بتول جباریان، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی در گفتوگو با جامجم بیان میکند: عشق یک احساس عمیق و شدید عاطفی است که در نهان و آشکار فردی نسبت به فرد دیگر ایجاد میشود و اگر منطقی باشد آنها را مکمل هم میکند. عشق یعنی دوست داشتن و دوست داشته شدن که جزو نیازهای هر فردی است و با توجه به تفاوتهای فردی و جنسی در انسانها متفاوت خواهد بود. نظر به اینکه انسان یک موجود زیستی، روانی و اجتماعی است، افراد میتوانند از روی ویژگیهای جسمانی، هیجانی و نحوه تعاملات اجتماعی تحتتأثیر هم قرارگرفته و عاشق شوند.
تفاوت میان عشق واقعی و کاذب
عشق واقعی، دلبستگی نسبتا پایداری است. ناغافل سراغ فرد نمیآید و تابع یکسری اخلاقیات و رفتارهای پسندیده در فرد است. جباریان ضمن اشاره به این موضوع میگوید: در عشق واقعی، مسائل ظاهری و گذرا در آن نقشی ندارد و دارای سهمؤلفه صمیمیت، تعهد و هیجان یا همان نیاز جنسی است اما عشق کاذب نوعی شیفتگی و وابستگی است و در آن فقط خوبیها در فرد مورد علاقه دیده میشود و بدیها به چشم نمیآید.اما عشق رمانتیک که در جامعه امروز بسیار دیده میشود، به عشقی گفته میشود که مبنای آن صرفا احساسات است. در این حالت فرد کاملا دلباخته شخصی میشود که به او عشق میورزد و هر روز به او فکر میکند. در عشق رمانتیک مؤلفههای صمیمیت و نیاز بین طرفین وجود دارد اما از عامل تعهد خبری نیست. در عشق آتشین هم که نوعی عشق کاذب است شیفتگی و وابستگی میتواند یکطرفه باشد و تنها مؤلفه درگیر در آن هوس و نیاز است. این عشق در واقع توجیهی است وسوسهآمیز به یک شخص، بدون توجه به پیامدها، خطرهای اجتماعی یا اقتصادی آن. عشق یکطرفه نیز در زمره عشقهای مجازی است. یکی از طرفین از مهر و محبت دیگری خبر ندارد یا پذیرای وی نیست. بهطور مثال عاشق، معشوق خود را مخاطب ذهنی قرار میدهد و با او مبادله عشق میکند. این نوع عشق محکوم به فناست.در محیط جامعه کم نیستند افرادی که بر این باورند عشق میتواند در یک لحظه و با یک نگاه ایجاد شود. به گفته جباریان، معمولا هوسهای گذرا در این نوع عشق نقش اصلی را دارد و از صمیمیت و تعهد خبری نیست. این نوع عشق هم کوتاهمدت و بیحاصل خواهد بود.
آیا عشق نوعی بیماری است؟
عشق یک احساس عاطفی و مبادله آن یک نیاز انسانی است ونبود آن نشاط وشادمانی را ازفرد دورخواهد کرد.جباریان میگوید: اگرعشق، واقعی و درست باشد یک بیماری نیست و در تکاملفرد نقش به سزایی ایفا میکند اما به عقیده برخی روانشناسان، عشقهای آتشین و نافرجام شباهت زیادی به یک بیماری خاص روانی به نام وسواس اجباری دارند. دراین بیماری افکار خاصی به ذهن هجوم میآورد که فرد گریزی از آن ندارد. مثل تماس گرفتن پیدرپی با معشوق و فکر کردن مداوم به او که اگر انجام نشود، فرد دچار تنش و اضطراب زیادی خواهد شد.
راههای تداوم عشق در ازدواج
عشق مؤلفههای صمیمیت، تعهد و هیجان را بههمراه میآورد و یک ازدواج بافرجام نیاز به این عوامل دارد. جباریان با اشاره به اینکه، عشق قبل از ازدواج باید از نوع رفاقتی و همدلانه به همراه تعهد باشد، میگوید: عشق، صمیمیت بهوجود میآورد. تعهد و پایبندی میآفریند و بخشی از آن ارضای نیازهاست. پس عشق باید وجود داشته باشد تا این سه عامل زندگی را بیمه کند. عشق اگر واقعی و از درون بجوشد، مستلزم قبول مسئولیت، احترام به استقلال، توجه به نیازهای همدیگر، درکنار همبودن در خوشیها و ناکامیها، ابراز مستمرمحبت و صمیمیت وحمایت بیقید و شرط از یکدیگر است و اگر عشق بین زوجها حتی یکی از سه ضلع صمیمیت، تعهد و ارضای نیازها را نداشته باشد یا افراط و تفریط درهرکدام از آنها باشد، رابطه را بیمار و محکوم به فنا خواهد کرد.موضوعی که باید در جامعه بیشتر به آن توجه شود اینکه باید به این مقوله نگاه واقعی داشته باشیم و نمیتوانیم از سنی که به بلوغ جسمی و روانی میرسیم، دیواری دور جنس مخالف بکشیم و امتناع و اجتناب با آنها بهوجود آوریم. این یک مقوله زیستی است و خواهناخواه این گرایشها بهوجود خواهد آمد. پس وظیفه ما بالا بردن آگاهیهاست.