مسلم است چنین شخصیتهایی نیازی به معرفی ندارند اما شخصیتهای چندوجهی این بزرگان و سرگذشت دراماتیکی که داشتهاند، هنرمند معاصر را بر آن میدارد تا بتواند جنبههای مختلف زندگی این بانوی بزرگوار را به مخاطبان خود بشناساند، بهویژه مخاطبانی که امروزه با انبوهی از شبههها محاصره شدهاند و بیش از پیش نیاز به خوراک فرهنگی دارند. وقتی به بازنمایی این شخصیت در سینما بهعنوان رسانهای فراگیر میرسیم، میبینیم که بعد از گذشت ۴۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی در سینمای ایران هنوز اثری مستقل درباره حضرت زینب(س) یافت نمیشود. شاید نزدیکترین اثری که به ایشان بپردازد، فیلم شور عاشقی به کارگردانی داریوش یاری است. شور عاشقی با اینکه به نقش زنان در حادثه کربلا میپردازد اما همچنان به این شخصیت نزدیک نمیشود؛ در حالیکه ابعاد شخصیتی حضرت زینب(س) و نقش او در بهثمر رسیدن قیام امام حسین(ع) سوژههایی را در خود دارد که هرکدام ظرفیتی برای تبدیل به یک اثر سینمایی دارد.
پرستاران در قاب سینما
علاوه بر بازنمایی شخصیت وجودی حضرت زینب(س) در سینما، این روز بهانهای است تا به حضور پرستارها در پرده نقرهای نگاهی کرده و پرستارهای ماندگار سینمای ایران را با همدیگر مرور کنیم. وقتی سینمای چندسال اخیر را بررسی کنیم، مشخص میشود تصویری از پرستار در قامت قهرمان داستان وجود ندارد و نهایتا بهعنوان کاراکتری فرعی در برخی از فیلمهای سینمایی حضور دارند. با اینحال هرچه در تاریخ سینما به عقب برمیگردیم، نقش پرستارها بهمراتب پررنگتر میشود تا وقتی به دهه۶۰واوایل دهه ۷۰که دوران طلایی فیلمهای دفاع مقدسی است، میرسیم. در این آثار بنا بر موضوعاتی که دنبال میکردند معمولا کاراکتر پرستار وجود داشت وگوشهای ازفداکاریهای این قشرزحمتکش رادردفاعمقدس به تصویر میکشیدند.
عشق در خاکریز
یکی از کارگردانانی که نقشی ماندگار از یک پرستار را در ذهنها ماندگار کرده کمال تبریزی، کارگردان صاحبنام سینمای ایران است. فیلم شیدا محصول سال ۱۳۷۷ یکی دیگر از همکاریهای جذاب کمال تبریزی و رضا مقصودی است. داستان فیلم در دوران دفاعمقدس روایت میشود، جایی که فرهاد(پارسا پیروزفر) در جنگ مجروح شده و موقتا بیناییاش را از دست داده است. او را به بیمارستانی صحرایی منتقل میکنند که در آن پرستاری به نام شیدا مشغول به کار است. رفتار فرهاد در تحمل درد، توجه شیدا را به خود جلب میکند. او بهتدریج میفهمد که میتواند با تلاوت قرآن، التیامبخش فرهاد باشد. مراقبت شیدا از فرهاد به مرور پیوندی عاطفی بین آنها ایجاد میکند. فیلم شیدا در عین شرح این دلدادگی، روایتگر تلاش و ایثار پرستاران در دوران دفاعمقدس هم هست. شیدا جزو یکی از بازیهای تحسین شده کارنامه لیلا حاتمی است. او تلاش یک پرستار و شرم یک زن را باورپذیر به نمایش گذاشته است. فیلم شیدا از معدود فیلمهایی است که در آن عشق در خاکریز شکل میگیرد. این فیلم بعد از نزدیک به دو دهه، بهعنوان یکی از آثار ممتاز سینمای دفاعمقدس محبوبیت دارد.
از جنس طلا
همایون اسعدیان دیگر کارگردانی است که کاراکتر پرستار را برای یکی از شخصیتهای خود انتخاب کرده است. اسعدیان در فیلم طلا و مس تصویری متفاوت و جدید از زندگی یک طلبه ارائه میکند. بیماری همسر سیدرضا، او را به تهران میکشاند و آنجاست که با پرستاری به نام سپیده آشنا میشود. سپیده، نماینده مخاطبانی است که برداشتی مشخص از سبک زندگی یک طلبه دارند. با گذشت زمان و آشنایی سپیده با عشق میان طلبه و همسرش، دیدگاه او تعدیل میشود و نقش دراماتیک پرستاریاش پررنگتر میشود.سپیده تا آنجا پیش میرود که به خانه سیدرضا میرود و حتی خانواده او را مسئولیت خود میداند. بازتاب اسعدیان از پرستار در «طلا و مس» به اندازه و جذاب است. پرستار او هم هویتی شخصی دارد و هم وظیفهای را که شغلش بر دوشش گذاشته، به خوبی نشان میدهد.
مقتدر در عین مهربانی
رضا میرکریمی بهعنوان کارگردانی که در فیلمهایش با نگاهی متفاوت به مسائل مختلف مانند مرگ و زندگی میپردازد، در فیلم امروز محصول سال ۱۳۹۲ یکی از کاراکترهای تاثیرگذار فیلم خود را یک پرستار قرار میدهد. این فیلم، روی وجه انسانی حرفه پرستاری دست گذاشته است.
سیدرضا میرکریمی داستان یک راننده تاکسی به نام یونس (پرویز پرستویی) را محور درام قرار داده که در یک روز با زنی باردار مواجه میشود. او را به بیمارستان میبرد و اینجاست که نقش دراماتیک پرستاران برجسته میشود. شخصیت اصلی برعهده شبنم مقدمی است. او را در موقعیتی میبینیم که خودش صاحب زندگی شخصی است اما زندگی حرفهایاش را به همان اندازه مهم میداند. به همین خاطر وقتی با یک زن باردار تنها مواجه میشود، برخوردش فراتر از یک پرستار است و به واقع در قامت یک فرشته ظاهر میشود.
شبنم مقدمی در این فیلم برای نمایش شخصیت یک پرستار، اقتدار و مهربانی را درهم میآمیزد. بازی او در این نقش، سیمرغ مکمل جشنواره سیودوم فجر را برای این بازیگر به همراه داشت.
پرستاری در جنگ
پرویز شیخطادی دیگر کارگردانی است که در فیلم خود به نام«روزهای زندگی» محصول سال ۱۳۹۰ یک پرستار را برای فیلم خود انتخاب کرده. روزهای زندگی روایت لیلا دستیار همسرش دکتر امیرعلی علوی در یک بیمارستان صحرایی است. جنگ و اتفاقات غیرمترقبه فراوان پیش میآید. پرویز شیخطادی کارگردان فیلم بعد از پایان جنگ، بخشــی از جانفشانیهای پزشکان و پرستاران را با فیلم روزهای زندگی روی پرده آورد. شــیخطادی، هنگامه قاضیانی را بهعنوان شخصیت محوری فیلمش انتخاب کرد و این بازیگر هم بازی قابل قبولی ارائه داد. قاضیانی را بهخاطر رابطه عاشقانه با همسر، تکاپو برای مداوای مجروحان و فریادهایی که بر سر دشمن میزند، بهخاطر میآوریم. روزهای زندگی استفادهای دراماتیک از قرارگرفتن پزشکان در موقعیت جنگ و التهابات آن کرد و سیمرغ بلورین نقش اول را هم برای قاضیانی به ارمغان آورد.
ادای دین به پرستاران
احمدرضا درویش که کارگردانی آثاری چون دوئل را در کارنامه خود دارد نیز در فیلم سرزمین خورشید محصول سال ۱۳۷۵ به موضوع پرستار میپردازد. این فیلم که در ژانر دفاعمقدس تولید شده، مربوط به روزهایی است که خرمشهر کمکم در تصرف نیروهای دشمن درآمد و مردم چارهای جز ترک شهر نداشتند. هانیه، شخصیت فیلم (با بازی گلچهره سجادیه) هم در این فیلم به همراه دو فرزندش قصد رفتن میکند اما برحسب وظیفه میماند و به مداوای زخمیها میپردازد. او امدادگری در قامت پرستار است و تا جایی که میتواند به مجروحان کمکرسانی میکند. فیلم سرزمین خورشید ادای دینی است به همه پرستاران و امدادگرانی که جانشان را کف دست گرفته بودند و به رزمندگان خدمت میکردند. گلچهره سجادیه به خاطر این نقش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از جشنواره پانزدهم فیلم فجر و برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول از اولین جشن خانه سینما شد.
تصویر ماندگار
در نهایت رسول ملاقلیپور است که به جرات میتوان گفت ماندگارترین تصویر از یک پرستار را بهخصوص در دوران دفاعمقدس به تصویر کشیده است. بعید است کسی «سفر به چزابه» ملاقلیپور را دیده باشد و تصویر پرستار ازخودگذشتهای که مجروحی را کیلومترها روی برانکارد روی زمین کشید تا او را نجات داده و به پشت خطمقدم جبهه ببرد، فراموش کند. عاطفه رضوی که نقش «مریم قندی» را در این فیلم بازی میکرد تصویر متفاوتی بود از حضور زنان در جنگ هشت ساله ایران و عراق نشان داد. بدون تردید یکی از کاراکترهای تأثیرگذار در سینمای جنگ «مریم قندی» است. ملاقلیپور با این فیلم تصویر تازهای از زنانی که در جبههها در کسوت پرستار حضور داشتند به تصویر کشید. قصهای که تا آن زمان کسی به آن نپرداخته بود و دقیقا به همین دلیل بسیار مورد توجه قرار گرفت.
خدمت در میان بحران
درسالهای اخیر فیلم سینمایی احمد به کارگردانی امیرعباس ربیعی را میتوان جدیترین فیلمی دانست که تصویر یک پرستار را به تصویر میکشد. فیلم احمد برای اولینبار قصهای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را همزمان با بیستمین سالگرد این اتفاق روایت میکند؛ این فیلم روایتی از رشادتهای شهید احمد کاظمی در ۱۸ ساعت اولیه پس از زلزله بم است و نخستینبار در چهلودومین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و تاکنون هنوز وارد چرخه اکران سراسری نشده است.