فراغت به جای طبابت

معاون وزارت بهداشت همین دیروز صراحتا اعلام کرد: «۳۰ هزار پزشک عمومی هیچ‌جا فعالیت نمی‌کنند.»این گفته البته که یک پیوست مهم دیگر هم داشت،جایی که او اعلام کرد:«در ایران کمبود پزشک نداریم»کنار هم قرارگیری این دوگزاره می‌تواندمنجر به یک نتیجه شود اما پیش از این‌که سراغ این نتیجه برویم،سوالات بسیاری مطرح است؛این‌که ۳۰هزارپزشکی که طبابت نمی‌کنند،چند درصد ازپزشکان عمومی کشورراتشکیل می‌دهند؟
معاون وزارت بهداشت همین دیروز صراحتا اعلام کرد: «۳۰ هزار پزشک عمومی هیچ‌جا فعالیت نمی‌کنند.»این گفته البته که یک پیوست مهم دیگر هم داشت،جایی که او اعلام کرد:«در ایران کمبود پزشک نداریم»کنار هم قرارگیری این دوگزاره می‌تواندمنجر به یک نتیجه شود اما پیش از این‌که سراغ این نتیجه برویم،سوالات بسیاری مطرح است؛این‌که ۳۰هزارپزشکی که طبابت نمی‌کنند،چند درصد ازپزشکان عمومی کشورراتشکیل می‌دهند؟
کد خبر: ۱۴۸۷۷۱۳
 
ومهم‌تر از این سؤال، این‌که بدانیم اساسا این حجم از پزشکانی که طبابت نمی‌کنند، پس چه می‌کنند؟ آگاهی از این موضوع شاید بتواند گره‌های ماجرای کمبود پزشک در ایران را به چشم بیاورد. چراکه پیش از این همواره صحبت از این بوده که کمبود پزشک در ایران آن‌قدر محسوس است که شورای انقلاب فرهنگی را مجاب کرده طی یک مصوبه وزارت آموزش‌عالی را مجبور به افزایش ۲۰ درصدی ظرفیت پزشکی کند، هرچند همین مصوبه هم چند هفته پیش از سوی وزیر بداشت و درمان به نوعی غیرقابل اجرا عنوان شد. چه تعداد پزشک،‌ طبابت نمی‌کنند؟

آمار عنوان‌شده از سوی معاون وزارت بهداشت شاید در میزان تعداد پزشکان داده تازه‌ای باشد اما آمار تازه‌ای نیست! پیش از او هم بودند مسئولانی که به ذکر آمار این‌چنینی پرداختند. به عنوان مثال رئیس سازمان نظام پزشکی ماه گذشته اعلام کرد: «۴۰ درصد پزشکان عمومی در ایران طبابت نمی‌کنند.» این آمارها تقریبا با یکدیگر همخوانی دارد؛ چراکه می‌دانیم پزشکان عمومی در ایران ۶۰ درصد جامعه پزشکی را تشکیل می‌دهند. برای رسیدن به یک عدد درست، رسمی و دقیق کار سختی پیش رو داریم؛ چراکه مراجع مختلف بسیاری دست به انتشار آمار زده‌اند، از مرکز پژوهش‌های مجلس گرفته تا مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام. در این میان اگر همان سازمان نظام پزشکی را ملاک بگیریم؛ باید گفت ۹۵ تا ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در ایران وجود دارد که به گفته خود رئیس این سازمان۴۰ درصدشان با وجود داشتن پروانه نظام پزشکی، مشغول به کار دیگری‌اند. رقمی نزدیک به ۴۰ هزار پزشک که طبابت نمی‌کنند که البته اگر رقم پزشکان عمومی را همان ۹۰ هزار نفر حساب کنیم، می‌شود همان ۳۰ هزار پزشکی که دیروز معاون وزیر بهداشت اعلام کرد. 
   
زندگی در رویای والدین!
مواجهه ابتدایی با آمار ذکرشده این است که بپرسیم خب پزشکان چرا طبابت نمی‌کنند؟ آن هم با علم به این موضوع مهم که می‌دانیم تحصیل در رشته پزشکی علی‌رغم سختی‌ها و مشقات بسیار برای ورود به دانشگاه، زمان بسیاری طول می‌کشد و هزینه بسیاری هم دارد. به نظر می‌رسد اولین و مهم‌ترین دلیل، همان پول است. این‌که تعرفه‌های پزشکی واقعی نیست و درآمد پزشکان عمومی برخلاف باور عمومی، آن‌قدر نیست که حتی کفاف زندگی آنها را بدهد. آمار جالب دیگری هم برای توجیه این تصمیم وجود دارد. آماری که نشان از کار مفید پزشکان عمومی در مقابل بسیاری از صنوف ازجمله کارمندان دارد، به این معنا که پزشکان در حالی نزدیک به ۱۲ ساعت کار مفید در روز انجام می‌دهند که بسیاری از کارمندان به‌زحمت ۵/۱ ساعت کار مفید دارند! در ذیل فهرست چرایی این اتفاق، می‌توان مولفه‌های دیگری را هم ردیف کرد، از عدم تمایل ابتدایی آنها برای تحصیل گرفته تا اجبار خانواده‌ها برای رویای دکتر شدن فرزندشان. 
   
از خوانندگی تا ساخت وساز 
اماپزشکانی که طبابت نمی‌کنند، چه می‌کنند؟پرسشی که رسیدن به پاسخ آن کمی دشوار است؛ چراکه هیچ سنجه و آمار رسمی و قابل استنادی ندارد و اساسا هم نباید داشته باشد! اما راه و روش‌هایی هم در این میان وجود دارد که بتوان به مسیر کاری تازه پزشکانی که طبابت نمی‌کنند، پی برد. این روش‌ها البته که باید از میانه حرف‌های مسئولان حوزه‌های دیگر به نوعی صید شود! به عنوان مثال رئیس انجمن انبوه‌سازان تهران چندی پیش از این گلایه کرده بود که «تا زمانی که پزشکان در کار ساخت و ساز دخالت می‌کنند، نمی‌توان به صنعتی شدن در این زمینه امید داشت.» ساختمان‌سازی از جمله کلیدواژه‌های پرتکرار در کار جایگزین پزشکان است. این‌که بسیاری از پزشکان به ساخت و ساز مشغول شده‌اند اما در این میان یک نکته مهم وجود دارد؛ این‌که ما نمی‌دانیم که پزشکانی که به ساخت و ساز مشغول شده‌اند، آیا همچنان طبابت می‌کنند یا خیر. همین است که نمی‌توان به طور قطع در این باره نظر داد. دو سال پیش هم رئیس اتحادیه املاک تهران اعلام کرد:۴۰۰ پزشک در تهران بنگاه املاک دارند! درست مثل مورد قبلی، بنگاهداری هم می‌تواند در کنار پزشکی باشد! چرا که پزشکان در این سال‌ها در کنار طبابت، پیشه‌های عجیب دیگری هم داشته‌اند، از گاوداری گرفته تا خوانندگی. درصد قابل‌توجهی از آنهایی که عطای طبابت را به لقایش بخشیده‌اند، راهی مشاغلی شده‌اند که به نوعی با خود پیشه پزشکی ارتباط دارد.به این معنا که درصد معناداری از آنها حالا دست به تاسیس کلینیک‌های زیبایی زده‌اند و با گذراندن دوره‌های کوتاه تخصصی، از پزشکان عمومی به پزشکان زیبایی تغییر شغل داده‌اند. هستند در این میان پزشکانی که مراکز ترک اعتیاد تاسیس کرده‌اند و با وجود بازار کار پر رونق این حوزه، سعی کرده‌اند از این راه به اهداف خود برسند. 
   
زیان ۸۰هزار میلیارد تومانی 
موضوع کمبود پزشک معلول‌های بسیاری دارد، از عدم توازن در توزیع پزشکان گرفته (۶۰ درصد پزشکان متخصص در پنج شهر حضور دارند) تا عدم رسیدگی به مشکلات معیشتی و درآمدی آنها اما این‌که پزشکانی هستند که طبابت نمی‌کنند، زیان‌های مالی بسیاری را هم برای دولت‌ها به همراه دارد. درس خواندن در رشته پزشکی هزینه‌های بسیاری دارد که بخشی از این هزینه به دوش دولت‌هاست. سال گذشته معاون آموزشی وزارت بهداشت اعلام کرده سرانه هر دانشجوی پزشکی برای شروع تحصیل یک میلیارد تومان است اما پایان تحصیل پزشکان عدد تمام‌شده متفاوتی دارد. این را می‌توان از گفته‌های میرحامد خانی، مدیرکل حقوقی وزارت بهداشت درمردادهمین امسال متوجه شد.جایی که اوگفته«دولت برای تربیت هردانشجوی پزشکی بیش ازدومیلیارد تومان از بیت‌المال و جیب مردم هزینه می‌کند.» حالا با یک ضرب و تقسیم معمولی متوجه می‌شویم ترک طبابت پزشکان، رقمی نزدیک به ۸۰ هزار میلیارد تومان (۸۰همت) زیان به همراه دارد. این آمار را در حالی بخوانید که بودجه کل وزارت بهداشت و درمان نزدیک به ۴۰۰ همت است و همین ماه گذشته به شکل معناداری علی جعفریان مشاورعالی وجانشین وزیر بهداشت بااشاره به کسری بودجه وزارت بهداشت گفت:‌«یک کسری‌بودجه قابل‌توجهی دروزارت بهداشت‌وجودداردوطبق عددی که برآوردواعلام شده، حدود ۸۰ همت است.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها