فراموش نکنیم که دشمن بهطور مستمر در کار توطئهچینی و نیرنگسازی و دسیسهپردازی است؛ لذا باید توجه داشته باشیم که چه امکانات وداشتههایی داریم که میتوان باپروردن آنهاوبازآفرینی هنریشان به تولیدات سینمایی خودی،غنا وسرشاری معنوی بیشتری بخشید.یادی کنم از دیدار با جانبازان اخیر لبنانی که در توطئه تروریستی انفجار پیجرها و بیسیمها بهویژه از ناحیه سروگردن آسیب جدی دیدند، مثلا شماری از دوچشم یا یکچشم نابینا شدند. این عزیزان اتفاقا زمینههایی روشنگر برای هنرمندان فراهم میآورند که با استفاده از روایت این رویدادها، به خلق آثاری تاثیرگذار و افشاگرانه و صهیونیسمستیزانه بپردازند؛ چراکه این رویدادها از فضای عملیاتهای نظامی تا محیطهای خانوادگی را شامل میشود؛ و چه کودکان و زنانی که از این انفجارها صدمه دیدهاند و آگاهی از نوع و شیوه رخداد، بهراستی مخاطب را تکان میدهد؛ مثلا پدری از رزمندگان حزبا... در منزل بهسرمیبرده و فرزند خردسالش که خواسته پاسخ تماس را بدهد با انفجار ناگهانی، دچار صدمه جبرانناپذیر شده است.الان زمینهای ناخواسته فراهم آمده که میتوان با پرسوجو و پژوهش در ابعاد و ویژگیهای آن به داستانهایی ناب دست یافت.یا تناقضی که در سوریه باعث تعجب هر مخاطب و آزادهای میشود. زمانی آمریکا در پوشش حمایت از مردم سوریه و دفع یورش ضدانسانی داعش به سوریه دستاندازی کرد و پس از آن همه کشاکشها باز اکنون میبینیم که همان داعش که دستپرورده امریکا و رژیمصهیونیستی است درخیابانهای حلب و... در حال آمدوشد و ترکتازی است!اکنون باید هنرمند مابا آثاری هنرمندانه ونکتهنگر و دقیق به روشنگری بپردازد و طیف مخاطبانش را نهفقط وطنی بلکه مخاطبان جهانی تعریف بکند و درقالب آثاری سینمایی و مستند و پژوهشی به روشنگری بپردازد و به پشتپرده چنین کنشگریها و عملیاتهایی نگاه انتقادی بیندازد، بهگونهای که مخاطبان آثار و تولیدات ما بهویژه مسلمانان منطقه به دیدی منطقی و واقعی از داعش و چرایی احیای آن ودستاندازی مستمر درمنطقه وکوششهای اسلامستیزانه این شبهنظامیان برسند. این یکی از ضروریترین کارهایی است که اقدام عاجل ما را میطلبد و امیدوارم که معاونت سینمایی محترم از این قافله عقب نماند و روایت را به دست رسانهها و تولیدات دشمن نسپارد.