تجربه جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای پس از انقلاب نشان داده که قدرتهای بزرگ بهویژه آمریکاییها، از مذاکره بهعنوان ابزاری برای تحمیل خواستههای خود بر طرف مقابل استفاده میکنند. به این معنا که حسننیتی در کار نیست و هدف ازپیشتعیینشدهای را دنبال میکنند تا از طریق مذاکره منافع خود را تأمین کنند. درواقع، مذاکره بهجای آنکه ابزاری برای حلوفصل مسائل برای هر دو طرف باشد، به وسیلهای برای تحمیل اراده یک طرف تبدیل میشود. در مذاکره، دو طرف باید بهطور مساوی عمل و اقدام کنند. نباید اینگونه باشد که یک طرف صادقانه برای مذاکره اعلام آمادگی کند، درحالیکه طرف دیگر با تکیه بر قدرت و برتری خود، درصدد کسب امتیازات قابل توجه و وادار کردن طرف مقابل به پذیرش خواستههای خود برآید. طرفین مذاکره باید این امید را داشته باشند که طرف مقابل منصفانه و شرافتمندانه به میدان آمده است. اما تجربه تاریخی ما نشان میدهد که آمریکا همواره یکجانبهگرایی را سرلوحه کار خود قرار داده و مذاکره را به ابزاری برای تحمیل اراده و خواستههای نامشروعش تبدیل کرده است. با توجه به این تجربه تاریخی، باید یا از پذیرش مذاکره خودداری کنیم یا اگر مذاکره را میپذیریم، طرف مقابل را وادار کنیم تا در شرایط مساوی و مناسب پای میز مذاکره حاضر شود. البته، مذاکره به خودی خود نمیتواند ممنوعیتی داشته باشد. تنها رژیمصهیونیستی خطقرمز جمهوری اسلامی برای هرگونه تعامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، چراکه جمهوری اسلامی این رژیم را به رسمیت نمیشناسد. بهجز این رژیم، هر کشوری میتواند مورد تعامل قرار گیرد. اما آمریکاییها در طول این سالها نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند و برجام نمونهای از این بیاعتمادی است. با وجود اینکه جمهوری اسلامی ایران با تصور بهبود اوضاع، به تعهدات خود عمل کرد، آمریکا و اروپا به تعهدات خود عمل نکردند و آمریکا، باوجود امضای سند برجام، از آن خارج شد و به تعهدات خود پایبند نماند. بنابراین، براساس اصل عزت، حکمت و مصلحت، باید هوشیارانه عمل کنیم و به گونهای گام برداریم که منافع ملی ما تأمین شود و خدایناکرده، بار دیگر در تلههایی که آمریکاییها میگسترانند گرفتار نشویم و خوشبینانه تصور نکنیم که آمریکاییها تغییری در رفتار خود خواهند داد. همانطور که در زمان ترامپ نیز شاهد بودیم، او همزمان با وضع تحریمهای جدید علیه ایران، به تهدید پرداخت و نشان داد که تغییری در رویکرد آمریکا ایجاد نشده است. مشخص است که هدف از گفتگو درباره مذاکره چیست. با توجه به قدرت بازدارندگی ایجادشده، باید مقتدرانه عمل و به گونهای رفتار کنیم که منافع ملی، منطقهای و جهانی ما تأمین شود. هنگامی که از صلح صحبت میکنیم، هدف ما تأمین امنیت بینالمللی، کشور خودمان، منطقه و جهان است؛ صلحی واقعی و عادلانه برای منطقه، کشورهای همسایه و خاورمیانه. نباید این هدف صرفا تأمین منافع نامشروع عدهای خاص باشد. سابقه ترامپ مشخص است. دکترین خروج از تعهدات که یکی از رویکردهای او بود، نشان میدهد که منافع همگانی و عمومی و منافع مردم و دولتهای جهان برای آمریکا ارزشی ندارد و تنها منافع نامشروع خود را با رویکردی یکجانبهگرایانه و تجاوزگرانه دنبال میکند و این برای ما قابل قبول نیست. مذاکره باید به گونهای باشد که بتوانیم تضمینی برای آنچه در آن به تفاهم میرسیم دریافت کنیم. در غیر اینصورت، مذاکره هیچ نفع و سودی نخواهد داشت. همانطور که رهبری نیز اشاره داشتند، درست است که در داخل کشور مشکلاتی داریم، بهویژه مشکلات معیشتی که باید حل شوند، اما راهحل این مشکلات در داخل کشور است. باید به پیشرفت درونزا فکر کنیم و از طریق ارتباط عادلانه با کشورهای همسایه و منطقه و تکیه بر توان داخلی، برای حل مشکلات خود تلاش کنیم. حرکتی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند، دستیابی به ثروت و حل مشکلات جامعه از طریق روشهای دانشبنیان و تکیه بر جوانان هوشمند و نخبه کشور است. درست است که نیازمند ارتباطات خارجی با همسایگان، منطقه و جهان هستیم، اما همواره باید به این نکته توجه داشته باشیم که ارتباط با قدرتهای بزرگ نمیتواند بهطور کامل مشکلات ما را حل کند. نباید به این باور برسیم که آنها در پی بهبود وضعیت ما هستند. درواقع، بسیاری از این قدرتها در تلاشند تا ما را محدود و منزوی کنند و مانع پیشرفتهایی شوند که هدفگذاری کردهایم. علاوهبراین، واضح است که راهحل مشکلات ما در درون است. باید به پیشرفت درونزا بیندیشیم و از طریق ایجاد ارتباط عادلانه با کشورهای همسایه و منطقه، همچنین با تکیه بر توان داخلی، برای حل مسائلمان تلاش کنیم. حرکتی که حضرتآقا سالها بر آن تاکید میکنند، دستیابی به ثروت از طریق روشهای دانشبنیان و تکیه بر جوانان هوشمند و نخبه کشور است. ما به برقراری ارتباطات خارجی با همسایگان، منطقه و جهان نیاز داریم؛ اما باید همواره به این نکته توجه داشته باشیم که ارتباط با قدرتهای بزرگ نمیتواند بهطور کامل مشکلاتمان را حل کند و نباید به این توهم دچار شویم که آنها در پی بهبود وضعیت ما هستند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی جامجم با دکتر موسی حقانی بررسی شد:
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم