوب او و شباهتش به صدام، باعث شده است که مخاطبان از همان ابتدا به تماشای فیلم علاقه نشان دهند. جنس بازی عطاران در این فیلم تفاوت چندانی با فیلمهای دیگرش ندارد، اما گریم متفاوتش باعث شده است که رفتارش در موقعیتهای عادی، خندهدار به نظر برسد. او در این فیلم زوج بامزهای را با پریناز ایزدیار تشکیل داده است. ایزدیار با تغییر لحن خود و فاصله گرفتن از شمایل همیشگیاش، تجربه جالبی را در ایفای این نقش به دست آورده است. عباس جمشیدیفر نیز مانند همیشه فضای فیلم را شیرینتر کرده و بهطورکلی حضورش به نفع صددام تمام شده است.
سروش انتظامی، فرزند خلف مجید انتظامی، آهنگسازی فیلم صددام را بر عهده داشته است. موسیقی این فیلم، که در جشنواره امسال نیز مورد توجه قرار گرفته تلاش کرده است تا فراتر از یک کمدی صرف در سینمای ایران عمل کند. موسیقی صددام فضایی ملهم از سکانسها دارد؛ گاهی به شخصیتها نزدیکتر است و گاهی به قصه. برای مثال، اگر صحنهای در عراق میگذرد یا در حالوهوای زندگی صدام است، فضا موسیقی عربی سوق پیدا میکند و اگر روی گذشته و فضاسازی محیطی مانور میدهد، سراغ موسیقیهای قدیمی ایرانی و آمریکایی و ترکی خاطرهانگیز میرود.
صددام در کنار ارائه یک داستان سرگرمکننده و خندهدار، سعی دارد تا به موضوعاتی فراتر از ظاهر داستان، ازجمله تحلیل ابعاد انسانی، اجتماعی، و سیاسی چنین موقعیتی بپردازد.
بااینحال، به نظر میرسد که فیلم در این زمینه موفقیت چندانی کسب نمیکند و بیشتر بر ارائه یک تجربه کمدی سرگرمکننده تمرکز دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی جامجم با دکتر موسی حقانی بررسی شد:
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم