«نئوامپریالیسم آمریکایی»

دونالد ترامپ با پیروزی مجدد در انتخابات ۲۰۲۴ درحالی به مسند ریاست قوه مجریه آمریکا بازگشته که راهبرد سیاست خارجی خود را نسبت به ۲۰۱۶ تهاجمی‎تر تدوین کرده است. آمریکای مدنظر ترامپ، برخلاف روسای جمهور دوران بعد از پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵-۱۹۳۹) که نوعی پلیس جهانی را با هدف بسط گفتمان لیبرالی در نظام بین‌الملل بسط می‌دادند، یک ابرقدرت سوداگرا (مرکانتیلیست) ارزیابی می‌شود که قید و بند آرمانی ندارد.
دونالد ترامپ با پیروزی مجدد در انتخابات ۲۰۲۴ درحالی به مسند ریاست قوه مجریه آمریکا بازگشته که راهبرد سیاست خارجی خود را نسبت به ۲۰۱۶ تهاجمی‎تر تدوین کرده است. آمریکای مدنظر ترامپ، برخلاف روسای جمهور دوران بعد از پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵-۱۹۳۹) که نوعی پلیس جهانی را با هدف بسط گفتمان لیبرالی در نظام بین‌الملل بسط می‌دادند، یک ابرقدرت سوداگرا (مرکانتیلیست) ارزیابی می‌شود که قید و بند آرمانی ندارد.
کد خبر: ۱۴۹۱۴۶۲
نویسنده سیدرضا حسینی - گروه بین‌الملل
 
به عبارت دیگر، رئیس‌جمهور جدید آمریکا نماینده بخشی از جامعه است که خواهان توسعه‌طلبی در امور خارجه هستند و کمتر به نظم جهانی با قواعد مشخص با صرف هزینه توسط واشنگتن علاقه دارند. به‌زعم حامیان گفتمان قدرت‌طلبی ترامپ، سیاست‌های نئولیبرالی منجربه کاهش قدرت آمریکا از دهه ۱۹۸۰ در مقابل رقبای نوظهور مانند چین و روسیه گردیده است.
   
در اسارت توهم گذشته
گفتمان کاخ سفید ترامپ، ترکیبی از نوستالژی عظمت‌طلبی و نارضایتی‌های معاصر ارزیابی می‌شود؛ هیچ رئیس‌جمهوری از زمان شکل‌گیری نظام دوقطبی جهانی پس از سال ۱۹۴۵، به مانند ترامپ از الحاق سرزمین‌های خارجی به خاک آمریکا صحبت نکرده است. آخرین رئیس‌جمهوری که به طور واضح از توسعه ارضی دفاع می‎کرد، ویلیام مک‌کینلی از حزب جمهوریخواه (۱۹۰۱-۱۸۹۷) نام داشت.مک‎کینلی همانند ترامپ، خواهان بسط قدرت آمریکا در نظام بین‌الملل بود و در این مسیر مقدمات الحاق جزایر هاوایی، گوام و فیلیپین را فراهم کرد. او برای تثبیت نفوذ واشنگتن در حوزه کارائیب با امپراتوری اسپانیا وارد جنگ شد و نهایتا خلیج مکزیک را به حیات خلوت آمریکایی‌ها تبدیل کرد.
بیست‎وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا پیش از ترامپ، حامی سرسخت سیاست تعرفه‎گذاری بر کالاهای وارداتی به میزان ۵۰ درصدی بود و اتخاذ سیاست حمایت از کارخانه‌های داخلی را پیگیری می‎کرد. نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ۱۸۹۶ به مانند ترامپ، پشتیبانی کورپورات‌های آمریکایی وقت (مورگان و راکفلر) را دارا بود؛ نمادعینی این مسأله، حضور غول‎های فناوری سیلیکون‎ولی در مراسم تحلیف دونالد ترامپ است.
چهل‎وهفتمین رئیس‌جمهور آمریکا نیز همانند سلف خود، خواهان تثبیت مجدد جایگاه واشنگتن در حوزه لاتین است؛ تغییر نام خلیج مکزیک به آمریکا و تلاش برای الحاق کانال پاناما (که به‌وسیله جانشینان مک‎کینلی ایجاد شد) بخشی از راهبرد تهاجمی ترامپ علیه جهان تلقی می‌شود.
نکته قابل‌توجه درباره رویکرد جدید آمریکا به سرکردگی ترامپ، آن است که دوباره با  ابزارهای امپریالیستی استعمارگران قرن ۱۹ به صحنه تحولات معاصر بازگشته و تاثیر چنین تغییر گفتمانی بر دیگر اعضای نظم بین‌الملل وسیع خواهد بود.
   
آمریکای وحشی ترامپ
آمریکا از میان خرابه‌های جنگ جهانی دوم با گفتمان نظم و سامان‌بخشی به ساختار جهانی، زمام امور سیاسی، نظامی و اقتصادی نظام بین‌الملل آسیب‌دیده را به دست گرفت. اتخاذ رویکرد نهادگرایی در حوزه اقتصاد با تاسیس سازمان‌های مالی و پولی مانند بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول پیگیری شد.همزمان ارگان‌های سیاسی اعم ازسازمان ملل، بُعدسیاسی نظم مدنظرواشنگتن را نمایندگی می‎کنند.جنبشی که امروز ترامپ آن را نمایندگی می‎کند، ازدهه۱۹۹۰ میلادی با کارکرد این نهادهای بین‌المللی مشکل داشتند؛ انتقال کارخانه‌های تولیدی شرکت‌های آمریکایی به جنوب‌شرق آسیا و افزایش قدرت نسبی رقبای واشنگتن در اقصی‌نقاط جهان، مقدمات ظهور فردی شبیه ترامپ را جهت تغییر مبارزه با گفتمان لیبرالی آماده کرد.آمریکای ترامپ به‌جای بهره‎گیری از ابزارهای مسبوق به سابقه روسای جمهور پیشین برای تحقق اهداف، به روش‌های کلاسیک بازگشته که تصرف مناطق راهبردی (همانند مک‎کینلی در اواخر قرن ۱۹) در صدر دکترین سیاست خارجی دونالد ترامپ قرار خواهد داشت.
   
مصائب نئولیبرالیسم
در اوایل قرن ۲۱ میلادی رابرت کاپلان، متخصص مباحث ژئوپلیتیک در کتاب «آنارشی» برخلاف نگاه‌های خوشبینانه برخی از تحلیلگران غربی هم‎عصر اشاره کرده بود که بی‎عدالتی‌‎های اقتصادی، تغییرات اقلیمی و ضعف دولت‎ها، می‌تواند به فروپاشی اجتماعی و جنگ‎های منطقه‎‌ای منجر شود.دوگانه ساحل-مرکز (سودکلان شهرهای کرانه‎ای و فقر شهرهای درون کشور) در آمریکا، بیکاری طبقه کارگر (به‌واسطه انتقال کارخانجات آمریکایی به چین) از دهه ۱۹۸۰ و شکل‎گیری فرهنگ لیبرالی جهانی که طبقات فرودست آمریکا فهم چندانی از آن نداشتند شرایطی را برای کودتای تجدیدنظرطلبان نظم جهانی به سرکردگی ترامپ آماده کرده است.ترامپ، بخشی از جامعه آمریکا را از طریق ابزارهای شکل‌گرفته طی چهاردهه گذشته به‌وسیله مخالفان جهانی‎سازی، بسیج کرده است. حامیان جنبش ترامپیسم که عموما ساکن روستاها و شهرک‌ها هستند، این احساس را دارند که توسط سیستم حاکم طرد شده و تمرکز دولت فدرال بر خارج از مرزهای آمریکا قرار دارد.

بازگشت سیاست خارجی آمریکا به قرن نوزدهم
ویلیام مک‎کیلنی، رئیس‌جمهور وقت آمریکا با تحولی که در نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرد، موفق شد افکار عمومی را آماده پذیرش راهبرد امپریالیستی مدنظر خود کند. اهداف اصلی او ضمیمه‎سازی جزایر راهبردی اقیانوس آرام و دریای کارائیب بود که جنگی خونین را با امپراتوری اسپانیا در۱۸۹۸رقم زد.آمریکایی‌ها که پیش ازاین،همواره نگران سیاست خارجی مداخله جویانه بودند؛ برای نخستین بار طعم پیروزی فراملی را به پیروی ازاستعمارگران اروپایی چشیدند.این پیروزی‌ها به نقل از مک‎کینلی با عنوان «عصرطلایی» آمریکا معرفی شد که بی‌شباهت به سخنرانی ترامپ در مراسم تحلیف ۲۰ ژانویه نیست. سکاندار فعلی کاخ سفید وعده عصری جدید را به مردم داد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها