یعنی بدانیم چه محصولی و به چه میزانی در کشور تولید میشود و تولیدکننده کیست. البته همه این موضوعات در احکام قانونی آمده و در برنامه هفتم بهعنوان وظایف دولت تاکید شده وباید سامانههای آن ایجادشود. اگر این اتفاق رخ دهد و داده و اطلاعات بخش کشاورزی را داشته باشیم، میتوانیم قیمتها را رصد ودست دلال در این موضوع را کوتاه کنیم. امروز مشاهده میکنیم یک محصول تا وقتی که به دست مصرفکننده برسدچندبارتغییر قیمت میدهدوبانرخهای غیرواقعیعرضهمیشودکه کشاورزی نقشی درآن ندارد.برای رونقبخشیدن به اقتصاد کشاورزی، باید رویکرد خود را بهسوی کشاورزی علمی تغییر دهیم. متاسفانه رویکردها در زمینههای مختلف علمی شده، ولی در بخش کشاورزی این اتفاق رخ نداده است. رویکرد علمی به این صورت است که داده و اطلاعات داشته باشیم، یعنی چه سطحی از زمین زیر کشت قرار دارد و چه محصولی میکاریم و برای تولید آن چقدرباید هزینه شود.اگراین اتفاق رخ دهد، میتوانیم برای رشد بهرهوری و هوشمندسازی در حوزه کشاورزی برنامهریزی کنیم.مبنای اولیه همه اینها داده و اطلاعات است تا برنامهریزی شود. متاسفانه الان بهدلیل عدم اطلاع دقیق، کشاورزی در کشور قابل برنامهریزی نیست. مقام معظم رهبری نیز یکبار به این موضوع انتقاد کردهاند، زیرا دستگاههای متولی آمار در حوزه کشاورزی، اعداد کاملا متناقضی را اعلام میکنند و ارقام مربوط به سطح زیر کشت و میزان تولیدات با هم همخوانی ندارد.اگر از پتانسیلها و علم و دانش بهخصوص شرکتهای دانشبنیان استفاده شود، حتما بخش کشاورزی رونق خواهد گرفت.