ما عادت داریم برای تعیین قدر و عظمت کسی این مفهوم ناشناختهماندن را به او نسبت میدهیم و البته این ناشناختهبودن برای عموم، گاه به حقیقت ذاتی اهل عصمت که اندازههای بیکرانه وجودیشان تنها برای خدا و اولیای معصوم او علیهمالسلام در دین خاتم که از علم خداوند به آنان هبه شده، تعریفشدنی است و گاه صرفا گویای بزرگی فرد غیرمعصوم است و وجوه ناشناختنی ذاتی خاصی در وجودشان نیست که دسترسی آن سیما برای همگان ناممکن باشد. برای غیرمعصوم این ناشناختهماندن واقعیت نسبی دارد و هستند کسانی که درک بزرگی یک شخصیت برایشان ممکن بوده است. اما از عامی و عالم هنوز ابعاد عظمت آن شخصیت را ادراک نکردند یا وجودشان ظرفیت ادراکش را ندارد.
مثلا ابعاد عظمت شخصیت جناب بحرالعلوم یا آقای قاضی یا آقای الهی یا شیخمرتضی انصاری یا آقای بهجت یا سیداحمد خوانساری یا آیتا... بروجردی و ... برای میلیونها نفر قابلفهم نیست. اما آنان برای ما غیرقابلشناخت نیستند. پس این تمایز معصوم و غیرمعصوم در امر ناشناختهبودن انسانی را فراموش نکنیم. اما امامخمینی نیز از زوایای گوناگون شخصیتی ناشناختهتر از دیگر بزرگان ماست. او نقشی در هستی جهان ایفا کرده که غیرقابلتصور با معیارهای فهم تأثیر یک انسان بنا به تفکر اومانیستی است. بدون توجه و باور به نقش عالم غیب هرگز کارهای عظیم امام در عصر غیبت کبری و در جهان پیشاظهور فهمیدنی نخواهد بود و این یعنی اعتراف به بیخبری ما درخصوص نقشه شگرف الهی که فرد برگزیدهای را در همه قرون غیبت تا امروز، برای رستاخیزی جهانی تربیتکرده و نقش یک مجدد بزرگ را به امامخمینی(ره) تفویض کرده است. از این نظر، خرد، جهانشناسی و آیندهنگری و محبت به مردم، توان اداره و مدیریت یک انقلاب جهانی و بصیرت و شجاعت و تقوا و عبودیت و صدق و خلوص را با او اهدا نمود. از یتیمی تا دوران زناشویی و تا عمل اجتماعی او را با صبر و محبت پرورد و قدرت تأثیرگذاری عظیم و جذبه قلبی و فرود از آسمان تزکیه جان به میان مردم و همراهشدن با آنان برای فرابردنشان به آسمان ایمان و بندگی و حقپرستی و سیر در حق را به او عطا فرمود و همه خصوصیات استوار یک رهبر الهی را در عمل انقلابی جهانی به او ارزانی داشت. کمی به این نقش رهبری جهانی امام توجه کنیم تا امر ناشناخته باطنی ماجرای خمینی بزرگ کمی بر ما معلوم گردد. خود موضوع ظهور و پیروزی و عزت یک رهبر دعوتکننده به ولایت الهی در زیر سقف جهانی اسیر سیطره عصر طاغوت امر عجیبی است. او برای رهبری در مقیاس جهانی و برای رساندن پیام دینی جهانی و رخداد یقینی عدل جهانی و ظهور مهدی موعود(عج) پرورده شد. او برای بیداری جهان و گفتوگوکردن با جهان درخصوص حقیقت هستی و ربوبیت حق و ولایت الهی و عبودیت ناب فرد انسان و صحبت با جهان از دین جهانی اسلام و رسالت خاتمالنبیینوالرسل و نشر معارف قرآنی درباره جهان و انسان و قدرت و حکومت و... ظهور کرد. یک معجزه در عصری است که نشانی از دین در سلطه جهانی کفر باقی نمانده بود. او مبلغ مجری نظام عدل موعود جهانی، و اسلام کامل یعنی ظهور مهدی موعود موجود(عج) و جهاد برابر کفر و ظلم جهانی و انجام تکلیف دوران انتظار بوده است. برای همین کفر جهانی و استکبار و یهودیت سامری دشمن اسلام ناب محمدی و هراسان از صاحبالزمان(عج) چنین از او میهراسید. وجوه ناشناخته امام(ره) بس بسیارتر از اینهاست. ما خبری از غیب امام نداریم.
اما امام در مقیاس جهانی چه عمل اصلاح و تجدیدحیاتی را محقق ساخت که هنوز شناخته نشده است؟ مسأله معرفی امامی که هنوز شناخته نشده، مسأله احساسی و شخصی نیست. حل این مسأله تکلیف جهانی و مرتبط به مقاومت جهانی اسلام و بیداری اسلامی برابر ظلم و کفر است. با هر سختی، راه مبارزه شیاطین از موقعیت رنجبار سود میجویند تا مردم جاهل را علیه حقیقت امام و انقلاب او برانگیزند. ما باید از خود بپرسیم این همه هجوم به امام و راه امام اگر کژی و کاستی در آن راه داشت، چرا کاروبار مورد علاقه استکبار و اذناب فاسدش است که غلطترین راه ضدبشری را خود در جهان در پیش گرفتهاند؟
او علیه سیطرهجویی طاغوت عصر و شیطنت شیطان بزرگ و دجالیت تمدن فریبای غرب فاسد در هم امروز بپا خاست تا ما را به انجام تکالیف اجتماعی و فردی برای بیداری و مقاومت جهانی برابر کفر جهانی دعوت کند. این افق عالی امام چیز سادهای در تصورات مسلمانان سرکوفته نبود. امام مامور بود در چنین دنیای ظلمانی کفر مدرن و ظلم بلامنازع مدرن در گفتوگو با جهان از حق و ولایت الهی و از دین جهانی اسلام و رسالت خاتمالنبیین والرسل صلواتا...علیه و آله گفتوگو کند؛ گفتوگویی با کلمات وجود و عمل و به قیمت ایثار در بندگی حق و نه صرفا با الفاظ و پرحرفی نشستگان در گوشه امن زیر سایه شیطان که نمیخواهند آب در دلشان تکان بخورد. امام مامور بود تنها حقیقت زنده هدایت اوصیای رسول اکرم صلواتا... علیهم و بهویژه تنها منجی حقیقی، امام منتظر موعود(عج) را به گوش جهان فریاد کند و با جهاد و عمل صالح به ارائه معرفت درخصوص جهان ما و انسان و قدرت و حکومت اقدام کند و درباره مجری اسلام کامل و زندگی بهشتگونه دوران او تذکر دهد و تجربه حیات برزخی در دوران ظهور بقیها... و ولیا... الاعظم و نظام عدل موعود جهانی مهدی موعود(عج) و تکلیف وقفهناپذیر جهاد برابر کفر و ظلم جهانی در هر شکل معقول و واجب مناسب هر زمان را به یادگار بگذارد و انجام تکلیف دوران انتظار را بیاموزاند و امام در مقیاس جهانی عمل اصلاح و تجدید حیات اسلام را محقق ساخت. این عمل هنوز که هنوز است عمیقا شناخته نشده است. اجازه دهید اول نمونههایی از این موضوعات بزرگ را نام ببرم: مسأله معرفی اسلام ناب محمدی، قرآن و عترت در مقیاس جهانی کار امام شد که این دنیا و قدرتهای مستکبرش فکر میکردند دین را برای همیشه دفن کرده و خدا را برای همیشه به قتل رسانده و آزادی از قید دین برای هر ظلم و فحشایی را به کف آوردهاند. امام همچنین با قیام خود هم توحید و هم عترت را کانون معرفتبخشی و عدالتخواهی و کفرستیزیاش قرار داد. امام اسلام اهلبیت و اسلام گریزان از بیعت با طاغوت، اسلام فاطمی و حسینی را معرفی کرد. بیهوده نیست که او از مقام حضرت زهرا (سلاما...علیها) در مقیاس جهانی رازگشایی کرد و درباره او معرفتآموز شد و راز فرود مکرر حضرت جبریل بر ایشان را فاش ساخت و مسأله خبر انقلاب اسلامی را به محضر آن رهبر آخرالزمانی مطرح کرد و معارف پیشاظهور را بر زبان راند و گسترش داد. مسأله اهمیت عدالتخواهی و افق جهانی ایستادگی و بیدارگری مستضعفان و تحقیر استکبار و دشمنان اسلام و مسأله اهمیت عدالت و ارائه چهرهای حقیقی از یهودیت سامری و صهیونیسم و نقش آگاهیبخش در سقوط استکبار شرق و آینده طاغوت غرب میراث اوست. با این مقدمه اندکی درباره برجستهترین بیدارگری و نقش انقلاب و امام انقلاب مکث کنیم. در دهه 40، امام با قیام خود و پیروزیاش در دهه ۵۰ (۲۲ بهمن ۱۳۵۷) بلامنازع بودن تمدن مدرن و ولایت شیطانی کفر که گویی برای همیشه جانشین نعمت دین و ولایت الهی وانمود شده بود و هر امیدی برای تغییر دینی در جهان سرکوب گشته بود، دچار چالش و شکست عینی کرد.
موضوع ظاهری و مشخص و ملموس، قیام علیه کاپیتولاسیون بود و ظاهرا موضوع کوچک، چون سوگند به قرآن در انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی. هیچکس آن روز حتی گمان نمیکرد و خوابش را نمیدید که یک اعتراض از سوی یک عالم دینی در گوشه گمنامی از جهان که غربیان تصور میکردند مردمش در عصر حجر زندگی میکنند و باید از آنان حق توحش ستاند و متمدنشان کرد، طی آغازش در ۱۵ خرداد ۴۲ تا پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۵۷، تبدیل به بزرگترین رخداد دینی جهان اسلام و نهضت احیای توحید و جان آن ولایت الهی و بشارت عینی ظهور عدل جهانی عج بعد از دوران معصوم علیهمالسلام در عصر فرمانفرمایی کفر جهانی و مدرنیته شود و دنیا را تکان دهد. ما چونان ماهیان که در آب زندگی میکنند و آب را نمیبینند مردمی که در هوا میزیند و هوا را حس نمیکنند، از درک عظمت این رخداد جهانی و نقش آن در سرنگونی و افشای چهره دو قدرت دینستیز و ظالم جهان شوروی و آمریکا و سقوط تمدن غرب در حضیض رسوایی ددمنشی و ظهور سرشت وحشیانه کفر مدرن عاجزیم و هنوز باید این رخداد الهی، سیر تاریخی را سپری کند تا نقش انقلاب اسلامی در افشای پلشتی و فساد تمدن معاصر فرعونی و طاغوتی و بشارت عدل موعود عج آشکار گردد و تلألؤ آن جهانگیر شود .
☆☆☆☆☆
دومین نکته عظیم انقلاب اسلامی و امام ره، عریان کردن مجدد سرشت یهودیت سامری و نقش آن در کنون جهان و برافراشتن پرچم مقاومت برابر این جرثومه کفر و ظلم و خشونت و فساد بود. اتکا به قرآن در نشر معرفت در باره صهیونیسم و مقاومت گسترده و نتیجهگیری عملی آن بر دوش امام خامنهای دامتبرکاته افتاد. اهمیت این وجه از قیام امام هم دورانساز است .
هر مخاطب قرآن مجید وقتی به صدها آیه در این کتاب هدایت آخرالزمانی درباره بنیاسرائیل برخورد میکند و انواع ویژگیهای این قوم پیامبرکش و سرکشی و خشونت و کفرپیشگی و انواع خصوصیات و اعمالش بر میخورد و جزو اقلیتی از مؤمنانش مواجه با شخصیت مردمی ناسپاس، خونریز، سیریناپذیر در زراندوزی و دارای عطش دنیاپرستی و بزهکاری و حرص حرامخواری اقتصادی و علاقه به ربا و پولپرستی و دیگرآزاری و خودپرستی... میشود. این ویژگیها در دوران ما نقطه تجمع ظلمانیاش همین غصب سرزمین فلسطین و ستم وحشیانه به مردم مظلوم آن بوده است. در مقطع قیام و پس از آن پیروزی انقلاب اسلامی فرآیندی از خیانت به مقاومت فلسطین از سوی کشورهای عربی وابسته به شیطان بزرگ پیش رفت و قربانیکردن این مردم و زیر پانهادن حق مسلمشان پیش رفت. با کشاندن عرفات به دام تسلیم امید مقاومت آسیب جدی دید. این انقلاب اسلامی بود که خون تازهای در رگان مقاومت جاری کرد. نیروهای مقاومت با گرمای انقلاب اسلامی به نشاط و جنبش جهادی نویی دست یافتند. رنتیسیها، شقاقیها پدید آمدند و با هنیهها و سنوارها به شکوهمندترین دوران مقاومت جهش کردند. در ابن ماجرا یک حقیقت پنهان مانده، برافراشته شدن پرچم جهاد با فرماندهی کفر جهانی و آخرالزمانی یعنی یهودیت سامری بر اساس هدایت و معرفت قرآنی است. با این نبرد بزرگ است که در مییابیم حکمت و راز پرداختن قرآن با این اصرار به معرفی عصیان بنیاسرائیل از منظر ماجراهای آخرالزمان چه بوده است و چرا به درسآموزی مؤمنان منتظر در خصوص اینان این همه اهمیت میدهد. زیرا این یهودیت صهیونی کمال کفرورزی علیه عدالتخواهی موعود است. بیهوده نیست از ولادت حضرت رسول صلواتا...علیه و آله تا بعثت و از آن زمان تا شهادت رحلت گونه رسولا... و مخالفت با امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام و از آن زمان تا تقویت اهل نفاق بهوسیله روابط پنهانی و دوستی آنان با یهود و درسگرفتنشان از یهود و رویارویی با اوصیای پیامبر خدا یهودیت کافر و ضد پیام الهی حضرت موسی لحظهای در توطئه و جنگ علیه دین خاتم آرام و قرار نگرفت.
بهویژه با نفوذ در منافقان اموی و عباسی و گردآوردن همه نیرو برای قتل امام موعود اسلام(عج) و با قطع ریشه امامت از طریق خلفا و بهویژه متوکل فاسد، خلیفه زمان امامهادی(ع) و فرزندش معتز و نیز مهتدی و معتمد سه خلیفه زمان امام حسنعسکری(ع)، امام محبوس در پادگان نظامی خلفای عباسی، کار دشمنی را به منتهیدرجه بیشرمی رساندند، با حبسکردن نبیره امامرضا، ابنالرضا، امامحسنعسکری(ع) برای ممانعت از تولد و حیات امام موعود(عج) از هیچ کوششی در این جنگ با خواست خدای یکتا فروگذار نکردند و در همه عصر غیبت یهودیت سامری لحظهای برای انحراف دین حضرتمسیح با نفوذ در نهادهای آنان و در اسلام با دینسازی رسوا و نفوذ در دستگاه حکمرانی حکومتها، در گسترش فساد در زمین کوشیدند. نهادهای فراماسونی ابزار فرماندهی صهیونی بوده و انواع باشگاههای مؤثر در قدرتهای پیرامونی بهوسیله آنان تأسیس شد.
با این مقدمه، جهاد امام با صهیونیستها در حقیقت ادامه جهاد قرآن در افشای رهبری کفر جهانی است و راز آن همانا در قیام مهدی موعود(عج) نهفته است.
☆☆☆☆☆
سومین وجه عظمت امام در رجعت به آرمان انبیایی یعنی عدالتخواهی است که در عصر جدید از دو سو آسیب دید: الف. از سوی لیبرالیسم طرفدار استثمار سرمایهسالارانه و ب. از سوی جنبش کمونیستی مدعی مبارزه با سرمایهداری. جریان نخست شالوده هستی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی غرب و جریان دوم پایه نظری بلوکشرق سابق و نظام سرمایهداری دولتی و استبداد کمونیستی است و با تشکیل یک قدرت سرکوبگر حضور آزاد مردم و اقشار مختلف اجتماعی را بهطور مستقل و آزاد در زندگی سیاسی و تولید و تجارت قانونمند و عادلانه، ناممکن کرد. این امر در میان مردم جهان، نوعی نومیدی نسبت به تحقق عدالت پدید آورده بود. شخصیت و ایمان و اتکای امامخمینی به وحی الهی و تأکید بر جهاد برای عدالت اجتماعی، مسلمانان و مردم مستضعف جهان را زنده و امیدشان را احیا کرد. طنین آرمان جهانی عدل در تفکر اسلام ناب محمدی، در جهان جنبش و امید نویی برانگیخت. برافراشتن پرچم عدالتخواهی اسلام در جهان میراث امام(ره) است.
☆☆☆☆☆
مسأله گسست عالم غیب از زندگی دنیوی که از رنسانس تا ظهور مدرنیته و از انقلابهای دموکراتیک اروپا و آمریکا تا امروز تثبیت شده بود با انقلاب اسلامی و جهاد امامخمینی باد هوا و محو شد. ایده ناممکنبودن حکومت دینی در جهان معاصر چنان همچون حقیقتی خدشهناپذیر معرفی شده بود که هرگونه اندیشیدن به آن دیوانگی و نادانی محسوب میشد. نظام قدرت جهانی با این وانموده میکوشید حیات خود را ابدی جلوه دهد. امامخمینی با ایده حکومت اسلامی بر این توهم کفرآلود خدشه جدی وارد کرد و با پیروزی در ۲۲بهمن ۱۳۵۷ خواب خوش دشمنان دین و در اصل اسلام را آشفته کرد. اما با قیام خود دوباره جدیت ارتباط جداناپذیر عالم مادی و دنیا با عالم غیب، این ریشه جهان طبیعت را به نمایش نهاد. غیباندیشی که زهدان ایمان است در مقیاس یک سیاست اداره جامعه بشری بازگشت و این دستامد درخشان امام دارای چنان اهمیتی است که با کتابی قطور هم نمیتوان حقش را ادا کرد.
☆☆☆☆☆
تبدیل اسلام به رهبری مقاومت جهانی علیه ظلم و سلطه بیدادگرانه میراث بزرگ امامخمینی(ره) است و ادامه همین آرمان است که امروز گام بزرگی به پیش برداشته و ایران تحت رهبری امام خامنهای خواهان ایفای نقش فعال مسلمانان در تأثیر نهادن بر تغییراتی شده که جهان کفر خود میخواهد مهارش را در دست گیرد و جهان را بازهم بیشتر در ورطه تاریکی جهل مدرن و مغاک ستم و ظلمات بیدینی و سلطه کفر فرو ببرد. تعیین افقهای بزرگ پیشرو و اهداف عالی ویژگی امامخمینی در بیدارکردن مسلمانان و محرومان جهان بوده که هنوز هم دارد کارش را میکند.
☆☆☆☆☆
اینها گوشهای از انواری است که با انقلاب اسلامی و نور امامخمینی بر ما و جهان تابیده و تفکر درباره عمق قیام و عمل و تفکر امام(ره) بازهم بیشتر سبب روشنشدن زوایای ژرف قیام امام و خویشتنیابی و هدایتبخشی انقلاب او نهتنها به مسلمانان، بلکه به مردم جهان شده است. فوکو گرچه مسلمان نبود، ولی چه خوب گفت ایران خمینی روح جهان بیروح است به لبنان، یمن، فلسطین، عراق، سوریه و حتی دانشگاههای آمریکا و اروپا. نیک بنگریم دریافت معنای این سخن دشوار نیست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
شکیبا حسینی، رهبر ارکستر سمفونیک رنسانس در گفت و گو با «جام جم» مطرح کرد
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد